فارسی
جمعه 10 فروردين 1403 - الجمعة 18 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حلال و حرام مالی، ص: 33

الحمدلله رب العالمين و صلّی الله علی جميع الانبياء والمرسلين

و صلّ علی محمد و آله الطاهرين.

يكی از ارادتمندان وجود مبارك حضرت هادی، امام علی النقی عليه السلام به نام «صقر بن ابی دلف» نقل می كند:

زمانی كه متوكل عباسی، ظالمانه حضرت هادی عليه السلام را به شهر «سُرّ من رأی » آورد و آن امام بزرگوار را حبس كرد، خيلی علاقه مند شدم كه در ايام حبس بودن حضرت عليه السلام از وجود مبارك ايشان خبری بگيرم.

به دفتر رييس زندان كه مرا می شناخت رفتم. از من سؤال كرد: برای چه به اينجا آمده ای؟ چون فكر من اين بود كه در دفتر رييس زندان بالاخره بتوانم از وجود مبارك حضرت هادی عليه السلام خبری بگيرم. گفتم: آمده ام تا شما را ببينم. ساعتی با شما بنشينم تا با هم گفتگو كنيم.

عدّه ای داخل دفتر رييس زندان نشسته بودند. جمعيت كه رفتند و خلوت شد و من با رييس زندان تنها مانديم، دوباره پرسيد: برای چه به اينجا آمدی و چه كار داری؟ گفتم: آمدم شما را ببينم و با شما صحبت كنم.

گفت: نه، تو آمدی تا مولای خود را ببينی. به قصد ديدن من نيامده ای؛ چون تا وقتی كه مولای تو اينجا در زندان نبود، تو به ديدن من نمی آمدی. گفتم: مولای من متوكل عباسی است. گفت: متوكلی كه ناحقّ است، مولای تو است؟ امام







گزارش خطا  

^