فارسی
چهارشنبه 05 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 14 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ترجمه نهج البلاغه، ص: 290

را برايت ماندنی است، و برای سفر آخرت آماده باش، به برق نجات ديده بگشا و بار و توشه آخرت را بر پشت مركبهای همّت محكم ببند.

215 از سخنان آن حضرت است

در بيزاری از ظلم

به خدا قسم اگر شب را به بيداری به روی خار سَعدان به روز آرم، و با قرار داشتن غُلها و بندها به بدنم روی زمين كشيده شوم، پيش من محبوبتر است از اينكه خدا و رسولش را در قيامت ديدار كنم در حالی كه به بعضی از مردم ستم نموده، و چيزی از مال بی ارزش دنيا غصب كرده باشم! چگونه به كسی ستم كنم برای وجودی كه به سرعت به سوی كهنگی و پوسيدگی پيش می رود، و اقامتش در زير توده خاك طولانی می شود؟!

به خدا قسم عقيل را در اوج فقر ديدم كه يك من گندم از بيت المال شما را از من درخواست داشت، و كودكانش را از پريشانی فقر، با موهای غبارآلود و رنگهای تيره ديدم، كه گويی صورتشان را با نيل سياه كرده بودند، عقيل به درخواستش اصرار، و سخنش را تكرار می كرد، من به گفتارش توجه می كردم، و او خيال می كرد كه دينم را به او فروخته، و از راه و روشم دست برداشته و به خواسته اش تن می دهم، در اين اثنا آهن پاره ای را گداخته و به بدن او نزديك كردم تا مايه عبرتش شود، ناگهان چون ناله بيمار، از حرارت آن آهن پاره ناله زد، و نزديك بود از آن آهن گداخته بسوزد، به او گفتم: مادران داغدار بر تو بگريند ای عقيل، آيا تو در برابر آهن پاره ای كه انسانی آن را به شوخی و بازی برافروخته ناله می زنی، ولی مرا به جانب آتشی كه خداوند قهّار به جهت خشم خود افروخته می كشانی؟! آيا تو از اين




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^