ترجمه نهج البلاغه، ص: 292
217 از خطبه های آن حضرت است
در گريز از دنيا
دنيا خانه ای است پيچيده به بلا، و معروف به خيانت. احوالش پايدار نمی ماند، و اهلش جان سالم به در نبرند، حالاتی است گوناگون، و نوبت هايی است متغيّر. زندگی در آن ناپسند است، و امنيت در آن ناياب. مردمش آماج تير بلايند، كه تيرهايش به سوی آنان نشانه می رود، و با مرگ نابودشان می كند.
بندگان خدا، بدانيد شما و آنچه از اين دنيا در آن هستيد در مسير آنانی می باشيد كه پيش از شما از جهان گذشتند، عمرشان از شما طولانی تر، ديارشان آبادتر و آثارشان از شما بهتر و ماهرانه تر بود، اما صدايشان فرو مُرد، باد غرورشان نشست، بدنهايشان پوسيد، شهرشان خالی شد، و آثارشان نابود گشت. كاخهای سخت بنيان، و فرشها و بسترهای گسترده آنها به سنگهای به هم پيوسته، و گورهای زير زمين و لحد چيده شده تبديل شد، آن گورهايی كه در جای ويرانی بنا شده، و با خاك زمين آن را محكم كرده اند. آن قبور به هم نزديك است، اما ساكنانش در تنهايی و غربت اند! در ميان اهل محلّه ای مقيمند كه در وحشت و ترسند، وبين قومی كه به ظاهر فارغ البال ولی در باطن دچار مشغله ای فراوانند، به وطن ها انس نمی گيرند، و همچون پيوستن همسايگان به هم نمی پيوندند با اينكه با هم مجاورند و خانه هايشان به هم نزديك است. چگونه ديد و بازديد كنند در صورتی كه پوسيدگی با انداختن سنگينی خود بر آنها، آنان را متلاشی كرده، و سنگ و خاك اعضايشان را خورده؟! تصور كنيد شما الآن جای آنها هستيد، و قبرها شما را به گروگان گرفته، و در آغوش آن وديعه گاه رفته ايد. حالِ شما چگونه