فارسی
شنبه 01 ارديبهشت 1403 - السبت 10 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقيده دانشمند مصری

دانشمند شهيد مصری در كتاب « الاسلام و مشكلات الحضاره » كه تحت عنوان « فاجعه تمدن » ترجمه شده است می نويسد :

« عوامل مهم و اساسی انحراف بشر ، و نابودی ويژگی های انسانی او ، و دچار آمدنش به انواع مشكلات را بايد در مسائل زير جستجو كرد :

1ـ جهل و غفلت

به رغم گسترش علوم مادی و صنايعی كه بر اساس اصول فنی پيشرفته استوار است ، جهل ما نسبت به انسان فوق العاده می باشد ، و به همين علت هنوز نتوانسته ايم از پيش خود ، نظامی كه شامل همه جوانب زندگی انسان و متناسب با طبيعت و فطرت وی باشد ترسيم كنيم . بدون شك در آينده نيز از وضع چنين نظام متقن و بر اساس فطرت و طبيعت عاجز خواهيم بود .

البتّه نياز به وضع چنين نظامی نداريم ; زيرا خالق انسان چنين نظام حكيمانه ای را تحت عنوان دين اسلام ، برای هدايت همه جانبه انسان وضع كرده است .

( إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللهِ الاِْسْلاَمُ )(1) .

« مسلماً دينِ [ واقعی كه همه پيامبرانْ مُبلّغ آن بودند ] نزد خدا اسلام است » .

پيامبر اكرم (صلی الله عليه وآله) می فرمايد :

اَلاِْسْلامُ يَعْلُوا وَلا يُعْلی عَلَيْهِ(2) .

« اسلام ( دين ) برتر است و هيچ ( دينی ) بر او برتری ندارد » .

2 ـ اشتباهات

اشتباهات در زندگی انسان ، با توجه به اطلاعات محدود و نادانی فوق العاده وی ، از آن وقت شروع شده است كه راه خود را از راهی كه پروردگار حكيم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ آل عمران (3) : 19 .

2 ـ من لا يحضره الفقيه : 4/334 ، باب ميراث اهل الملل ، حديث 5719 ; وسائل الشيعه : 26/14 باب 1 ، حديث 32383 .

و دانای به فطرت و طبيعت انسان به او نشان داده بود جدا كرد . راهی كه جواب گوی همه نيازمندی های فطری و واقعی انسان است . راهی كه ويژگی های خاص وی را می پروراند و به ثمر می رساند . و بالاخره راهی كه انسان برای مقام خليفة اللهی آماده می كند و استعدادهای درونی او را بارور می سازد .

3 ـ عدم تناسب تمدن مادی با انسان

كاخ تمدن مادی بر اساس نيازمندی های واقعی انسان ، بالا نرفته است و از اين نظر به خصايص انسانی، ارزشی قائل نيست و انسان و همه چيزِ او را با معيارهای ماشينی و حيوانی می سنجد .

ظهور نتايج ناگواری از تمدن مادی ، در ميان ملت هايی كه به آخرين درجه تمدن رسيده اند ، آثار و نتايج شومی كه از عدم توجه به انسانيت انسان ، آغاز شده است ، و جامعه بشريت رادر پرتگاه سقوط و نابودی قرار داده نيز بر مشكلات افزوده است » .

آری! اينها همه از نتايج حكومت شوم مكتب های ماديگری بر انسان است . بدون شك ، جز بابرگشت انسان به راهی كه از همه جهت موافق با فطرت و نيازمندی های اوست ، مشكلات انسان حل نخواهد شد و به خير دنيا و خير آخرت نخواهد رسيد .

عقيده كارل

« كارل » كه از دانشمندان بزرگ اين قرن است ، در كتاب « انسان موجود ناشناخته » عقيده دارد :

علم انسان درباره انسان بسيار ناچيز ، و تقريباً مساوی با صفر است .

با اين عقل محدود و دانش بسيار ناچيز ، چگونه انسان می تواند پايه گذار مكتبی باشد كه در آن مكتب ، بُعْد روحی و مادی انسان ، آنچنان كه شايسته اوست ، رشد كند و به تمام نيازمندی های روحی و جسمی او پاسخ گويد .

اسلام آگاه به انسان

تنها مكتبی كه به تمام زوايای حيات انسانی آگاه است ، مكتب سعادت بخش اسلام است .

اسلام ، در بعد معنوی اجازه تحمل رياضت های غير منطقی و سخت گيری های زيان بخش را نمی دهد .

اسلام ، برای رشد بعد معنوی ، سلسله مسائلی را به عنوان عبادات ، و سلسله برنامه هايی را كه تحت عنوان حسنات اخلاقی برای تزكيه نفس ، ارائه كرده و در بعد مادی ، انسان را به هر كار با منفعتی تشويق كرده است .

اسلام ، در تمام امور مربوط به ترقّی و رشد انسان ، از نظر شخصی و اجتماعی سخن دارد ، به عنوان نمونه در فصل مسائل اقتصادی ، ابوابی تحت عناوين باب الصناعة ، باب التجارة ، باب المزارعة دارد .

اسلام ، به مسئله كشاورزی در درجه اول ، و صنعت و تجارت در درجه بعد اهميت داده است ، و پيامبر بزرگ اسلام به نشانه احترام عميقش به مسئله كار و كارگر ، در بازگشت از يك سفر ، دست كشاورزی را بوسيد .

اسلام ، طلب هر علمی كه در جهت رشد معنويت و ماديّت انسان نقشی ايفا می كند را به عنوان فريضه اعلام كرده است .

اسلام ، دست انسان را در آبادكردن زمين و استخدام نيروهای طبيعت و ذخاير آن باز گذاشته ، و از طرفی در راه انتخاب چگونگی زندگی انسانی ، او را به خود وانگذاشته ; بلكه در اين مرحله او را مقيّد به پيمودن راه و روش معيّنی نموده است . راه و روشی كه در آن انسان به خود حق هيچ گونه تجاوزی به حق ديگر را نمی دهد .

اسلام ، پيمودن راه معنويت بر اساس راهنمايی های وحی ، و تلاش برای به دست آوردن روزی ، و ازدواج و تشكيل خانواده جهت به دست آوردن آرامش و توليد نسل ، و بهره گيری از زندگی را بر انسان واجب نموده است .

روی گرداندن از ازدواج را روی گرداندن از هدف نبوت دانسته و فرموده :

اَلنِّكاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَيْسَ مِنِّی(1) .

« ازدواج سنّت من است ; كسی كه از سنّت من سرپيچی كند از من نيست » .

و محبت كردن به همسر و فرزندان را از بهترين عبادات به حساب آورده است .

دنبال زراعت و صنعت و تجارت رفتن را مطابق با جهاد فی سبيل الله دانسته، و برای كار و كارگر ارزشی بس والا قائل شده است .

اسلام ، بدخلق و كسی كه دچار سيّئات اخلاقی است را از خود ندانسته ، و معاشرت با آلودگان به رذائل را به خاطر حفظ حدود انسانيت انسان ، ممنوع اعلام كرده است .

اسلام ، برای بُعْد تفكّر و تعقّل آنچنان ارزش قائل شده كه در قرآن مجيد نزديك به هزار آيه در اين زمينه نازل كرده و بابی در كتاب های روايی مستقل تحت عنوان « باب العقل و الجهل » كه مستند بر هزاران روايت است را تنظيم نموده است .

پيامبر اكرم (صلی الله عليه وآله) می فرمايد :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار الانوار : 100/220 ، باب 1 ، حديث 23 ; جامع الاخبار : 101 ، فصل 85 .

2 ـ كنز العمال : 3/106 .

فِكْرَةَ ساعَة خَيْرٌ مِنْ عِبادةِ سِتِّينَ سِنَة(2) .

انديشه در كار ، دوربينی و تعقل، ارزشش با شصت سال يا بنا بر نقل روايات ديگر با يك سال عبادت برابر است .

اسلام ، در بُعْد اخلاق ، سفارش به عفو و گذشت از برادران دينی ، رعايت توجه به يتيمان ، دستگيری از مستمندان ، رسيدگی به درد دردمندان ، حفظ آبروی مسلمانان ، رعايت حقوق پدر و مادر و همسايگان نموده است، و در اين زمينه ها به خوشبختی خانواده و جامعه كمك شايانی كرده است .

و در بعد انديشه و روح و جسم ، انسان را از راهنمايی تنها نگذاشته ، و همه جا به دنبال ايجاد سعادت برای انسان است .

اسلام ، برای تأمين خير دنيا و آخرت مردم آمده ، و به طور مكرر پيامبر عزيز اسلام (صلی الله عليه وآله) هدف از رسالت خود را چنين بيان می كند :

اِنّی قَدْ جِئْتُكُمْ بِخَيْرِ الْدُّنْيا وَالاْخِرَةِ(1) .

« من برای تأمين خير دنيا و آخرت شما مبعوث به رسالت شده ام » .

توجه فراگير اسلام

كوتاه سخن اينكه : اسلام برای تأمين نيازهای انسان ، چه در زمينه مادی و چه در زمينه معنوی ، وظايف و مسئوليت های مهمی را معين كرده كه با به كار گرفتن آن ، مشكلات شخصی و اجتماعی قابل حل و در پرتو عمل به آن ، سعادت نصيب انسان خواهد شد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار الانوار : 18/191 ، باب 1 ، حديث 27 ; شرح نهج البلاغه : 13/210 .

قرآن و زبان

با تحقيقی جامع و با دقت نظر در كتاب حضرت حق به اين حقيقت دست خواهيم يافت كه : آياتی كه در قرآن مجيد برای بيان احكام فقهی نازل شده نزديك به پانصد آيه است كه محققينی همچون « مقدس اردبيلی » مجموع آن آيات را در يك كتاب ، تحت عنوان « آيات الاحكام » جمع آوری كرده است .

فقه اسلامی نزديك به هشتاد و سه بخش است : باب طهارت ، صلوة ، صوم ، زكات ، اعتكاف ، حج ، امر به معروف و نهی از منكر ، جهاد ، قضاء ، شهادات ، يمين و عهد و قسم ، كفارات ، نذر ، تجارت ، مضاربه ، مساقات ، مزارعه ، ازدواج ، طلاق ، رضاع و . . . هر يك ابوابی جداگانه و دارای فروعات فقهی زيادی است ; ولی برای تمام اين ابواب در قرآن مجيد بيش از پانصد آيه وجود ندارد .

درباره زبان در قرآن مجيد نزديك به دويست و هشتاد و سه آيه آمده است .

به عنوان نمونه به چند آيه توجه كنيد : تنها در سوره های « صف » و « حجرات » كه به سوره اخلاق معروف است چندين آيه وجود دارد ، مانند :

1 ـ ( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللهَ أَن تَقُولُوا مَا لاَ تَفْعَلُونَ )(1) .

«  ای مؤمنان ! چرا چيزی را می گوييد كه خود عمل نمی كنيد ؟ * نزد خدا به شدت موجب خشم است كه چيزی را بگوييد كه خود عمل نمی كنيد » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ صف (61) : 2 ـ 3 .

2 ـ ( وَلاَ يَغْتَب بَعْضُكُم بَعْضاً أَيُحِبُ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ )(1) .

« و از يكديگر غيبت ننماييد ، آيا يكی از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده اش را بخورد ؟ بی ترديد [ از اين كار  ]نفرت داريد ، و از خدا پروا كنيد كه خدا بسيار توبه پذير و مهربان است » .

3 ـ ( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلاَ تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْض )(2) .

« ای مؤمنان ! صدايتان را بلندتر از صدای پيامبر نكنيد ، و آن گونه كه با يكديگر بلند سخن می گوييد با او بلند سخن نگوييد » .

4 ـ ( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ يَسْخَرْ قَوْمٌ مِن قَوْم عَسَی أَن يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَلاَ نِسَاءٌ مِن نِسَاء عَسَی أَن يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ وَلاَ تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلاَ تَنَابَزُوا بِالاَْلْقَابِ )(3) .

« ای اهل ايمان ! نبايد گروهی گروه ديگر را مسخره كنند ، شايد مسخره شده ها از مسخره كنندگان بهتر باشند ، ونبايد زنانی زنان ديگر را [ مسخره كنند ] شايد مسخره شده ها از مسخره كنندگان بهتر باشند ، و از يكديگر عيب جويی نكنيد و با لقب های زشت و ناپسند يكديگر را صدا نزنيد » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ حجرات (49) : 12 .

2 ـ حجرات (49) : 2 .

3 ـ حجرات (49) : 11 .

اهميت و ارزش زبان

وقتی در قرآن مجيد درباره زبان ، به بيش از يك و نيم برابر آيات تمام ابواب فقه برخورد می كنيم ، به اين معنی می رسيم كه زبان عضوی بزرگ و پاره گوشتی فوق العاده است .

می گويند: مالك « لقمان » يا خواجه او به او گفت : بهترين غذای دنيا را برايم تهيه كن ، لقمان زبان پخته ای برای خواجه آورد . گفت : بدترين غذای عالم را برايم تهيه نما . لقمان زبان پخته ای تهيه كرد . از لقمان پرسيد : زبان بهترين و بدترين غذاست؟ گفت : آری ; زيرا سعادت انسان در صلاح و تقوای زبان ، و شقاوت ، بدبختی و هلاكت بشر در كج روی اين عضو است .

با يك فرمان ظالمانه زبان نزديك به صد هزار نفر در « هيروشيما » و چندين هزار بی گناه در « ناكازاكی » زير بمباران هواپيماهای آمريكايی تبديل به خاكستر شدند .

با فرمانی كه از زبان « هيتلر » در جنگ جهانی دوم صادر شد نزديك به 17 ميليون ليتر خون از گلوی بشر بی گناه به زمين ريخت و 35 ميليون انسان بی پناه كشته شدند .

با يك فرمان از زبان خائن بدكار و جنايت پيشه ای در جمعه سياه (17 شهريور) نزديك به 5 هزار مرد و زن آزادی خواه و اسلام طلب ، در ميدان شهدای تهران به خاك و خون كشيده شدند .

با فرمان آتش از زبان ناپاكی چون صدام آمريكايی ، هزاران جوان و سرمايه از مملكت اسلامی ايران ، كه هر يك برای خود می توانستند منشاء عاليترين خدمات اسلامی و انسانی باشند ، در جنوب و غرب كشور به خاك و خون غلطيدند(1) .

با همان فرمان خائنانه از زبان خلف يزيد ، ميليون ها انسان بی گناه ، آواره و از خانه و كاشانه به دامن صحرا و زير چادرها كشيده شدند .

در مقابل با يك فرمان الهی از زبان رهبری بزرگ ، انديشمندی سترك ، عارفی كم نظير ، موجودی بی نظير ، سالكی شب زنده دار ، يعنی حضرت امام خمينی ، مملكت ايران با سی و شش ميليون نفر جمعيت به طرف قرآن به حركت درآمده ، و از اسارت جهان خواران پليد به ساحل نجات رسيد .

مگر می توان ضرر گفته های خائنانه ديو صفتانی كه در لباس آدميزاد بر پيكر انسانيت وارد كرده و می كنند را برشمرد ؟ و مگر می توان منافع سرشار گفته های اولياء الهی را به دايره حساب كشيد ؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سرانجام « صدام حسين » اين ديكتاتور ظالم كه دست نشانده سردمداران آمريكا بود در سال 1382 با حمله نظامی خود آمريكا سقوط كرد و نظام حكومت مستبدانه اش برچيده شد . با سقوط صدام مردم مظلوم « عراق » جان تازه ای گرفتند و در پی هويّت خويش ، دست به تحركاتی زدند . آمريكا كه بدنبال منافع خود خون هزاران غير نظامی را به زمين ريخت ، كشور عراق را تحت كنترل خود درآورد و اكنون كه بيش از 6 ماه از حمله به عراق و تصرف آن می گذرد ، سرنوشت مردم مظلوم اين كشور را در دست گرفته است . اينان كه هر روز دم از « دموكراسی » و حقوق بشر می زنند ، امروز مانند صدام در چهره ای ديگر به جنايات خود ادامه می دهند .

بزرگترين جنايت صدام ، بر افروختن شعله جنگ هشت ساله ای بود كه با تحريك مزدوران و حاميان آمريكايی ، در آغازين روزهای تولّد انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام (رحمه الله)عليه ايران اسلامی صورت گرفت . وی آنقدر از حمايت و پشتيبانی قدرتمندان شرق و غرب بهره می برد كه هنگام آغاز حمله ناجوانمردانه به ايران اعلام كرده بود : من در عرض سه روز تهران را فتح می كنم ; امّا اين خواب پريشانی بود كه هرگز تعبير نشد و ملت غيور ايران با ايثار و از خودگذشتگی جوانان اين مرز و بوم ، او را در نقشه های خود ناكام كردند .

تكاليف شرعی زبان

انسان از نظر گفتار و سخن ، در ميدان تكليف موضوع مسائلی است مانند :

1 ـ تلبيه گفتن به وقت مُحرم شدن برای زيارت خانه خدا(1) .

احرام ببسته ام به كويت *** لبيك زنان به جستجويت

2 ـ امر به معروف و نهی از منكر :

( كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلْنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللهِ )(2) .

« شما بهترين امتی هستيد كه [ برای اصلاح جوامع انسانی ] پديدار شده ايد ، به كار شايسته و پسنديده فرمان می دهيد و از كار ناپسند و زشت بازمی داريد ، و [ از روی تحقيق ، معرفت ، صدق و اخلاص ] به خدا ايمان می آوريد » .

3 ـ قرائت نمازهای واجب يوميه ، و در صورت لزوم نماز عهد ، نذر ، طواف و ميت .

4 ـ شهادت به حق دادن در دادگاه اسلامی ، جهت حل مشكل يك مسلمان .

5 ـ اجرای شهادتين : اقرار به توحيد و نبوت رسول اكرم به هنگام مسلمان شدن .

در ميدان اخلاق نيز زبان ، موضوع بسياری از مسائل است كه انسان با رعايت آن مسائل يا جدا ماندن از آن ، فراهم آورنده سعادت يا شقاوت و هلاكت خويش است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ لَبَيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ ، لَبَّيْكَ لا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ ، اِنَّ الْحَمْدَ والْنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ لا شَرِيْكَ لَكَ لَبَّيْكَ .

2 ـ آل عمران (3) : 110 .




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^