مرگ و فرصت ها، ص: 142
از سورههايى كه در اين زمينه نازل شده، سوره مباركه «الْقارِعَةُ» است. سورهاى كه در مكه نازل شده و تعداد آياتش كم است. خداوند متعال در اين سوره از سبكى و سنگينى پروندهها خبر مىدهد، البته علت آن را نمىگويد، ولى در آيات ديگر و روايات، علت اين سبك و سنگينى پروندهها را مفصل بيان كردهاند.
آنچه كه بر عهده ما است اين است كه اين آيات و روايات را باور كنيم و بر اساس اين باور حركت كنيم، چون اگر باور نكنيم و نپذيريم، ضررى به خدا و پرونده و نويسندگان آن نمىزند. آنها همه بر سر جاى خود هستند و كار خود را انجام مىدهند. ناباروان، بعد از اين كه وارد قيامت مىشوند، باور مىكنند، اما اين باور فايدهاى ندارد.
اگر كسى در دنيا خورشيد را باور نكند، باور او چه ضررى به خورشيد مىزند؟
خورشيد هست و طلوع و غروب مىكند و آثارش را نيز دارد. يا كسى مىگويد: من مكه را نديدهام، باور نمىكنم كه شهرى به نام مكه هست، با اين باور نكردن، آيا شهرى به نام مكه نيست مىشود؟ خيلى چيزها در عالم طبيعت هست كه به چشم نمىآيند، ولى علم آن را ثابت كرده است، چه من باور كنم، چه نكنم. البته بهتر است كه ما ارزشهاى معنوى را كه در قرآن و رواياتِ هماهنگ با قرآن هست، قبول كنيم، و الا ضرر مىكنيم.
پروندههاى سبك و سنگين قيامتى
ببينيم پرونده سبك و سنگين در اين سوره چگونه بيان شده و چيست؟
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* الْقارِعَةُ* مَا الْقارِعَةُ* وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ* يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ* وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ* فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ* فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ* وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ* فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ* وَ ما أَدْراكَ ما هِيَهْ* نارٌ حامِيَةٌ» «1»
______________________________ (1)- قارعه (101): 1- 11؛ «به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى* آن كوبنده* چيست آن كوبنده؟* و تو چه مىدانى آن كوبنده چيست؟* روزى كه مردم [در سراسيمگى] چون پروانههاى پراكندهاند* و كوهها مانند پشم رنگين حلاجى شده گردد!* اما هركس اعمال وزن شدهاش سنگين و باارزش است؛* پس او در يك زندگى خوش و پسنديدهاى است،* و اما هركس اعمال وزن شدهاش سبك و بىارزش است،* پس جايگاه و پناهگاهش هاويه است،* و تو چه مىدانى هاويه چيست؟* آتشى بسيار داغ و سوزان است.»