مرگ و فرصت ها، ص: 27
وكيلش مىدهى، كه از گردن تو رد مىشود و به گردن آنها مىافتد، آنها نيز مىدانند كه به كجا برسانند. اين رحمت خداست كه اين راه را گذاشته است تا مردم در عالم برزخ و قيامت مبتلا نباشند.
حكايتى عجيب از اميرالمؤمنين عليه السلام
شخصى خدمت اميرالمؤمنين عليه السلام رسيد، عرض كرد: على جان! هزار دينار در اين شهر نزد فلان شخص گذاشتم و به مدينه آمدم، اكنون مىگويند كه او مرده است. به پسرش مراجعه كردم، گفتم: من نزد پدر شما هزار دينار امانت گذاشتم، آمدهام بگيرم. پسرش گفت: والله پدر ما در هيچ كجا، نه در دفترى و نه در وصيتش، چيزى نگفته است.
طلبكار گفت: على جان! من واقعاً به اين پول نياز دارم، چه كنم؟ حضرت فرمودند: من نمىگذارم كه حق تو پايمال شود. به پسر بدهكار فرمود: بيرون مدينه، پشت تپهاى مىروى و آنجا مىايستى، تعداد سگ مىآيند كه يكى از سگها از همه زشتتر و بدتركيبتر است، به او بگو: چنين كسى آمده و مىگويد كه من هزار دينار نزد تو امانت گذاشتهام، آن را كجا گذاشتهاى؟
اميرالمؤمنين عليه السلام اين قدرت را دارد كه گوشه پرده برزخ را كنار بزند و به پسر ميّت بگويد كه پدرت را ببين. نه اين كه حضرت آنها را به دنيا آورده باشد، چون عالم برزخ، عالمى بين دنيا و آخرت است.
سند وجود برزخ بين دنيا و آخرت در قرآن است:
«وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ» «1»
يعنى شما چهار دنيا را بايد طى كنيد؛ رحم مادر، دنيا، برزخ و قيامت. قيامت آخرين مرز است كه ديگر بعد از آن دنيايى وجود ندارد.
______________________________ (1)- مؤمنون (23): 100؛ «و پيش رويشان برزخى است تا روزى كه برانگيخته مىشوند.»