فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ترجمه نهج البلاغه، ص: 288

214 از سخنان آن حضرت است

به هنگام تلاوت:

«يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ»

دليل مغرور شده به كرم حق در حين بازخواستْ باطلترين دلايل، و بهانه آن فريب خورده، بی پايه ترين بهانه هاست، او در اين زمينه بر جهالت خود اصرار ورزيده.

ای انسان، چه چيز تو را بر انجام گناه جرأت داد؟ و چه چيز تو را به پروردگارت مغرور كرد؟ و چه چيز تو را به هلاكت خود واداشت؟ آيا دردت را درمان، و خوابت را بيداری نيست؟ چرا به همان صورتی كه به ديگری رحم می كنی به خود رحم نمی نمايی؟ چه بسا كسی را در حرارت آفتاب می بينی پس بر او سايه می اندازی، يا شخصی را دچار دردی می نگری كه بدنش را می سوزاند و تو از روی رحمت بر او گريه می كنی، پس چه چيز تو را بر اين دردت صبر داده، و بر بلاهايت توانمند نموده، و چه شادی و سروری تو را از گريه بر جان خود كه نزد تو عزيزترين جانهاست بازداشته و دل تسلّايت داده؟ چگونه بيم شبيخون خشم حق تو را از خواب غفلت بيدار نمی كند در صورتی كه به علّت گناهانت در راه های قهر و سلطه او افتاده ای؟! درد سستی دل را به قوّت اراده معالجه كن، و به هوشياری، خواب غفلت را درمان نما. خدا را بنده باش، و به ياد او انس بگير، و در حال روی گرداندن از خدا روی آوردن او را به سوی خود مجسم كن كه تو را به عفوش دعوت می كند، و به فضلش می پوشاند، و تو از او روی می گردانی و به غير او روی می آوری! بلندمرتبه است خدايی كه با اين قدرتش چه كريم است! و تو با اين ناتوانی و پستی چه جرأتی بر معصيت او داری! در حالی كه در پناه پوشش او مقيمی، و در فراخنای احسانش می گردی، فضلش را از تو باز نداشته، و پرده




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^