فارسی
جمعه 10 فروردين 1403 - الجمعة 18 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مرگ و فرصت ها، ص: 84

قرآن بررسى كنيم.

1- ضريع؛ غذاى اهل جهنم‏

اما غذاى آن كسانى كه از آبادى به خرابى مى‏روند، در كدام آيه بيان شده است؟

در اين آيه:

«لَيْسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِيعٍ» «1»

كلمه «طعام» يعنى خوراكى. طعام لغتى عربى است كه در فارسى نيز وارد شده است. اطعامِ طعام، يعنى خوراكى دادن به گرسنه. «2» اين «ضريع» كه خوراك آنها است، چيست؟ گياه خشك بدمزه سختى است كه در كويرهاى عربى روئيده مى‏شود. عرب‏هاى شترچران كه در كوير بودند، با اين گياه آشنايى داشتند، و خدا مى‏خواهد نمونه طعام روز قيامت افراد دست خالى را بگويد تا آنها خوب بفهمند.

يكى از حيواناتى كه آرواره‏اش خيلى قوى است، شتر است. اما شتر اگر كمى از اين گياه را بخورد، تمام لثه‏اش خون آلود مى‏شود. جويدنش خيلى مشكل است.

اين گياه در قيامت، فقط در زمين جهنم در مى‏آيد. معلوم مى‏شود كه نسوز است.

مگر مى‏شود گياه در آتش بيفتد و نسوزد؟ چرا نمى‏شود؟ مگر اينجا پنبه نسوز، آجر نسوز نساختند؟ اين‏ها اين طعام را نمى‏خورند، ولى قرآن مجيد مى‏گويد: به خوردشان مى‏دهند، چون آزاد نيستند كه نخورند و خوردنش اجبارى است، چرا؟

براى اين كه اين‏ها در دنيا براى هر گناهى- يا لفظاً يا عملًا- به خدا گفتند: دلم مى‏خواهد انجام دهم. در مقابل اين دل بخواهى‏ها، روز قيامت اين لقمه را به خوردشان مى‏دهند و ديگر نمى‏توانند به خدا بگويند: نمى‏خواهيم. خدا مى‏گفت:

نماز بخوان! روزه بگير! گناه نكن، گفتى: دلم نمى‏خواهد. اين نمى‏خواهم‏ها را در نيا

______________________________
(1)- غاشيه (88): 6؛ «براى آنان طعامى جز خار خشك و زهرآگين وجود ندارد.»

(2)- تفسيرقمى: 2/ 418؛ «سورة الغاشية: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ هَلْ أَتاكَ، حَدِيثُ الْغاشِيَةِ يعني قد أتاك يا محمد، حديث القيامة و معنى‏الغاشية أي‏تغشى الناس‏ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ عامِلَةٌ ناصِبَةٌ و هم الذين خالفوا دين الله و صلوا وصاموا و نصبوا لأمير المؤمنين عليه السلام و هو قوله «عامِلَةٌ ناصِبَةٌ» عملوا و نصبوا فلا يقبل منهم شي‏ء من أفعالهم‏ تَصْلى‏ وجوههم‏ ناراً حامِيَةً تُسْقى‏ مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ قال لها أنين من شدة حرها لَيْسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِيعٍ‏ قال عرق أهل النار و ما يخرج من فروج الزواني لايُسْمِنُ وَ لايُغْنِي مِنْ جُوعٍ ثم ذكر أتباع أمير المؤمنين‏ع فقال‏ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌ لِسَعْيِها راضِيَةٌ ترضى بماسعوا فيه‏ فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ لا تَسْمَعُ فِيها لاغِيَةً قال الهزل و الكذب.»







گزارش خطا  

^