فارسی
شنبه 01 ارديبهشت 1403 - السبت 10 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مرگ و فرصت ها، ص: 391

ايستاد و گفت: من تير را انداختم، اما به خطا رفت، عمدی نبوده است. اين شخصی كه می خواهيد به دار بكشيد، بی گناه است.

پدر مقتول به اين جوان قاتل گفت: تو به چه سبب آمدی و خود را معرفی كردی؟ اگر نمی گفتی، ما به يقين اين كه اين فرزند ما را كشته است، او را به دار می كشيديم و تمام می شد.

گاهی خدا چه حرفهايی در دهان شخص می گذارد، قاتل به پدر مقتول گفت: به اميد كرم تو خودم را معرفی كردم، چون ديدم دور از انصاف و مردانگی است كه شخصی ديگری به جای من كشته شود، اما بيايم و بگويم كه من قاتل هستم، به اين اميد كه تو كرم كنی و مرا ببخشی. پدر مقتول گفت: پولی به او بدهيد و او را بدرقه كنيد تا برود.

به اميد كرم يك خان به گناه خود اعتراف كرد و او نيز او را بخشيد، ولی ما اميد نداشته باشيم؟ يعنی دل ما از اميد به خدا خالی باشد؟ دين را به ما اشتباه آموزش ندهند: كه اگر اهل تقوا هستيد، بايد دل را از هر اميدی خالی كنيد. چه كسی چنين چيزی گفته است؟ يعنی دل را از محبت به پدر و مادر، همسر و فرزند و دوستان مؤمن خالی كنم؟ اين خلاف قرآن است. من وقتی محبتم برای خدا باشد، غيری در كار نمی ماند، بلكه هر چيزی، خدايی می شود.

درخواست اميد در دعای كميل

اميرالمؤمنين عليه السلام چقدر زيبا مسأله اميد مثبت را مطرح كرده اند:

«يا الهی و ربی و سيدی و مولای لأیّ الامور اليك اشكو و لما منها اضجّ و أبكی لأليم العذاب و شدته أم لطول البلاء و مدته فلئن صيّرتنی للعقوبات مع اعدائك و جمعت بينی و بين اهل بلائك و فرّقت بينی و بين احبائك و اوليائك فهبنی يا الهی و سيدی و مولای و ربی صبرت




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^