مرگ و فرصت ها، ص: 333
گفتند: دو ميليون تومان پول آن مىشود. گفتند: چه كنيم؟ بچه نيز نداشت. نزد همسرش آمدند. گفتند: مىگويند: دو ميليون تومان پول مىخواهد، گفت: كل اين جنازه دو ريال نمىارزد، دو ميليون تومان؟!
آن خانم گفت: آمبولانس را بگوييد تا او را به بهشت زهرا ببرد. گفتند: پانصد سند دارد. گفت اكنون كه مالك آنها نيست. مالك آنها من هستم، نمىدهم.
اميرالمؤمنين عليه السلام به حضرت مجتبى عليه السلام فرمودند: بدبختتر از اين آدمها در قيامت، خودشان هستند. «1»
كرامت ابى عبدالله عليه السلام بر دشمنان
در اوج كشته شدن اين هفتاد و دو نفر، حضرت سيدالشهداء عليه السلام كه ديگر آماده شده بودند كه خودشان بروند و قطعه قطعه شوند، خواهر را صدا كردند. زينب كبرى عليها السلام آمدند. فرمودند: خواهرم! در بقچه لباس من در خيمه، جبّهاى- لباس بلند مخصوصى كه عربها مىپوشند- است كه در مدينه از يمن براى من آوردند. چهار هزار درهم يا چهارصد دينار قيمت آن مىشود، بياور. زينب كبرى عليها السلام جبّه را آورد و امام عليه السلام پوشيد.
بعد فرمودند: خواهرم! من رفتم، خداحافظ. گفت: حسين جان! مىروى، كشته مىشوى، اين لباس قيمتى را براى چه پوشيدهاى؟ فرمود: بين كسانى كه آمدند تا مرا بكشند، عدهاى خيلى وضع مالى خوبى ندارند، دلم نمىخواهد بعد از كشته شدن من، لباسى كه از بدن من مىبرند، مشكلى از آنها را حل نكند. اين لباس قيمتى است، بگذار وقتى لباسهاى مرا غارت مىكنند و در كوفه مىفروشند، گوشهاى از مشكل آنها را حل كند.
با اين حال كسانى كه اين همه ثروت دارند، خمس واجب خود را نمىدهند. اين چنين شخصى شيعه امام حسين عليه السلام است؟ امام حسين عليه السلام سياه پوش نمىخواهد.
______________________________ (1)- نهج البلاغة: حكمت 192؛ «وَ قَالَع يَا ابْنَ آدَمَ مَا كَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِكَ فَأَنْتَ فِيهِ خَازِنٌ لِغَيْرِكَ.»
بحار الأنوار: 70/ 90، باب 122، حديث 61؛ «ابْنِ رِبَاطٍ رَفَعَهُ قَالَ: شَكَا رَجُلٌ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام الْحَاجَةَ فَقَالَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ تُصِيبُهُ مِنَ الدُّنْيَا فَوْقَ قُوتِكَ فَإِنَّمَا أَنْتَ فِيهِ خَازِنٌ لِغَيْرِكَ.»