فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ترجمه نهج البلاغه، ص: 228

169 از سخنان آن حضرت است

چون به بصره نزديك شد، عده ای از مردم بصره عربی را خدمت حضرت فرستادند تا حقيقت برنامه او را با اصحاب جمل معلوم كند و شبهه ای كه در اين واقعه برای آنان بود رفع شود. امام آنچنان مسأله را برای او روشن كرد كه دانست حق با آن حضرت است. سپس به او فرمود: بيعت كن.

گفت: من فرستاده مردمم، كاری انجام نمی دهم تا به آنان بازگردم، حضرت فرمود:

اگر آنان كه از جانب ايشان نزد من آمده ای تو را برای يافتن زمين باران خورده بفرستند و تو آن زمين را بيابی و پس از بازگشت، از گياه و آبشان خبر دهی ولی به سخن تو اهميت ندهند و به سوی زمين های بی آب و گياه بروند، چه خواهی كرد؟

گفت: من آنان را رها می كنم و به محلّی كه دارای آب و گياه است می روم. امام فرمود: اكنون دستت را برای بيعت با من دراز كن.

[آن مرد گفت: به خدا سوگند با تمام بودن حجت بر من، نتوانستم از بيعت امتناع كنم، بنابراين با آن حضرت بيعت كردم. آن مرد معروف به كُلَيب جَرمی است.]

170 از سخنان آن حضرت است

به وقت تصميم رويارويی با لشگر معاويه در صفّين

خدايا، ای مالك آسمان افراشته، و فضای بازداشته، كه آن را جای فروشدن شب و روز، و منطقه حركت خورشيد و ماه، و جای آمد و شد ستارگان قرار




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^