فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

خطبه 34 - خطبه در تحريك مردم برای‌ جنگ با شاميان


مطلب قبلی خطبه 33
خطبه 35 مطلب بعدی


نحوه نمایش
متن عربی متن ترجمه
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از خطبه های‌ آن حضرت است
فِى اسْتِنْفارِ النّاسِ اِلى اَهْلِ الشّامِ
در تحریک مردم برای‌ جنگ با شامیان
اُفٍّ لَكُمْ، لَقَدْ سَئِمْتُ عِتابَكُمْ. اَرَضيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الآخِرَةِ
اُف بر شما، که از توبیختان به تنگ آمده ام. آیا در عوض حیات دائمی‌ به زندگی‌ دنیا راضی‌
عِوَضاً؟ وَ بِالذُّلِّ مِنَ الْعِزِّ خَلَفاً؟ اِذا دَعَوْتُكُمْ اِلى جِهادِ عَدُوِّكُمْ
شده اید؟ و به جای‌ عزت به ذلت دل خوش کرده اید؟ چون شما را به جهاد دعوت می‌ کنم
دارَتْ اَعْيُنُكُمْ كَاَنَّكُمْ مِنَ الْمَوْتِ فى غَمْرَة، وَ مِنَ الذُّهُولِ فى سَكْرَة،
دیدگانتان به گردش می‌ افتد گویی‌ به سختی‌ جان کندن دچار شده، و در بیهوشی‌ غفلت فرو رفته اید،
يُرْتَجُ عَلَيْكُمْ حَوارى فَتَعْمَهُونَ، فَكَاَنَّ قُلُوبَكُمْ مَأْلُوسَةٌ
به طوری‌ که راه گفت و شنودتان با من بسته می‌ شود و در پاسخ من دچار سرگردانی‌ می‌ شوید گویی‌ دلتان گرفتار
فَاَنْتُمْ لاتَعْقِلُونَ. ما اَنْتُمْ لى بِثِقَة سَجيسَ اللَّيالى، وَ ما اَنْتُمْ بِرُكْن
اختلال شده و عقلتان از کار افتاده است. هیچ گاه برای‌ من مردم مطمئنّی‌ نیستید، و پیشتوانه قابل توجهی‌
يُمالُ بِكُمْ، وَلا زَوافِرِ عِزٍّ يُفْتَقَرُ اِلَيْكُمْ. ما اَنْتُمْ اِلاّ كَاِبِل ضَلَّ رُعاتُها،
نمی‌ باشید، و یاران توانمندی‌ نیستید که به شما نیاز افتد. شما مانند شتران بی‌ ساربانی‌ هستید که
فَكُلَّما جُمِعَتْ مِنْ جانِب انْتَشَرَتْ مِنْ آخَرَ. لَبِئْسَ لَعَمْرُاللّهِ سَعْرُ
چون از طرفی‌ جمعشان کنند از طرف دیگر پراکنده شوند. به خدا قسم برای‌ شعلهور ساختن آتش
نارِ الْحَرْبِ اَنْتُمْ، تُكادُونَ وَ لا تَكيدُونَ، وَ تُنْتَقَصُ اَطْرافُكُمْ
جنگ بدمردمی‌ هستید، فریب می‌ خورید و چاره فریب نمی‌ نمایید، شهرهایتان به تصرف دشمن می‌ رود
فَلا تَمْتَعِضُونَ، لا يُنامُ عَنْكُمْ وَ اَنْتُمْ فى غَفْلَة ساهُونَ. غُلِبَ وَاللّهِ
به خشم نمی‌ آیید، دیده دشمن بیدار است و شما در بی‌ خبری‌ هستید. به خدا قسم شکست خوردند آنان که
الْمُتَخاذِلُونَ. وَ ايْمُ اللّهِ اِنِّى لاََظُنُّ بِكُمْ اَنْ لَوْ حَمِسَ الْوَغى،
با یکدیگر همراهی‌ نکردند. سوگند به خدا گمانم در حق شما این است که اگر جنگ شدت گیرد،
وَاسْتَحَرَّ الْمَوْتُ، قَدِ انْفَرَجْتُمْ عَنِ ابْنِ اَبى طالِب انْفِراجَ الرَّأْسِ.
و تنور مرگ گرم شود، شما مانند جدا شدن سر از بدن از پسر ابوطالب جدا شوید.
وَاللّهِ اِنَّ امْرَءاً يُمَكِّنُ عَدُوَّهُ مِنْ نَفْسِهِ يَعْرُقُ لَحْمَهُ، وَ يَهْشِمُ عَظْمَهُ،
سوگند به حق، کسی‌ که زمینه سلطه دشمن را بر خود فراهم کند تا دشمن گوشتش را بخورد، و استخوانش را بشکند،
وَ يَفْرى جِلْدَهُ، لَعَظيمٌ عَجْزُهُ، ضَعيفٌ ما ضُمَّتْ عَلَيْهِ جَوانِحُ
و پوستش را بکَند، عجز و بی‌ غیرتیش بزرگ، و دلش که در قفسه سینه اش جای‌ دارد ناتوان و ضعیف
صَدْرِهِ. اَنْتَ فَكُنْ ذاكَ اِنْ شِئْتَ، فَاَمّا اَنَا فَوَاللّهِ دُونَ اَنْ اُعْطِىَ ذلِكَ
است. تو اگر می‌ خواهی‌ این گونه باش، اما من به خدا قسم قبل از آنکه فرصت سلطه به دشمن بدهم
ضَرْبٌ بِالْمَشْرَفِيَّةِ تَطيرُ مِنْهُ فَراشُ الْهامِ، وَ تَطيحُ السَّواعِدُ
با شمشیر مشرفی‌ چنان بزنم که استخوان ریزه های‌ سرش بپرد، و بازو و قدمش قطع
وَ الاَْقْدامُ، وَ يَفْعَلُ اللّهُ بَعْدَ ذلِكَ ما يَشاءُ.
شـود، و بعد از آن خداونـد هر چـه را خواهـد انجام دهـد.
اَيُّهَا النّاسُ، اِنَّ لى عَلَيْكُمْ حَقّاً، وَ لَكُمْ عَلَىَّ حَقٌّ. فَاَمّا حَقُّكُمْ عَلَىَّ
ای‌ مردم، مرا بر شما حقّی‌ است، و شما را بر من حقّی‌. اما حق شما بر من این است که
فَالنَّصيحَةُ لَكُمْ، وَتَوْفيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ، وَ تَعْليمُكُمْ كَيْلاتَجْهَلُوا،
خیرخواه شما باشم، و غنیمت شما را به نحو کامل به شما بپردازم، و شما را تعلیم دهم تا جاهل نمانید،
وَ تَأْديبُكُمْ كَيْماتَعْلَمُوا. وَ اَمّا حَقّى عَلَيْكُمْ فَالْوَفاءُ بِالْبَيْعَةِ،
و مؤدب به آداب نمایم تا بیاموزید. و اما حقی‌ که من بر شما دارم وفا به بیعتی‌ است که با من نموده اید،
وَالنَّصيحَةُ فِى الْمَشْهَدِ وَالْمَغيبِ. وَالاِْجابَةُ حينَ اَدْعُوكُمْ،
و خیرخواهی‌ نسبت به من در حضور و غیاب، و اجابت دعوتم به وقتی‌ که شما را بخوانم،
وَ الطّاعَةُ حينَ آمُرُكُمْ.
و اطاعت از من چون دستوری‌ صادر کنم.



پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^