مرگ و فرصت ها، ص: 287
است كه خدا در روز قيامت به كسى بگويد: تو بيا و به اين گناهكار رحم كن و گناه او را به دوش خود بار كن، نه، بلكه فرمود:
«وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» «1»
هيچ سنگين بارى، بار سنگين ديگرى را به دوش نمىكشد. عموى پيغمبر گناه كرده است، به پيغمبر صلى الله عليه و آله و خانواده ايشان چه ربطى دارد؟
قرآن مجيد به خانواده ابولهب و پيغمبر صلى الله عليه و آله حملهاى نكرده و فقط فرموده است:
«تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ» «2»
قوم و خويشهاى ديگر پيامبر صلى الله عليه و آله نيز اهل گناه بودند، اما آتش گناه آنها دامن پيغمبر صلى الله عليه و آله را نگرفت.
اين قاعده در قرآن مجيد به اين صورت آمده است:
«كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ» «3»
هر كسى در گرو اعمال خوب و زشت خود مىباشد.
برگشت ضرر گناه بر گناهكار
اگر همه عالم اهل گناه شوند، چون طبيعت گناه وارد كردن زيان است، اما زيان آن متوجه گناهكار است. يعنى ما آزمايشگاه نداريم كه وقتى پرونده گناه را به آنجا ببريم و بگوييم: شما زيانهاى اين صد گناه را در آزمايشگاه تجزيه كنيد، به گونهاى كه خود گناه بماند، اما زيانش نماند. اصلًا چنين چيزى نمىشود. مثل اين است كه كسى نمك را بردارد و به آزمايشگاه ببرد، بگويد: شورى آن را بگير.
اگر زيان گناه را بگيرند، ديگر به آن گناه نمىگويند اصلًا خدا براى همين مضرّ بودن، گناه را حرام كرده است. اگر مشروب حرام است، چون مست مىكند، پس اگر مست كنندگى آن را بگيرند، مانند سركه مىشود و ديگر مشروب نيست. ذات گناه
______________________________ (1)- انعام (6): 164؛ «و هيچ سنگين بارى بار گناه ديگرى را بر نمىدارد.»
(2)- مسد (111): 1؛ «نابود باد قدرت ابولهب، و نابود باد خودش.»
(3)- مدثر (74): 38؛ «هر كسى در گرو دست آوردههاى خويش است.»