ترجمه نهج البلاغه، ص: 255
می برند، بر گرفتاری ديگران می افزايند، و اميدواران را نوميد می كنند. اينان را به هر راهی، افتاده ای، و در هر دلی شفيعی، و در هر غم و اندوهی اشكی است.
مدح و ثنای يكديگر را به هم وام دهند، و پاداش آن را متوقعند. در سؤال (خواهش ها) اصرار ورزند، و به وقت سرزنش پرده دری كنند، و اگر در قضيه ای حَكَم قرار گيرند اسراف در ستم نمايند. برابر هر حقّی باطلی، و برای هر راستی، كژی ای، و برای هر زنده ای، قاتلی، و برای هر دردی كليدی، و برای هر شبی چراغی آماده كرده اند. با اظهار بی رغبتی (به دنيا) زمينه ساز طمع خود هستند تا بازارشان را به پا دارند، و متاع های كاسد به ظاهر نفيس خود را رواج دهند. باطل می گويند ولی حق جلوه می دهند، و بد وصف می كنند و زيبا می نمايانند. راه سخت و تنگ باطل را آسان جلوه می دهند، و از راه حق بر اين پايه، كه راهی سخت و تنگ است می ترسانند. اينان ياران شيطان، و زبانه های آتشند، «آنان حزب شيطانند، و بدانيد حزب شيطان زيانكارانند».
186 از خطبه های آن حضرت است
در ستايش خدا و پيامبر و پند و اندرز
ستايش خدا را كه از آثار سلطنت، و بزرگی كبرياييش چندان آشكار كرد كه ديده ها را از عجائب قدرتش متحيّر نمود، و انديشه های دور پرواز انسانها را از شناخت حقيقت صفاتش مانع شد. و بر اساس ايمان و يقين و اخلاص و اعتقاد شهادت می دهم كه معبودی جز اللَّه نيست، و گواهی می دهم كه محمّد بنده و فرستاده اوست، او را فرستاد در حالی كه نشانه های هدايت كهنه شده، و راه روشن دين به نابودی رسيده بود. حق را آشكار كرد، خلق را خيرخواهی نمود، به