مرگ و فرصت ها، ص: 130
بود، اهل حرام، تقلب و حيله نبود، تا آخر عمرش چشم به مال مردم و ارث خانواده نداشت، اين آدم به چه علت بد بميرد؟ اگر اين آدم بد بميرد، معنيش اين است كه خدا- نعوذ بالله تعالى- ظالم است. در حالى كه شما در آيات قرآن كه دقّت كنيد، يكى از حرفهاى قرآن، نفى هر گونه ظلم و ستم، چه در دنيا و چه در آخرت از پروردگار است.
آيات نفى كننده ظلم از سوى خدا
اما آياتى كه در رابطه با دنياست:
«إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَ لكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» «1»
طبق اين آيه، خدا كمترين ستمى به احدى از انسانها ندارد. پس اين همه ظلم و ستمى كه در دنيا رواج دارد چيست؟ مىفرمايد: اين مردم هستند كه خودشان به خودشان ظلم مىكنند؛ ظلم اقتصادى، سياسى، اجتماعى و خانوادگى.
اما در رابطه با قيامت:
«وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً» «2»
ما ترازوى خودمان را فقط بر اساس عدالت برپا مىكنيم. عدالت ضدّ ظلم است.
ما در قيامت بر اساس عدالت به احدى از مردم، كمترين ستمى نخواهيم كرد. اين گونه نيست كه در قيامت خدا بگويد: من «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» «3» هستم و قدرت اول و آخر را دارم، و هر كارى بخواهم مىكنم و كسى هيچ ايرادى نمىتواند بگيرد.
ما در قيامت مىبينيم كه مجرم، جرمش چيست؟ به اندازه جرمش جريمه مىشود. آن جريمهاش از دل خود جرمش به اوحمله مىكند و كارى به خدا ندارد؛
«جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ» «4»
عمل خود مردم است كه در قيامت گريبانگير مردم مىشود، اما ما كه «مُلْكِ
______________________________ (1)- يونس (10): 44؛ «يقيناً خدا هيچ ستمى به مردم روا نمىدارد، ولى مردم [با روىگردانى از حق] بر خود ستم مىورزند.»
(2)- انبيا (21): 47؛ «و ترازوهاى عدالت را در روز قيامت مىنهيم و به هيچ كس هيچ ستمى نمىشود.»
(3)- فاتحه (1): 4؛ «مالك و فرمانرواى روز پاداش و كيفر است.»
(4)- سجده (32): 17؛ «پاداش اعمالى كه همواره انجام مىدادهاند.»