مرگ و فرصت ها، ص: 101
كس دارا مىشود، بخيل نباشد.
3- رضايت به تقدير الهى
حكايت شقيق بلخى
در تفسير «روح البيان» آمده است:
روزى شقيق بلخى «1» كه در روزگار خودش يكى از افراد اهل دل بود، سه روز چيزى براى خوردن پيدا نكرد. اولياى خدا انسانهاى خيلى خوددارى بودند و اخلاق خيلى خوبى داشتند. اين اخلاق در انبيا عليهم السلام نيز بوده است. اگر چيزى از طريق كارى به دست مىآورند، مىگفتند:
«الحمدلله على هذه النعمة» «2»
مىخوردند، مىپوشيدند، خرج مىكردند. اما اگر چيزى نداشتند، باز هم مىگفتند: «الحمدلله على كل حال» خدا نخواسته است. نه در روزِ دارايى اذيت مىشدند و نه در روز ندارى، هر دو روز براى آنها مساوى بود.
مىگويند: روزى معاويه سر حال بود. به اطرافيانش گفت: من بهتر هستم يا على بن ابى طالب؟ همه گفتند: تو بهترى. معاويه گفت: همگى دروغ مىگوييد و مىدانيد كه دروغ مىگوييد. گفتند: پس خودت بگو. گفت: يقيناً على بن ابى طالب عليه السلام از من خيلى بالاتر است. گفت: من يكى از ارزشهاى على عليه السلام را برايتان مىگويم كه نه در من هست و نه در شما و آن اين است كه اگر درب دو انبار را به روى على عليه السلام باز كنند، انبارى كه از طلا و نقره و انبارى كه از كاه پر باشد، به على عليه السلام بگويند: اين دو انبار براى تو است، مىگويد: همه آنها را در راه خدا به مستحق بدهيد. براى اين كه طلا و كاه نزد على عليه السلام يكى است. اما من و شما اين گونه هستيم؟ چرا به دروغ مىگوييد كه من از على عليه السلام بالاتر هستم؟
______________________________ (1)- شقيق بلخى، ابوعلى الازدى شقيق بن ابراهيم (م 194. ق) ازبنيانگذاران تصوف خراسانى و صاحب قديمى ترين رساله درتصوف است. وى ازملازمان و شاگردان ابراهيم ادهم بوده و شاگردان شقيق عبارتند از: حاتم اصم و محمد بن ابان بلخى و عبد الصمد يزيد مردويه و ... احوال او دراعتقادات و مسلك مختلف بيان شده است. در منابع رجالى و احاديث شيعى و اهل سنت از وى به عنوان فرد ثقه ياد شده است. آثاربه جاى مانده او درباب مناقب ائمه، او را يكى از پيروان امام موسى كاظم عليه السلام معرفى مى كند. اودرجنگ با تركان به قتل رسيد. «دايره المعارف تشيع: 10/ 21- 25»
المحجة البيضاء: 5/ 151؛ «قال شقيق: العبادة حرفة و حانوتها الخلوة و آلتها المجاعة.»
(2)- الكافى: 2/ 97، باب الشكر، حديث 19؛ «أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله إِذَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَسُرُّهُ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى هَذِهِ النِّعْمَةِ وَ إِذَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَغْتَمُّ بِهِ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَال»
الكافى: 2/ 503، حديث 3؛ «أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله يَحْمَدُ اللَّهَ فِي كُلِّ يَوْمٍ ثَلَاثَمِائَةِ مَرَّةٍ وَ سِتِّينَ مَرَّةً عَدَدَ عُرُوقِ الْجَسَدِ يَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ كَثِيراً عَلَى كُلِّ حَالٍ.»