فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

تجلی رحمت حضرت حق

اما آموزش معارف و ارائه حسنات اخلاقی ، و بر شمردن و روشن نمودن آنچه به زيان انسان است ، و نشان دادن راه زندگی سالم و اعلام نيكی ها و راه آراسته شدن به آن ، رحمت خاصه است و رحمت خاصه حضرت حق تجلّی در قرآن دارد .

می دانيد كه انسان ، در هر دوره ای با مشكلات گوناگون فردی ، اجتماعی ، خانوادگی ، اقتصادی ، مادی و معنوی روبروست ، اگر در برخورد با مشكلات از قرآن مجيد راه حل بخواهد ، قرآن برای هر مشكلی راه حل نشان می دهد ، و در صورت به كارگيری رهنمود قرآن ، انسان از مشكل رها شده و به عافيت و راحتی خواهد رسيد ; اين است آن رحمتی كه خداوند كتابش را به آن ستوده است . بدون شك قرآن نشان دهنده يك زندگی سالم و راحت در دنيا و آخرت است ، و همين كتاب است كه انسان را مستحق بهشت ، و دور از عذاب جحيم می كند ، و هيچ رحمتی برای بشر برتر و بالاتر از اين رحمت نيست ! !

6 ـ حكيم(1)

( ذلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الآيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ )(2) .

« اين داستان هايی كه بر تو می خوانيم از آيات [ الهی ] و پندهای حكيمانه است » .

( الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ )(3) .

« الر ـ اين است آيات كتاب استوار و خلل ناپذير » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ توصيف قرآن به « حكيم » يا اشاره به اين است كه آيات قرآن دارای چنان استحكام و نظمی است كه هرگونه باطل و خرافه گويی و هزل را از خود دور می كند ، جز حق نمی گويد و جز به راه حق دعوت نمی كند ، و يا اشاره به اين است كه قرآن همچون دانشمند حكيمی است كه در عين خاموشی با هزار زبان سخن می گويد ، تعليم می دهد و اندرز می گويد ، تشويق می كند ، انذار می نمايد و خلاصه به تمام معنا دارای حكمت است .

نكته ديگر اين است كه « حكمت » معمولاً صفت شخص زنده و عاقل است ، گويی قرآن خود را موجودی زنده و عاقل و رهبر و پيشوا معرفی می كند كه می تواند درهای حكمت را به روی انسان گشوده و به صراط مستقيم راهنمايی كند . ( اقتباس از تفسير نمونه . )

2 ـ آل عمران (3) : 58 .

3 ـ يونس (10) : 1 .

( وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ )(1) .

« سوگند به قرآن كريم » .

معنای آيات اين است: قرآنی كه آياتش به وسيله خداوند به محكم ترين مرحله فرو فرستاده شده ، و همين محكم بودنش ، بهترين دليل بر نبوت رسول ماست .

قرآنی كه به حكمت تربيت می كند ، و به عقل و نفس ، راه مستقيم حق را نشان می دهد .

قرآنی كه حقايق و معارف ، قوانين و شرايع و پندها و موعظه ها را برای هدايت مردم بازگو كرده است .

قرآن به انسان حيات حكيمانه می بخشد و حيات حكيمانه بر دو پايه اساسی استوار است : علم و عمل .

شناخت حقوق ، مسئوليت ها ، وظايف ، تكاليف ، و كيفيت ارتباط صحيح با مردم ، حكمت نظری ، و عمل بر وفق آن شناخت ، حكمت عملی است ، و انسانی كه اين چنين شناخت و عملی داشته باشد حكيم است و به قول قرآن هر كس آراسته به حكمت باشد ، به او خير كثير عنايت شده است :

( وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَيْراً كَثِيراً )(2) .

« حكمت را به هر كس بخواهد می دهد ، و آنكه به او حكمت داده شود ،بی ترديد او را خير فراوانی داده اند » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ يس (36) : 2 .

2 ـ بقره (2) : 269 .

7 ـ بُشْری ( بشارت دهنده )

( قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَی قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللهِ مُصَدِّقاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدیً وَبُشْرَی لِلْمُؤْمِنِينَ )(1) .

« [ آنان می گويند : چون جبرئيل ، وحی را برای تو می آورد ما با او دشمنيم ; بنابراين به تو ايمان نمی آوريم ] بگو : هر كه دشمن جبرئيل است [ دشمن خداست ] زيرا او قرآن را به فرمان خدا بر قلب تو نازل كرده است ، در حالی كه تصديق كننده كتاب های پيش از خود و هدايت وبشارت برای مؤمنان است » .

( . . وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِكُلِّ شَیْء وَهُدیً وَرَحْمَةً وَبُشْرَی لِلْمُسْلِمِينَ )(2) .

« و اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه بيانگر هر چيزی و هدايت و رحمت ومژده ای برای تسليم شدگان [ به فرمان های خدا ] ست » .

( قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدیً وَبُشْرَی لِلْمُسْلِمِينَ )(3) .

« بگو : آن [ آيات ] را روح القدس از سوی پروردگارت به درستی و راستی نازل كرده تا كسانی را كه ايمان آورده اند ، ثابت قدم بدارد و برای تسليم شدگان [ به فرمان های حق  ]هدايت و مژده باشد » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بقره (2) : 97 .

2 ـ نحل (16) : 89 .

3 ـ نحل (16) : 102 .

اما بشارتی كه قرآن می دهد :

قرآن مجيد مردم را به ايمان به خدا ، روز جزا ، ملائكه ، انبيا ، كتب آسمانی ، و عمل صالح دعوت می كند ، و به اهل ايمان ، آن مردمی كه در پرتو ايمان خود دارای عمل صالحند ، خير دنيا و بهشت را در آخرت بشارت می دهد . چنانچه می فرمايد :

( الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرَی فِی الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِی الآخِرَةِ لاَ تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللهَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ )(1) .

« همانان كه ايمان آورده اند و همواره پرهيزكاری دارند . * آنان را در زندگی دنيا وآخرت مژده و بشارت است [ در دنيا به وسيله وحی و در آخرت به خطاب خدا و گفتار فرشتگان ] در كلمات خدا [ كه وعده ها و بشارت های اوست ] هيچ دگرگونی نيست ; اين است كاميابی بزرگ » .

در اين زمينه لازم بود درباره حيات طيّبه در دنيا ، و بهشت در آخرت توضيح داده شود ، تا مسئله بشارت روشن گردد ، ولی اين مختصر گنجايش اين دو مسئله اساسی را ندارد .

8 ـ هُدی ( هدايت كننده )

( الم * ذلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدیً لِلْمُتَّقِينَ )(2) .

« الم * در [ وحی بودن و حقّانيّت ] اين كتابِ [ با عظمت  ]هيچ شكی نيست ; سراسرش برای پرهيزكارانْ هدايت است » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ يونس (10) : 63 ـ 64 .

2 ـ بقره (2) : 1 ـ 2 .

( فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَی قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللهِ مُصَدِّقاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدیً وَبُشْرَی لِلْمُؤْمِنِينَ )(1) .

« زيرا او قرآن را به فرمان خدا بر قلب تو نازل كرده است ، در حالی كه تصديق كننده كتاب های پيش از خود و هدايت وبشارت برای مؤمنان است » .

( شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ . . )(2) .

« ماه رمضان كه قرآن در آن نازل شده ، راهنمای مردم است . . » .

( هذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدیً وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ )(3) .

« اين [ قرآن ] برای مردم ، بيانگر [ حوادث و واقعيات ] و برای پرهيزكاران سراسر هدايت و اندرز است » .

( تِلْكَ آيَاتُ الْقُرْآنِ وَكِتَاب مُبِين * هُدیً وَبُشْرَی لِلْمُؤْمِنِينَ )(4) .

« اين آيات [ باعظمت ] قرآن و كتابی روشنگر است ، * [ كه سراسر  ]هدايت كننده [ انسان ها ] و برای مؤمنان مژده دهنده است » . .

خلقت و هدايت

در هر موجودی دو مسئله اساسی وجود دارد : يكی خلقت و ديگر هدايت . هيچ موجودی پس از خلقت واگذار به خود نمی شود ; زيرا در واگذاشته شدن به خود ، علاوه بر اين كه ادامه حيات برايش ممكن نخواهد بود ، وجودش منبع فساد و افساد خواهد گشت ، و در نتيجه به نظام هستی ضربه وارد خواهد آمد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بقره (2) : 97 .

2 ـ بقره (2) : 185 .

3 ـ آل عمران (3) : 138 .

4 ـ نمل (27) : 1 ـ 2 .

اين اراده مسلّم اوست كه به دنبال آفرينش هر موجودی ، او را به مسيری كه متناسب با اوست هدايت كند :

( رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَی كُلَّ شَیْء خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَی )(1) .

«  گفت : پروردگار ما كسی است كه به هر موجودی ، آفرينش [ ويژه ] او را [ آن گونه كه سزاوارش بود  ]به وی عطا كرده ، سپس هدايت نمود » .

اگر به گردش كرات عظيم آسمانی و هدايت ستارگان ، ماه ها و خورشيدها اندك توجهی كنيم ، می يابيم كه با نظمی دقيق ، هر يك در مداری مخصوص ، و با حركتی متناسب ، سريع يا كند ، و با فاصله معينی بر گرد خورشيد يا ستاره ديگری می گردند .

نويسنده كتاب « قانون بزرگ » می گويد :

« قانون جاذبه ، قوه ثقل ما در تمام قوانين است ، و وجود آن معرّف يك اراده مافوق ساير اراده های حاكم بر جهان می باشد » .

در همان كتاب می گويد :

« ما زندگی ، شكل ، حركات و تمام داشته های حقير خود را مديون اجرام سماوی شگرفی هستيم كه با تنظيم و تعادل حركات و نيروهای خود ، و انطباق آنها با حركات زمين ، اسباب بقای ما در سطح اين كره شده اند » .

كاشف نيروی جاذبه می گويد :

« محققاً نمی توانيم جميع حركات كواكب را صرفاً ناشی از قوه جاذبه ندانيم ؟ پس واجب است كه در گردش آنها ، خدا و قدرت الهی در كار باشد ، تا آنها را بر مدارشان بچرخاند » .

بعد از جهان جمادات ، به عالم نباتات می رسيم ، مطالعه كيفيت زندگانی ، تغذيه ، تطابق با محيط ، لقاح ، حفظ ، تكثير نسل روييدنی ها ، انسان را مات و مبهوت می كند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ طه (20) : 50 .

گياهان نه تنها برای تغذيه و ادامه حيات ، از ابر ، باد ، مه ، خورشيد و زمين استفاده می كنند ; بلكه برای لقاح و تكثير نسل ، و پخش بذر و تخم از حشرات ، انسان ، حيوان ، طوفان ، سيل و حتی از هم نوعان خود كمك می گيرند .

آثار هدايت و فعاليت روحی فقط منحصر به گل و تخم گياه نيست ، بلكه در تمام اجزاء و اعضای آن ، مثل ساقه ، ريشه و برگ عيان و مشهود است .

داستان حيرت انگيز ريشه ها

از دكتر « براندی » نقل شده است كه :

« يكی از ريشه های يك درخت ، ضمن پيشروی در خاك به مقداری تخم و گياه فاسد برخورد نمود ، برای عبور از اين مانع ، به صورت ريشه های نازك مويی درآمده و رد شده سپس در مسافت چند سانتی متر آنطرف تر ، ريشه ها دوباره به هم پيوسته به صورت يك ريشه ضخيم به پيشرفت خود ادامه داده است »(1) .

هم چنان كه آثار هدايت پروردگار در گياه ، برای عموم بشر ، مخصوصاً برای علمای متخصص بهت آور و شگفت انگيز است ; در دنيای جانوران اين آثار روشن تر و شگفت انگيزتر است . مسئله زندگی مورچگان ، موريانه ، زنبور عسل ، انواع ماهی ها ، پرندگان ، چرندگان ، خزندگان ، و نظامی كه از هدايت الهی بر آنان حكم فرماست ، راستی بهت آور و حيرت انگيز است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ تفسير نوين : 147 .

هدايت انسان و انواعش

انسان نيز در نياز به هدايت ، از موجودات جهان مستثنی نيست ، انسان از دو نوع هدايت برخوردار است : هدايت تكوينی ، كه مربوط به تكوين نطفه او در صلب پدر ، و قرار گرفتن او در رحم مادر ، و كليه اموری است كه با جسم و حيات جسمی او سر و كار دارد ، و خود انسان دخالتی در آن ندارد .

هدايت ديگر ، عبارت از مجموعه مقرراتی است كه خداوند متعال برای تزكيه او ، و يافتن راه صحيح زندگی به وسيله پيامبران ، امامان و كتب آسمانی به او ارائه كرده است . اين نوع از هدايت به طور كلی در قرآن مجيد تجلی دارد ، و از اين جهت قرآن ، كتاب هدايت و پيرو اين كتاب را هدايت شده می گويند .

دانشمندان از اين چند نوع هدايت ، كه در قرآن مجيد هم به آن اشاره شده به ترتيب تعبير به : هدايت تكوين ، هدايت غريزه ، هدايت عقل و هدايت شرع يا هدايت تشريعی نام می برند .

اوصاف هدايت شدگان

هدايت شدگان به وسيله قرآن دارای اوصافی هستند كه شما می توانيد در آياتی كه در آنها لفظ : متقون، مؤمنون ، مفلحون ، مسلمون ، صادقون ، شاكرين ، عابدين به كار رفته ، آن اوصاف و ويژگی ها را كه معلول هدايت است ببينيد .

می توان گفت : جهاد با مال و نفس ، انفاق علم و مال ، صبر و استقامت در راه خدا ، شكر نعمت ، خضوع و خشوع در نماز ، ادای امانت ، وفای به عهد ، برپاداشتن نماز ، روزه ، حج ، امر به معروف ، نهی از منكر ، ايمان به خدا و قيامت ، رعايت حق يتيم ، عدالت در عمل ، رعايت حق مردم ، تربيت اولاد ، تلاوت قرآن با دقت ، پيروی از سنت پيامبر ، ادای زكات ، پرداخت خمس ، راستگويی ، پرهيز از محرمات فكری و عملی و اخلاقی و . . همه از اوصاف كسانی است كه از هدايت قرآن بهره مند شده اند .

9 ـ 10 ـ حق و تبيان

كلمه حق و تبيان نيز با روشن شدن معانی آن اوصاف، خود به خود برای شما روشن شده و احتياج به تفصيل بيشتر ندارد . ما در اين قسمت به چند نكته اشاره می كنيم :

1 ـ دانشمندان در ترجمه حق گفته اند : حق يعنی : درست ، درستی ، سزاوار ، مِلك ، ثابت و مستقر ، و آنچه مقابل باطل است .

2 ـ حق يكی از نام های خداست ; چون وجود او ثابت و مستقر و فناناپذير و سزاوار اطلاق هستی است .

3 ـ از آنجا كه آيات و قوانين قرآن، و مواعظ و اندرزها و احكامش ابدی ، ثابت ، مستقر و غير قابل تغيير است ، از آن تعبير به حق شده است .

قرآن در اين زمينه می فرمايد :

( نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ )(1) .

« اين كتاب را تدريجاً به حق و راستی بر تو نازل كرد ، كه تصديق كننده كتاب های پيش از خود است ; و تورات و انجيل را » .

( تِلْكَ آيَاتُ اللهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالحَقِّ )(2) .

«  اين [ داستان ها و حادثه های واقعی  ]نشانه های [ توحيد ، ربوبيّت و قدرت  ]خداست كه به حقّ و راستی بر تو می خوانيم » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ آل عمران (3) : 3 .

2 ـ بقره (2) : 252 .

و نيز از آنجا كه قرآن بيان كننده تمام خواسته های الهی ،و روشن كننده وضع خلقت ، و بيان حيات امم قبل ، و نشان دهنده زندگی پاك انبياست ، و نيز مبيّن حلال و حرام خدا ، و مسائل عالی اخلاقی است ، از او تعبير به « تبيان » شده است . آياتی كه لفظ تبيان در آن به كار رفته در قسمت های قبل به آن اشاره شده است .

آيين پسنديده

اصالت مقررات پاك و عالی اسلام ، در سايه قرآن مجيد، سنت پيامبر عظيم الشأن (صلی الله عليه وآله) ، اخبار و روايات معتبر صحيح و مستند رسيده از ائمه طاهرين (عليهم السلام)بر ارباب خرد و انديشه پوشيده نيست .

پس از تفكر و تعقل در تعليمات اسلام ، ترديد و شك در برتری آن، بر ساير مكتب های دينی هم چون ترديد در فروغ آفتاب جهانتاب است .

دين مقدس اسلام از امتيازاتی برخوردار است كه ديگر مذاهب و مكتب ها از آن بی بهره اند .

تعاليم برتر و ريشه دار قرآن ، و حقايق عميق و بلند پايه اسلام ، زنده كننده نفوسِ مرده آدميان و چراغ فروزان راه زندگی انسان هاست ; چراغی كه فروغش ابدی و حياتش جاويد است .

پيدايش اين مكتبِ بی نياز و ارزنده، در زمانی بود كه اثری از حيات معنوی ، اخلاقی و انسانی ، در عرصه روزگار نبود ، و به فرموده مولای متقيان (عليه السلام)هنگامی بود كه بشر در خواب گران و سنگينی غنوده بود(1) .

حقايقی گران، ارزنده و پر بها، آنچنان از افق تابناك اين آيين درخشيدن گرفت كه تمام نگاه ها را به خود متوجه و خواستاران حقوق انسانی را مبهوت ساخت .

سرچشمه مقررات عالی اسلام ، خدای متعال است ، كه مطابق استعداد فطری بشر ، با رعايت مصالح و مفاسد فردی و اجتماعی مربوط به انسان ، قانون عرضه كرده است . از اين جهت آدميان در قوانين اسلامی ، برنامه ای بر خلاف طبيعت و فطرت خود نمی يابند .

مقررات پاك و ريشه دار اسلام ، محدود به زمان و مكان نيست ، قانون در اسلام برای همه و برای هميشه است و قوانين پر بهای دين اسلام ، فراتر از آن است كه در قيد زمان يا مكانی قرار گيرد ; به همين علت بر اسلام، مكتب و آيينی برتری ندارد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نهج البلاغه : خطبه 88 .




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^