فارسی
پنجشنبه 30 فروردين 1403 - الخميس 8 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

خطبه 100 - خطبه مشتمل بر خبر از حوادث ناگوار


مطلب قبلی خطبه 99
خطبه 101 مطلب بعدی


نحوه نمایش
متن عربی متن ترجمه
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ اُخْرى
از خطبه های‌ آن حضرت است
يَشْتَمِلُ عَلى ذِكْرِ الْمَلاحِمِ
مشتمل بر خبر از حوادث ناگوار
الْحَمْدُ لِلّهِ الاَْوَّلِ قَبْلَ كُلِّ اَوَّل، وَالاْخِرِ بَعْدَ كُلِّ آخِر. بِاَوَّلِيَّتِهِ
حمد خدای‌ را همان اوّل پیش از هر اول، و آخر بعد از هر آخر. اولیّتش موجب
وَجَبَ اَنْ لا اَوَّلَ لَهُ، وَ بِآخِرِيَّتِهِ وَجَبَ اَنْ لا آخِرَ لَهُ. وَ اَشْهَدُ اَنْ
آن است که قبل از او اولی‌ نباشد، و آخریتش موجب آنکه بعد از او آخری‌ نباشد. و شهادت می‌ دهم
لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ، شَهادَةً يُوافِقُ فيهَا السِّرُّ الاِْعْلانَ، وَالْقَلْبُ اللِّسانَ.
معبودی‌ جز او نمی‌ باشد، شهادتی‌ که باطن و ظاهر و دل و زبان در آن متّحد است.
اَيُّهَا النَّاسُ، لايَجْرِمَنَّكُمْ شِقاقى، وَ لايَسْتَهْوِيَنَّكُمْ عِصْيانى،
ای‌ مردم، کینه با من شما را به گناه آلوده نکند، و نافرمانی‌ از من شما را به پیروی‌ هوای‌ نفس نکشاند،
وَلاتَتَرامَوْا بِالاَْبْصارِ عِنْدَ ما تَسْمَعُونَهُ مِنّى. فَوَالَّذى فَلَقَ الْحَبَّةَ،
و به وقتی‌ که از من چیزی‌ بشنوید (از راه ناباوری‌) به یکدیگر چشم نیندازید. به خدایی‌ که دانه را شکافت،
وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ، اِنَّ الَّذى اُنَبِّئُكُمْ بِهِ عَنِ النَّبِىِّ الاُْمِّىِّ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ
و انسان را آفرید، آنچه به شما خبر می‌ دهم از پیامبر امّی‌ صلّی‌ اللّه علیه
وَ آلِهِ، ما كَذَبَ الْمُبَلِّغُ، وَلا جَهِلَ السّامِعُ. وَلَكَاَنِّى اَنْظُرُ اِلى ضِلِّيل
و آله است، ابلاغ کننده دروغ نگفته، و شنونده هم جاهل نبوده. گویا می‌ بینم شخصی‌ که گمراهیش
قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ، وَفَحَصَ بِراياتِهِ فى ضَواحى كُوفانَ. فَاِذَا فَغَرَتْ
شدید است در شام فریاد می‌ کند، بیرق های‌ خود را اطراف کوفه نصب می‌ نماید. پس چون دهانش
فاغِرَتُهُ، وَاشْتَدَّتْ شَكيمَتُهُ، وَ ثَقُلَتْ فِى الاَْرْضِ وَطْاَتُهُ،
باز شود، و مقاومتش سخت گردد، و جای‌ پایش در زمین استوار شود،
عَضَّتِ الْفِتْنَةُ اَبْناءَها بِاَنْيابِها، وَماجَتِ الْحَرْبُ بِاَمْواجِها، وَ بَدا مِنَ
به آن هنگام فتنه و آشوب با نیش خود مردم زمان را بگزد، و جنگ با امواجش زبانه کشد، و از روزها
الاَْيّامِ كُلُوحُها، وَ مِنَ اللَّيالى كُدُوحُها. فَاِذا اَيْنَعَ زَرْعُهُ،
قیافه خشن آشکار گردد، و از شبها رنج و سختی‌ ها هویدا شود. و هنگامی‌ که محصول او خوب برسد،
وَقامَ عَلى يَنْعِهِ، وَهَدَرَتْ شَقاشِقُهُ، وَبَرَقَتْ بَوارِقُهُ، عُقِدَتْ راياتُ
و پخته و رسیده سرپا شود، و شقشقه اش به صدا درآید، و برق شمشیرهایش بدرخشد، آنوقت است که پرچم های‌
الْفِتَنِ الْمُعْضِلَةِ، وَاَقْبَلْنَ كَاللَّيْلِ الْمُظْلِمِ، وَالْبَحْرِ الْمُلْتَطِمِ.
فتنه و آشوب که راه رهایی‌ از آن نیست به اهتزاز آید، و همانند شب تار و دریای‌ پرموج روی‌ آورد.
هذا، وَ كَمْ يَخْرِقُ الْكُوفَةَ مِنْ قاصِف، وَ يَمُرُّ عَلَيْها مِنْ عاصِف!
این است اوضاع، چه صداهای‌ سهمگینی‌ که گوش کوفه را بخراشد، و چه تندبادهایی‌ که بر آن بوزد!
وَ عَنْ قَليل تَلْتَفُّ الْقُرُونُ بِالْقُرُونِ، وَ يُحْصَدُ الْقائِمُ، وَ يُحْطَمُ
به همین زودی‌ ها گروههای‌ مختلف به جان هم افتند، آنان که سرپایند درو شوند، و آنان که از پاافتاده اند
الْمَحْصُودُ.
لگدمال گردند.



پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^