فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ترجمه نهج البلاغه، ص: 340

8 از نامه های آن حضرت است

به جرير بن عبداللَّه بَجَلی

، وقتی او را نزد معاويه فرستاد

اما بعد، چون نامه من به تو رسيد معاويه را به برنامه قطعی و امر جزمی وادار كن، و او را به پذيرش يكی از دو راه ملزم نما يا جنگی آواره ساز، يا صلحی ذلّت بار. اگر جنگ را قبول كرد به او اعلام جنگ كن، و اگر تسليم شد از او بيعت بگير. والسّلام.

9 از نامه های آن حضرت است

به معاويه

قوم ما خواستند پيامبرمان را از ميان بردارند، وريشه ما را براندازند، عليه ما نقشه ها كشيدند، و كارها كردند، درب آسايش را به روی ما بستند، و ما را بر پلاس ترس نشاندند، مجبور به اقامت در كوههای صعب العبور نمودند، و بر عليه ما آتش جنگ افروختند. به خواست حق شرّ دشمن را از پيامبر و حريم حرمتش، رانديم. اهل ايمان به امير پاداش الهی از رسول خدا پشتيبانی می كرد، و اهل كفر از ريشه خويشاوندی حمايت می نمود. آنان كه غير ما از قريش مسلمان شده بودند در آن سختی و رنجی كه ما بوديم نبودند محض پيمانی كه با كفار داشتند كه شكنجه را از آنها باز می داشت، يا خويشاوندی كه به ياری آنان برمی خاست، روی اين حساب از كشته شدن در جايگاه امن قرار داشتند.

رسول خدا صلی الله عليه و آله چون تنور جنگ گرم می شد، و مردم قدم پس می گذاشتند، اهل بيت خود را جلو می انداخت، و اصحاب خود را از حرارت شمشير و نيزه حفظ می كرد.

عبيدة بن حارث در جنگ بدر، و حمزه در جنگ احد، و جعفر در جبه موته كشته شدند، و كشی كه اگر می خواستم نامش را می گفتم شهادت را خواست همان گونه كه آنان خواستند، اما مدت آنان زودتر به سر رسيد، و مرگ او به تأخير افتاد. عجبا از روزگار، كه انسانی نظير مرا برابر قرار داد با كسی كه مانند من برای اسلام قدم برنداشته، و برای




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^