ترجمه نهج البلاغه، ص: 264
191 از سخنان آن حضرت است
درباره معاويه
به خدا قسم معاويه زيرك تر از من نيست، ولی او خيانت می ورزد و گناه می كند، و اگر غدر و مكر نكوهيده نبود من از زيرك ترين مردمان بودم؛ ولی هر نيرنگی معصيت است، و هر معصيتی نوعی كفر است، و هر نيرنگ بازی را در قيامت نشانه ای است كه به آن شناخته می شود. سوگند به خدا كه من با مكر و حيله غافلگير نمی شوم، و با شدّت و سختی ناتوان نمی گردم.
192 از سخنان آن حضرت است
در پايداری در راه حق
ای مردم، در راه هدايت از كمی اهل آن وحشت نكنيد، كه مردم بر سر سفره ای گرد آمده اند كه زمان سيری آن اندك، و مدّت گرسنگی آن طولانی است.
ای مردم، جز اين نيست كه خشنودی و خشم است كه مردم را بر محوری جمع می كند. غير اين نبود كه ناقه ثمود را يك نفر پی كرد، امّا عذاب خداوند همه را گرفت، چون همگان به آن برنامه رضايت دادند، خداوند سبحان فرمود: «همه آن را پی كردند، پس همه پشيمان شدند». آن گاه سرزمين آنان بر اثر فرورفتن صدا كرد، مانند صدای فرورفتن آهن داغ در زمين نرم و هموار.
ای مردم، هر كه راه راست و روشن را بپيمايد به آب رسد، و هر كه بيراهه رود در بيابان به سرگردانی افتد.