فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ترجمه نهج البلاغه، ص: 280

208 از سخنان آن حضرت است

در شكايت از قريش

خداوندا، از تو بر عليه قريش و كمك دهندگانشان ياری می خواهم، زرا قريش با من قطع رحم كردند، و پيمانه حكومتم را واژگون نمودند، و برای نزاع با من در حقّی كه از ديگران به آن سزاوارتر بودم اجتماع كردند، و گفتند: آگاه باش، حق آن است كه آن را بگيری، و حق آن است كه از آن ممنوع شوی، پس بر غصه و اندوه صبر كن، يا با تأسّف بمير! در هنگام ديدم مرا جز اهل بيتم يار و مدافع و همياری نيست، كه روا نداشتم آنان را به ورطه مرگ اندازم، پس چشم خاشاك رفته را فروپوشيدم، و با استخوان مانده در گلو آب دهن فرو دادم، و برای فرو بردن خشم بر چيزی صبر كردم كه از حنظل تلخ تر، و دردش برای قلب از بريدن كاردهای بزرگ سخت تر بود.

مؤلّف: اين سخن بين خطبه ای كه پيشتر گذشت (خطبه 171) آمده بود، ولی من برای اختلافی كه در دو روايت بود دوباره آوردم.

و از اين خطبه است

درباره آنان كه به قصد جنگِ با حضرت به بصره رفتند

بر عاملان من، و خزانه داران بيت المال مسلمانان كه در دست من بود، و بر اهل شهری كه تمامشان در طاعت و بيعت من بودند هجوم بردند، آنها را از هم پراكنده كردند، و اتفاق ايشان را عليه من به فساد كشيدند، بر شيعيانم تاختند، گروهی از آنان را با مكر و حيله كشتند، و گروهی با شمشير برای جنگ با آنان به پا خاستند، و به زد و خورد پرداختند تا صادقانه خدا را ملاقات نمودند.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^