فارسی
شنبه 01 ارديبهشت 1403 - السبت 10 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مرگ و فرصت ها، ص: 68

حلال و حرام كردن، حق خدا

از نشانه های اين پيغمبر صلی الله عليه و آله اين است كه: حلالی را بر مردم حرام نمی كند. در قرآن مجيد نيز به مردم سفارش می كند كه هيچ وقت از خود حكم در نياوريد و نگوييد: «هذا حلال و هذا حرام» نظر دادن در حليّت و حرمت مربوط به شما نيست كه بگوييد: من چهل روز آب خوردن را بر خود حرام می كنم، چنين حقی نداريد. يا پوشيدن لباس پنبه ای و پشمی، يا خوردن گوشت، يا چند ماه حق همسرم را بر خود حرام می كنم.

اين ها دخالت در كار خداست. حلال و حرام كردن ها ربطی به شما ندارد. خدا پاكيزه ها را به زبان پيغمبر صلی الله عليه و آله حلال اعلان كرده است. زمانی كه ايشان مبعوث به رسالت شد، خيلی چيزها را يهودی ها و مسيحی ها حرام می دانستند كه حرام نبود، ايشان آمد و اعلان كرد كه اين ها جزء پاكيزه های خلقت است و حرام نيست، بلكه حلال است. «1»

روابط فرزند مسلمان و والدين كافر

مردی به امام صادق عليه السلام فرمود:

من مادرم مسيحی است و تك فرزند هستم، پدرم مرده و مادرم كسی را ندارد.

نمی توانم تنها به جايی ديگر بروم و زندگی كنم، مادرم پير است و نيازمند به پرستار است، چه كنم؟ وقتی به خانه می روم، مادرم غذا درست كرده، بايد بخورم، يا در اين ظرف ها من بايد از آب همان ها وضو بگيرم، من مسلمان هستم، حكم آن چه می شود؟

امام عليه السلام فرمودند: آيا مادر شما شراب می خورد؟ گفت: نه. فرمودند: آيا گوشت خوك می خورد؟ گفت: آقا! در مدينه گوشت گوسفند پيدا نمی شود، چه رسد به

______________________________
(1)- اشاره به سوره نحل (16): 116؛ «و به سبب دروغی كه زبانتان گويای به آن است، نگوييد: اين حلال است و اين حرام، تا به دروغ به خدا افترا بزنيد [كه اين حلال و حرام حكم خداست ]؛ مسلماً كسانی كه به خدا دروغ می بندند، رستگار نخواهند شد.»

تفسيرالقمي: 1/ 392؛ «ثم قال عز و جل: وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَی اللَّهِ الْكَذِبَ قال هو ما كانت اليهود يقولون ما في بطون هذه الأنعام خالصة لذكورنا و محرم علی أزواجنا.»

تفسيرالميزان: 12/ 365- 366؛ «قوله تعالی وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَی اللَّهِ الْكَذِبَ الخ ما في قوله لما تصف مصدرية والكذب مفعول تصف أي لا تقولوا هذا حلال وهذا حرام بسبب وصف ألسنتكم لغايةافتراء الكذب علی الله. وكون الخطاب في الآيات للمؤمنين علی ما يؤيده سياقها كما مر أو لعامة الناس يؤيد ان يكون المراد بقوله ولا تقولوا لما تصف ألسنتكم الكذب هذا حلال وهذا حرام النهی عن الابتداع بادخال حلال أو حرام في الاحكام الجارية في المجتمع المعمولة بينهم من دون ان ينزل به الوحي فان ذلك من ادخال ما ليس من الدين في الدين وافتراء علی الله وان لم ينسبه واضعه إليه تعالی وذلك أن الدين في عرف القرآن هو سنة الحياة وقد تكرر منه سبحانه قوله يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً أو ما يقرب منه فالدين لله ومن زاد فيه شيئا فقد نسبه إليه تعالی افتراء عليه وان سكت عن الاسناد أو نفي ذلك بلسانه. وذكر الجمهور ان المراد بالآية النهی عما كان المشركون يحلونه كالميتة والدم وما أهل لغير الله به أو يحرمونه كالبحيرة والسائبة وغيرهما والسياق كما مر لا يؤيده. ثم قال سبحانه في مقام تعليل النهی إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ ثم بين حرمانهم من الفلاح بقوله مَتاعٌ قَلِيلٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

در تفسير مجمع البيان: 6/ 207 مطالب ارزنده ای در اين باره آمده است.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^