فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مرگ و فرصت ها، ص: 230

از سعادت انسان از دست رفته است و ديگر نيز نمی شود آن را برگرداند و در دنيا و آخرت غصّه و حسرتش را می خورد.

به نظر رسول خدا صلی الله عليه و آله، مجموع آنچه كه در اختيار انسان است و تمامش از طرف پروردگار است، خود انسان مولّد آن نيست، بلكه مجموعه ای از صنعت و نعمت پروردگار كه از باب محبت و لطف در اختيار بندگانش قرار داده است و در كنار هر نعمت و فرصتی، راه مصرف، به كارگيری و به منفعت رساندن آن را به ما تعليم داده است.

نعمت و فرصت گفتار

يكی از اين فرصت ها و نعمت ها، فرصتِ گفتن است. اين فرصت، هميشه در اختيار انسان نيست. چه بسا انسان دچار بيماری سختی شود و از سخن گفتن بيافتد.

خيلی ها دچار مرضی شدند و ديگر نتوانستند حرف بزنند. حتی گلوی خود را عمل جراحی كردند، اما توان گفتار از آنها سلب شده بود.

دوستی داشتم كه پانزده سال آخر عمرش از زبان افتاد. مقوايی را به او داده بودند كه حروف الفبا روی اين مقوا چسبيده بود. وقتی كاری داشت، اين حروف الفبا را به يكديگر می چسباند، تا جمله ای بشود كه با آن جمله مطلبش را برساند و حرف و نيتش را بازگو كند.

اين فرصتِ گفتن اگر در دايره چند برنامه قرار گيرد، غير از اين برنامه طبيعی كه همگی داريم، چون در برنامه طبيعی، حرف زدن های روزمره ما در رابطه با ظاهر زندگی ما است و حرف های طبيعی پرونده را سنگين و سبك نمی كند. البته به شرطی كه در حرف های طبيعی، حرف دروغ، تهمت و غيبت و مانند آن نباشد.

منهای اين حرف های طبيعی، اگر اين فرصت گفتار و بيان، در موارد تعليم قرآن قرار بگيرد؛ با هنرمندی و محبت، هفته ای چند جلسه در خانه، خانواده ام را جمع




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^