مرگ و فرصت ها، ص: 389
2- اميد مثبت به پروردگار
اما نشانه ديگر اهل تقوا؛ «قصر الامل» است. آنها نيز آرزو دارند، چون انسان بدون آرزو، انسان نيست. اهل تقوا نيز آرزو دارند.
استادى درس مىداد. صدايى از بيرون، درس او را به هم زد. يك نفر داد مىكشيد: اى مردم! من الاغم را گم كردهام، هر كس پيدا كرده بگويد، ما به او جايزه مىدهيم. استاد انسان زيركى بود، به شاگردان خود رو كرد، گفت: چه كسى از صداى خوب و قيافه زيبا بدش مىآيد؟ يكى از شاگردان دستش را بلند كرد و گفت:
استاد! من. استاد گفت: كسى بيرون برود و به آن مرد بگويد كه الاغش پيدا شده و اينجا است.
انسان كه نبايد از خوبىها بدش بيايد. دل نيز نبايد بىآرزو باشد، ولى آرزوها بايد معقول، منطقى و قابل پياده شدن باشد.
در چند قسمت دعاى كميل بحث آرزوى مثبت شده است. در اواخر دعا، اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايد: «و رجائى عفوك» «1»؛ خدايا! اميدى كه قلب مرا پر كرده است، اميد به عفو تو است.
اين شدنى است كه انسان دل به خدا ببندد و بگويد: تو كريم و رحيم و غفورى، و من محدود، فقير و اسير هواى نفسم. چند سال اشتباه كردم، اما آمدم. با اميد به عفو تو آمدم كه همين اميد به عفو تو، باعث آمرزش گناهان من است. لازم نيست كه شخص اميدوار بنشيند، گريه كند، بر سر خود بزند و صيغه توبه را بخواند، بلكه همين كه حقيقتاً به پروردگار مىگويد: «و رجائى عفوك» خدا نيز مىگويد: «عفوتُك» اگر تو به عفو من اميد دارى، من نيز از تو گذشت مىكنم. چون خدا، خدايى نيست كه اميد مثبت كسى را نااميد كند. خدا بخيل نيست كه بگويد: من نمىتوانم تو را ببخشم.
______________________________ (1)- اقبال الأعمال: 708.