فارسی
جمعه 10 فروردين 1403 - الجمعة 18 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

برتری روحانی انسان

آری ! عظمت ، موقعيّت ،برتری و ارزش انسان را در ناحيه جسم و شكل ظاهر نمی توان محاسبه كرد ، و از قدرت جسمی و مادّی او در برابر عظمت خلقت به هيچ عنوان نمی توان سخنی به ميان آورد ، كه در اين ناحيه انسان بسيار ضعيف و بسيار كوچك است و آنقدر نيست كه بتوان برايش حسابی باز كرد ، و اگر انسان از تماشای عظمت خلقت چشم بپوشد و جهان ، اين دريای شگفت انگيز و پر از عجايب را ناديده گرفته و به تعبير بهتر فراموش كند و به صورت ظاهر و جسم مادّی ، و به قدرت مالی و رزمی ناچيز خود مغرور شود و دچار خودبينی گردد ، به بدترين رذايل آلوده گشته و تا ميدان كفر اَنا رَبَّكُمُ الاَْعْلائی پيش خواهد رفت . و آن وقت است كه با وزش بادی ، يا جرعه آبی ، يا پشّه ناتوانی ، باد دماغش را خالی می كنند و پوزه اش را آنچنان به خاك می مالند كه تا ابد از جای برنخيزد ، و گند بی آبرويی و افتضاحش جويبار تاريخ را رها نكند ! !

والايی و ارزش اين موجود و عزت و فضيلت اين مخلوق را بايد در ناحيه معنی و خطّ روح و روان و بُعد الهی اش جستجو كرد .

نياز بشر به راهنمای الهی

استعدادهای خدا دادی ، فطرت ، عقل ، وجدان ، روح الهی ، ميل به كمال ، عشق به عظمت و . . . مايه های ارزش انسانند ; ولی بايد توجه داشت ، كه هيچ انسانی به تنهايی قدرت به كار گرفتن اين مايه ها و شكوفا كردن اين استعدادها را ندارد ، و اين بر حسب مقتضای آفرينش انسان است .

اگر بخواهد به تنهايی از اين مايه ها استفاده كند ، يا ناقص استفاده خواهد كرد، يا همان ها را در فاسدترين راه و رذيلانه ترين برنامه ها به كار خواهد گرفت!!

برای صحيح به كار گرفته شدن استعدادها و اصولی خرج كردن مايه های كمال و فضيلت ، خداوند مهربان انبيای بزرگوارش را همراه با كتب پر ارج آسمانی ، به كمك انسان فرستاد و از آدميان خواست ، تا برای رسيدن به مقصود و دريافت سعادت و به دست آوردن خير دنيا و آخرت و اقامه عدل و قسط و به چنگ آوردن همای خوشبختی و شكوفا شدن تمام مايه های فضيلت ، از آن مردان الهی پيروی كرده و دستوراتشان را هم چون چراغ فرا راه حيات خود قرار دهند .

تعليم و تزكيه

پيامبران الهی در مرحله اوّل به اعلام تعاليم بلند آسمانی و فرامين معنوی الهی اقدام كرده و در اين زمينه به تعليم بشر و ياد دادن دستورات پر قيمت حق همّت گماشتند . سپس از انسان ، عمل به برنامه های خداوند را طلب كردند .

به عبارت ديگر : اين طبيبان دلسوز ، در ابتدا به تشريح نسخه الهی پرداخته و سپس از انسان خواستند ، برای رفع همه دردهای فكری و روحی و حلّ تمام مشكلاتی كه بشر با آن روبروست ، به نسخه خداوند مهربانش عمل كند .

انبيای الهی منشأ تمام آلودگی ها ، و علّت همه مشكلات ، و منبع تمام ناپاكی ها ، و مايه همه گناهان و تجاوزات انسان را ، آلودگی نفس می دانستند و عقيده داشتند : اعضا و جوارح انسان ابزار نفس اويند و پاكی و ناپاكی اعضا و جوارح ، يا درستی و نادرستی عمل و سلامت و مرض انسان ، و خوش خلقی و بد خلقی او ، بستگی به وضع نفس دارد ، و عقيده داشتند : اگر نفس در مملكت وجود انسان ، تابع عقل ، و عقل ، تابع انبيا و كتب آسمانی باشد و انسان به وسيله عقل دستورات مولا را فرا گرفته به قلب و نفس برساند و نفس حقايق الهی را بر ابزارهای خود حاكم كند ، از خير و صلاح انسان و پاكی عمل و اخلاقش جهان گلستان خواهد شد .

آثار شوم هوسرانی

اما اگر عقل را از دريافت حقايق تنها بگذارد و ميدان حيات را مركز تاخت و تاز نفس قرار بدهد ، به طور طبيعی نفس ، او را با سر سختی غير قابل توصيف ، به بدی ها امر كرده و برای ارضای خود ، با كمك ساير اعضا و جوارح دست به ننگين ترين عمل زده و از انسان درنده خويی عجيب و متجاوزی خطرناك و غارتگری بی نظير و ظالمی خانمان برانداز و آلوده ای پست و مفسدی پليد و محاربی شرور و گنهكار و متخلّفی درنده خو خواهد ساخت كه به تعبير قرآن از حيوان نيز پست تر می شود .

تزكيه در نگاه قرآن

چه نيكوست كه در اين مسئله به بيان پروردگار بزرگ عالم در قرآن مجيد توجه كنيد :

( وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا * وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاَهَا * وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا * وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا * وَالسَّماءِ وَمَا بَنَاهَا * وَالاَْرْضِ وَمَا طَحَاهَا * وَنَفْس وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا )(1) .

« سوگند به خورشيد و گسترش روشنی اش ، و به ماه هنگامی كه از پی آن برآيد ، و به روزچون خورشيد را به خوبی آشكار كند ، و به شب هنگامی كه خورشيد را فرو پوشد ، و به آسمان و آنكه آن را بنا كرد ، و به زمين و آنكه آن را گستراند ، و به نفس و آنكه آن را درست و نيكو نمود ، پس بزه كاری و پرهيزكاری اش را به او الهام كرد . بی ترديد كسی كه نفس را [ از آلودگی پاك

كرد و ] رشد داد ، رستگار شد . و كسی كه آن را [ به آلودگی ها و امور بازدارنده از رشد  ]بيالود [ از رحمت حق  ]نوميد شد » .

كلمه « الهام » در آيه شريفه ، هم به معنای آگاهی ها و معلومات فطری ، و هم به معنای وحی است، و «فجور» به معنای دروغ كه ريشه گناهان و به معنای معصيت و مخالفت حق و عدول از آن و فساد و كفر و زنا و خلاصه هر معصيتی است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ شمس (91) : 1 ـ 10 .







گزارش خطا  

^