فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

امامان از نگاه حضرت رضا (عليه السلام)

امامت مقام انبيا و ميراث اوصيا است ، امامت جانشينی خدا ، و رسول ، اميرمؤمنان ، ميراث حسن و حسين است .

امامت در اختيار گرفتن امور دين ، نظام و انتظام جامعه مسلمين ، اصلاح امور دنيا و به عزّت رساندن مؤمنين است .

امامت اصل و اساس اسلام است و پايه های دين مقدس ، به آن بستگی دارد و فروعات آن به امامت وابسته است .

با راهنمايی امام ، نماز ، زكات ، روزه ، حج و جهاد انجام می گيرد و صدقات اموال و فیء از مردم اخذ می شود و در مصارف خود مصرف می گردد .

امام است كه احكام و حدود دين را امضا می كند ، حقوق اشخاص را مراعات می نمايد ، و كشور اسلام را از دست دشمنان محفوظ نگه می دارد و مرزها را حفظ می كند .

امام حلال خدای متعال را حلال و حرام آن را حرام می كند ، در جامعه اسلامی حدود خدای متعال را جاری می سازد ، از دين پروردگار دفاع می نمايد ، مردم را با حكمت و دانش به طرف پروردگار دعوت می كند و آنان را با پندهای نيكو و حجت های بالغه ، راهنمايی می نمايد .

امام مانند ستاره فروزان و آفتاب تابان است ، كه روشنايی آن ، همه عالم را فراگرفته ، و خود در جای بلند است كه دست احدی از مردم به آن نمی رسد و ديدگان آن را در نمی يابد .

امام مانند ماه تابان ، نور فروزان ، چراغ درخشان و ستاره راه نما در شب های تاريك ، در بيابان ها و درياها می باشد .

امام آب گوارا برای تشنگان، و دليل هدايت، و نجات دهنده از لغزش ها است .

امام مانند آتش در بلندی است كه مردم از آن هدايت می گردند و گرمايی است كه به وسيله آن كسب انرژی می كنند .

امام راهنمايی است كه آدمی را از مهلكه ها نجات می دهد ، پس هر كس امام را ترك گويد در هلاكت می افتد .

امام ابر بارنده ، باران ريزنده ، آفتاب درخشنده و آسمان سايه افكنده ، زمين پهن شده ، چشمه جوشنده و باغ سرسبز و خرم است .

امام مونس ، رفيق ، پدر مهربان ، برادر همزاد و مهربان تر از مادر نسبت به فرزند كوچك است .

امام پناه بندگان ، در هنگام رسيدن به مصيبت های بزرگ می باشد . امام امين خدا در ميان مخلوقات ، حجت پروردگار در ميان بندگان و جانشين خدای متعال در دنياست .

امام دعوت كننده مردم به طرف خدا ، و مدافع حريم حضرت حق است .

امام از گناهان پاك ، و از هرعيب و نقصی منزه است ; امام از علم مخصوص برخوردار و به حلم بردباری موصوف است ، امام نظام دين و عزت مسلمين بوده و كافران و منافقان را هلاك می سازد .

امام يگانه روزگار است كه هيچ كس با او قرين نيست و عالمی با وی برابری ندارد . مانند كسی نيست و كسی را نمی توان به جای او گذاشت . امام فضل دانش را بدون كسب و تعليم فرا می گيرد ، و خدای متعال وهّاب علم را به آنان عطا می كند .

پس چه كسی می تواند امام را بشناسد و يا بتواند امام را انتخاب كند ، چه قدر مردم از مطلب دورند ؟

عقول مردم در اين وادی سرگردان ، و انديشه آنان از درك حقايق ناكام است .

خردها در اين موضوع حيران ، و چشم ها كور ، بزرگان در اين وادی كوچك ، حكما و دانايان سرگردان ، بردباران از درك آن قاصر و سخنگويان از سخن گفتن عاجزند .

خردمندان به جهل خود اعتراف كرده ، و شعراء زبانشان بند آمده ، و اديبان از فهم آن ناتوان شده ، و بليغان زبان بند گرديده اند .

اينان قدرت ندارند مقام آنها را وصف كرده ، يا فضيلتی از فضايل امام را بيان كنند ، و به عجز و ناتوانی و تقصير خود ، در اين موضوع اعتراف دارند . چگونه می توانند امام را با صفات او وصف كرده و يا او را به حقيقتاً تعريف نمايند .

علما و دانايان قدرت ندارند امر امام را درك كنند ، و كسی نيست كه بتواند جای امام را بگيرد و جامعه را از وجود او بی نياز كند . مردم نخواهند توانست حقيقت وجودی امام را بشناسند .

امام مانند ستاره است ، كه كسی نمی تواند بر آن دست يابد و يا حقيقتاً او را وصف كند ، پس مردم از كجا قدرت دارند امام را انتخاب نمايند ، و كجا عقل آنها به اين موضوع خواهد رسيد ، و در كجا مانند اين يافت می گردد؟!

آيا گمان می كنيد اين فضايل و خصوصيات در غير آل رسول (صلی الله عليه وآله) پيدا می شود ؟ به خدای متعال سوگند ! نفس آنها خودشان را تكذيب كرده ، و اباطيل ، آنان را به آرزوهای دور و دراز كشانده .

مردم به جايگاه بلند و گذرگاه سختی بالا رفته اند ، كه از آن مقام بلند قدم هايشان خواهد لغزيد ، و بر زمين افكنده خواهد شد .

در انتخاب امام به عقل ناقص خود مناضله كردند ، و به رأی باطل خويش به مبارزه برخاستند ، و چيزی جز دوری از حق را به دست نياوردند ، خدای متعال آنان را بكشد كه دروغ و افترا بستند .

آنان مقام مشكلی را برای خود اتخاذ كرده ، و سخنان دروغ گفته و افترا بستند از طريق حق و صراط مستقيم منحرف شدند و در حيرت و سرگردانی فرورفتند ، و از روی بصيرت و بينش ، امام را ترك كردند .

شيطان كارهای آنها را در نظرشان زيبا جلوه داد ، و آنان را از راه حق بازداشت ; در حالی كه آنها راه درست را تشخيص داده بودند و حق را از ناحق تميز می داند .

آنها از امامی كه خدای متعال و پيغمبرش اختيار كرده بودند ، اعراض نموده و از امامی كه خود انتخاب كرده بودند متابعت نمودند ; در صورتی كه قرآن ، آنان را مخاطب قرار داده و فرمود:

( وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللهَ وَتَعَالَی عَمَّا يُشْرِكُونَ )(1) .

و نيز فرمود:

( وَمَا كَانَ لِمُؤْمِن وَلاَ مُؤْمِنَة إِذَا قَضَی اللهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ(2) .

و همچنين فرموده:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - « و پروردگارت آنچه را بخواهد می آفريند و [ آنچه را بخواهد  ]بر می گزيند ، برای آنان [ در برابر اراده او در قلمرو تكوين و تشريع ] اختياری نيست ; منزّه است خدا و برتر است از آنچه برای او شريك می گيرند » [ قصص (28) : 68 ] .

2 - « و هيچ مرد و زن مؤمنی را نرسد هنگامی كه خدا و پيامبرش كاری را حكم كنند برای آنان در كار خودشان اختيار باشد » [ احزاب (33) : 36 ] .

( مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ * أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ * أَمْ لَكُمْ سُلْطَانٌ مُبِينٌ * فَأْتُوا بِكِتَابِكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ )(1) .

و نيز فرمود:

( أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَی قُلُوب أَقْفَالُهَا )(2) .

يا اين كه فرموده:

( وَطُبِعَ عَلَی قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَيَفْقَهُونَ )(3) .

يا اين كه:

( قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لاَيَسْمَعُونَ * إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَيَعْقِلُونَ * وَلَوْ عَلِمَ اللهُ فِيهِمْ خَيْراً لاََسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ )(4) .

يا اين كه:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - « شما را چه شده ، چگونه حكم می كنيد؟ * پس آيا متذكّر [ حقايق ] نمی شويد ؟ * يا شما [ بر اين ادعای خود ] دليل روشنی داريد ؟ * پس اگر راستگوييد ، كتابتان را [ كه اين سخنان را با تكيه بر آن می گوييد به ميان ] آوريد » [ صافات (37) : 154 ـ 157 ]

2 - « آيا در قرآن نمی انديشند [ تاحقايق را بفهمند ] يا بر دل هايشان قفل هايی قرار دارد » [ محمد (47) : 24 ] .

3 - « بر دل هايشان مهر تيره بختی زده شده پس [ به همين سبب ] آنان [ منافع جهاد در راه خدا و بهره های آخرتی آن را ] نمی فهمند » [ توبه (9) : 87 ] .

4 - « گفتند : شنيديم در حالی كه [ از روی حقيقت  ]نمی شنوند . * قطعاً بدترين جُنبندگان نزد خدا ، كرانِ [از شنيدن حق ] و لالانِ [ از گفتن حق  ]هستند كه [ كلام حق را ] نمی انديشند ! * اگر خدا [ نسبت به پذيرفتن هدايت ، شايستگی و  ]خيری در آنان می ديد ، يقيناً ايشان را شنوا [ ی حقايق و معارف  ]می كرد ، و اگر [ با لجبازی و عنادی كه فعلاً دارند  ]آنان را شنوا كند ، باز اعراض كنان روی [ از حق  ]می گردانند » [ انفال (8) : 21 ـ 23] .

( قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا )(1) .

امامت فضل خدای متعال است كه به هر كس بخواهد عطا كند ، و پروردگار دارای فضل بزرگی است . آنان چگونه می توانند ، امام را انتخاب كنند ، در صورتی كه امام عالم است و نادانی در آن راه ندارد ، و نگهبانی است كه از زيردستان حمايت كرده و آنها را تنها نمی گذارد .

امام معدن قداست ، پاكی و مركز عبادت ، زهد و علم است . امام به دعوت مخصوص پيغمبر معرفی شده ، و از ذريه پاك حضرت زهرای بتول می باشد . در نسب آن هيچ غل و غشی وجود ندارد ، و هيچ صاحب حسبی از نظر شرافت و برتری به آن نمی رسد .

امام از خاندان قريش ، نسل هاشم و از عترت رسول الله است و با رضايت خدای متعال برگزيده می شود .

امام شريف ترينِ اشراف ، و فردی از خاندان عبدمناف است ، علمش همواره در تكامل ، و حلمش كامل می باشد . در امر امامت متبحر ، در سياست ماهر و عالم است .

اطاعتش بر بندگان واجب ، و همواره به امر خدای متعال قيام و اقدام می كند ، بندگان خدا را نصيحت كرده ، و دين خدا را حفظ می نمايد .

پيامبران و پيشوايان (عليهم السلام) همواره موفق به توفيقات الهی هستند ، و از علوم خفيه پروردگار ، حكمت و دانش او برخوردار می گردند ، و ديگران از اين موهبت محروم می باشند ، علم و دانش آنان ، از اهل زمانشان بالاتر است . خدای متعال می فرمايد :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - « گفتند : شنيديم و [ در باطن گفتند : ] نافرمانی كرديم » [ بقره (2) : 93 ] .

( أَفَمَن يَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمْ مَن لاَ يَهِدِّی إِلاَّ أَن يُهْدَی فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ )(1) .

و همچنين فرمود:

( وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَيْراً كَثِيراً )(2) .

خدای متعال درباره طالوت فرمود:

( إِنَّ اللهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللهُ يُؤْتِی مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ )(3) .

و به پيامبر خود فرمود:

( وَأَنْزَلَ اللهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُن تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللهِ عَلَيْكَ عَظِيماً )(4) .

و درباره ائمه اهل بيت فرمود:

( أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَی مَا آتَاهُمُ اللهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُلْكاً عَظِيماً * فَمِنْهُم مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُم مَن صَدَّ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - « پس آيا كسی كه به سوی حق هدايت می كند ، برای پيروی شدن شايسته تر است يا كسی كه هدايت نمی يابد مگر آنكه هدايتش كنند ؟ شما را چه شده ؟ چگونه [ بدون بصيرت و دانش  ]داوری می كنيد ؟ » [ يونس (10) : 35 ] .

2 - « و آنكه به او حكمت داده شود ،بی ترديد او را خير فراوانی داده اند » [ بقره (2) : 269 ] .

3 - « خدا او را بر شما برگزيده و وی را در دانش و نيروی جسمی فزونی داده ; و خدا زمامداريش را به هر كس كه بخواهد عطا می كند ; و خدا بسيار عطا كننده و داناست » [ بقره (2) : 247 ] .

4 - « و خدا كتاب و حكمت را بر تو نازل كرد ، و آنچه را نمی دانستی به تو آموخت ; و همواره فضل خدا بر تو بزرگ است » [ نساء (4) : 113 ] .

عَنْهُ وَكَفَی بِجَهَنَّمَ سَعِيراً )(1) .

هرگاه خدای متعال بنده ای را برای امور بندگانش انتخاب كرد ، به او شرح صدر عطا می كند ، و دل او را از علم و حكمت سيراب می گرداند ، و از علوم خود به او الهام می نمايد ، پس از اين ، از پاسخ سئوالات باز نمی ماند و در طريق ثواب ، حيران و سرگردان نمی باشد .

امام معصوم ، مؤيد ، موفق و مسدد است ، از خطا و لغرش مأمون و از اشتباه و خطا مصون می باشد ، خدای متعال او را چنين خلق كرده كه تا برای بندگانش حجت باشد ، و شاهد در ميان مردم گردد ، و اين فضيلتی است كه خدای متعال صاحب فضل بزرگ است . آيا مردم توانايی دارند چنين امامی را با اين صفات اختيار كنند ؟ و يا كسی را كه اختيار كرده اند ; دارای اين صفت می باشد ؟ تا او را بر ديگران مقدم دارند ؟

به خدا سوگند ! از حق تجاوز كردند ، و كتاب خدای متعال را پشت سرافكندند . گويا نمی دانند چه كاری مرتكب شده اند ، هدايت و شفاء در كتاب خدای متعال است ; لكن مردم آن را كنار گذاشتند و از هوی و هوس خود پيروی كردند .

خدای متعال آنان را مذمت و سرزنش كرده و از خود دور نموده و فرمود:

( وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدیً مِنَ اللهَ إِنَّ اللهَ لاَ يَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ )(2) .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - « بلكه آنان به مردم [ كه در حقيقتْ پيامبر و اهل بيت اويند ] به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا كرده ، حسد میورزند . تحقيقاً ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم ، و به آنان فرمانروايی بزرگی بخشيديم . * پس برخی از آنان [ كه اهل كتاب اند  ]به او [ كه پيامبر اسلام و والاترين فرد از خاندان ابراهيم است ] ايمان آورند ، و گروهی از او روی گردانيده اند ، و دوزخ كه آتشی سوزان و برافروخته است ، برای آنان كافی است » [ نساء (4) : 53 ـ 54 ] .

2 - « و گمراه تر از كسی كه بدون هدايتی از سوی خدا از هواهای نفسانی خود پيروی كند ، كيست ؟ مسلماً خدا مردم ستمكار را هدايت نمی كند » [ قصص (28) : 50 ] .

و نيز فرمود:

( فَتَعْساً لَهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ )(1) .

و فرمود:

( كَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللهَ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذلِكَ يَطْبَعُ اللهُ عَلَی كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّر جَبَّار )(2) .

با مطالعه در عناوين روايات بسيار مهم كافی ، درباره ائمه معصومين ، متوجه اين حقايق می شويم :

وجوب پيروی از ائمه ، امامان شهدای حق بر خلقند ، ائمه هاديان راه حقند ، واليان ، حاكمان و گنجينه های علوم الهی اند ، خلفای خدا در زمين ، ابواب دانش و رحمتند ، نور الهی در بين خلقند ، ارمكان زمين اند ، محسود حاسدان اند ، آيات حق در قرآنند ، بودن با آنان واجب است ، اهل ذكرند ، راسخين در علمند ، علم در سينه آنان ثابت است ، وارث كتاب و برگزيدگان حضرت معبودند ، قرآن مردم را به واسطه آنان هدايت می كند ، نعمت ذكر شده در كتابند ، محل عرض اعمالند ، معدن علم ، شجره نبوت و مختلف الملائكه اند ، وارث علومند ، عالم به تمام زبان ها و دارای علوم كتاب آسمانيند ، تمام علوم قرآن نزد آنهاست ، صاحب اسم اعظمند ، دارای علوم انبيا ، رسل و فرشتگانند ، آگاه به غيبند .

آری ! واقعيات و حقايقی كه در سطور گذشته از آيات و روايات خوانديد ،همه درامام معصوم تجلی دارد ، سرچشمه ولايت مطلقه در وجود

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - « و بر كافران هلاكت و نابودی باد و [ خدا  ]اعمالشان را باطل و تباه ساخت » [ محمّد (47) : 8 ] .

2 - « [ اين عمل زشتشان ] نزد خدا و نزد اهل ايمان مايه دشمنی بزرگ است ; اين گونه خدا بر دل هر گردنكش زورگويی ، مُهر [ تيره بختی ] می نهد » [ غافر (40) : 35 ] .

مقدس آنان است ، ولايتی كه از پيامبر به آنان رسيده ، و از حضرت حق به پيامبر ; پس در حقيقت ولايت امام معصوم ، همان ولايت پيامبر و ولايت پيامبر ولايت خداست ، كه آيين حق ، نظام هستی و حيات انسانی مردمان ، در سايه اين ولايت قابل حفظ است .

در حقيقت ائمه معصومين (عليهم السلام) بودند كه بدون اندك تمايل شخصی ، و با گذشت و فداكاری ، نگهبانی دين را در قلمرو احكام و وظايف به عهده گرفته و تا نفس های آخر با انحراف و شيوع بدعت های ويرانگر ، مبارزه كردند .

در شرايطی كه اجتماع دورانشان مساعد و آماده پذيرش بوده است ، مأموريت خود را در سطح اجتماع انجام داده اند ، و در هر زمانی كه شرايط اجتماعی با اجرای مأموريت آنان مساعد نبوده ، به تربيت افرادی می پرداختند كه بتوانند در صورت امكان ، نگهبانی دين را عهده بگيرند ، و آن را انجام دهند .

در سرگذشت زندگی هر يك از ائمه معصومين (عليهم السلام) ، تربيت شدگانی ديده می شوند ، كه به اصطلاح ، هر يك از آنان ، شايسته منصب پيشتازی در سازندگی های انسانی بوده اند(1) .

آری ! با توجه ائمه طاهرين به اين معنی كه بشر به طور ضروری ، جهت اداره امور حيات ، در همه زمينه ها ، به طور صحيح احتياج به حكومت دارد ، و به ارشاد معنوی نيازمند است ، و اين كه دين خدا بايد تا قيامت از انحراف و بدعت ها مصون بماند ، با نور فرهنگ پاك الهی خود ، انسان هايی تربيت كردند ، تا اهداف آنان را تعقيب نمايند .

آنان فقه و فرهنگی از خود به جای گذاشتند كه از آن تعبير به فرهنگ اهل بيت و مدرسه ائمه معصومين می شود ، تا از بركت آن فقه ، فرهنگ و مدرسه ، شخصيت های فقهی ، فرهنگی و علمی با عنايت خدا به وجود آيند ; تا در هر عصری بدعت مبدعان ، شرك مشركان ، كفر كافران و اباطيل باطلان ، حكومت ستمگران ، ظلم ظالمان ، استعمار و استثمار شيطان صفتان را در هم شكنند . آئين حق را از انحراف حفظ كنند ، خفتگان را بيدار نمايند و همراه با جهاد نفس ، جهاد با زبان ، جهاد با قلم و مال از چراغ پرفروغ حق نگهداری كرده ، و نفوس مستعده را با فقه ، علم ، درايت ، بينش و بصيرت خود تربيت و به رشدكمال برسانند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - شرح نهج البلاغه : 2/280 .

ائمه معصومين با كمك آيات قرآن مجيد ، و روايات بسيار مهمی كه از خود به جای گذاشتند ، كه معتبرترين كتب حديث آنها را با سلسله سند صحيح نقل كرده اند ، اين گونه شخصيت های فقهی ، علمی ، بصير و دانا را با تمام وجود تأييد كرده ، و موجوديت آنان را در عصری جهت حكومت بر امت و ارشاد معنوی آنان ،تقنين قوانين لازم بر اساس اجتهاد ، به عنوان نايب عام و جانشين امام ، و در يك كلمه فقيه جامع الشرايط ، به رسميت شناخته ، و همراه با بيان يك سلسله شرايط ، كه در روايات آمده و در فصل بعد به قسمتی از آن اشاره می شود ، آنان را به امت شناسانده و ولايت ، امارت و حكومتشان را همچون ولايت و حكومت خود و رسول الله دانسته ، پيروی از آنان را بر همگان واجب كرده و ردّ آنان را در هر زمينه ای رد خود دانسته اند .

اين همان معنايی است كه در كتب فقهی استدلالی ، از آن تعبير به « ولايت فقيه » شده است كه در عصر غيبت ، چونان زمان پيامبران و امامان بايد محور حيات و حركت و رشد و كمال امت و مصونيت وی از هر خطری باشد .

منفعت و سود ولايت وجود مقدس عالم بزرگ ، فقيه عظيم القدر ، عارف معارف بصير به زمان ، حضرت امام خمينی (رحمه الله) در اين عصر ، همچون عصر رسول خدا و ائمه طاهرين جهانگير شد و اگر اعمال ولايت آن رهبر بزرگ نبود ، شيرازه دين و ملت در اين زمان از هم پاشيده می شد ، و از اسلام ناب محمدی چيزی باقی نمی ماند .

آری ! ولايت او طوفان كفر و شرك ، زندقه و فساد ، طاغوت و طاغوتيان داخل و خارج را در هم شكست و امت اسلام را در مسير راستين اسلام قرار داد .

آری ! نور ولايت او می رود كه به خواست خدا جهان را آماده ظهور عدل جهانی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشريف كند ، ان شاءالله .




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^