از « فضل بن ربيع » نقل است :با هارون الرشيد به زيارت حج رفتم . هنگام شب كه من استراحت مىكردم صداى دق الباب شنيدم ، پرسيدم كيست ؟ پاسخ آمد : امير را اطاعت كن ، من با شتاب بيرون آمدم و او به راستى هارون بود !گفتم : اى امير ! اگر كسى را به دنبالم مىفرستادى ...
امام صادق عليهالسلام مىفرمايد :عيسى بن مريم با يارانش بر شهرى گذشتند كه مردم آن كوچهها و خانهها مرده بودند .فرمود : اينان به سخط الهى دچار شدهاند ، اگر به مرگ طبيعى مرده بودند دفن مىشدند .ياران گفتند : علاقهمنديم داستان آنان را بدانيم . ...
عارفى وارسته گفت :جوان عربى را در طواف كعبه با تنى نزار و زرد و ضعيف ديدم كه گويى استخوانهايش را گداخته بود . نزديك رفتم و به او گفتم : گمانم اين است كه تو محبّى و از محبّت بدينسان سوختهاى . گفت : آرى . گفتم : محبوب به تو نزديك است يا دور ؟ گفت : نزديك ، ...
عاشق سالك و عارف الهى مىگويد :وقتى در يكى از ممالك گذارم افتاد . طبيبى را كه آثار دانش و آيات بينش از او ظاهر و هويدا بود در كويى ديدم به معالجت مشغول است .جمعى كثير از مرد و زن بر گرد او نشستهاند و منتظر گرفتن نسخه براى علاج دردند .من نيز در گوشهاى ...
كى از سالكان راه و حقيقتجوى دل آگاه مىگويد :وقتى صفت يكى از بزرگان را كه ساكن يمن بود شنيدم كه به افتادگى و فروتنى موصوف و به عقل و حكمت و فضل معروف ، در ظاهر متلبّس به لباس اهل جهاد ، در باطن از اهل سير و صلاح و سداد .چون زمان حج نزديك شد و از اعمال و ...
اميرالمؤمنين با حضرت مجتبى (عليهما السلام) در مسجد الحرام نشسته بودند كه ناگاه زمزمه اى سوزنده و مناجاتى جگرسوز شنيدند كه مى گفت :اى خدايى كه كليد حل همه مشكلات به دست قدرت تو است !اى خدايى كه رنج ها را برطرف مى كنى !اى خدايى كه بيچاره و درمانده جز تو ...
بزنطى كه از بزرگان اهل حديث و انسانى با كرامت است مى گويد : نامه حضرت رضا (عليه السلام) را به حضرت جواد (عليه السلام) كه از مرو به مدينه نوشته بودند به اين مضمون خواندم :به من خبر رسيده كه غلامان و خادمان بيت هرگاه سوار بر مركب مى شوى تا از خانه بيرون ...
ديده حقّ بين حضرت حسين (عليه السلام) در مكاشفه اى در سحرگاه شب عاشورا حقيقت اين دو گروه متضاد را مشاهده كرد ، و بر اساس مكاشفه آن حضرت از گروه حقّ ، تعبير به گروه آسمانى ، عرشى و ملكوتى ، و از گروه باطل به عنوان زمينى ياد شده است :حضرت حسين (عليه السلام) ...
ملا فتح اللّه كاشانى در تفسير « منهج الصادقين » ، و آيت اللّه كلباسى در كتاب « انيس الليل » نقل كرده اند : در زمان مالك دينار جوانى از زمره اهل معصيت و طغيان از دنيا رفت ; مردم به خاطر آلودگى او جنازه اش را تجهيز نكردند ، بلكه در مكان پستى و محلّ پر از ...
مرحوم ملا احمد نراقى در كتاب شريف اخلاقى « معراج السعادة » ، در رابطه با توبه واقعى داستان شگفت آور زير را نقل مى كند :او زنى بود جوان ، خوش صدا ، رقاصه ، بى توجه به حلال و حرام الهى . در شهر بصره مجلس فسق و فجورى از ثروتمندان و جوانان نبود مگر اين كه ...
آسيه همسر فرعون بود ، فرعون روحى استكبارى ، نفسى شرير ، اعتقادى باطل و عملى فاسد داشت .قرآن مجيد فرعون را آلوده به علوّ ، ظلم ، جنايت و خونريزى معرفى مى كند ، و از او به عنوان طاغوت ياد مى نمايد .آسيه در كنار فرعون بسر مى برد و ملكه مملكت بود ، همه چيز ...
دو لك لك و يك لاك پشت در صحرايى سبز و خرم و در كنار درختانى پربار و چشمه اى از آب خوشگوار و رودى سرشار از مايه حيات ، روزگار به خوشى مى گذراندند .دو لك لك با فرا رسيدن فصل خزان و هجوم باد پاييزى به محلى ديگر كه داراى هواى مطبوعى بود و در آنجا ...
محدث قمى معروف به حاج شيخ عباس رضوان الله تعالى عليه در حاشيه كتاب شريف « مفاتيح الجنان » از شيخ كفعمى و فيض كاشانى روايت مى كند كه هركس سوره شمس و ليل و قدر و كافرون و توحيد و فلق و ناس و اخلاص را صد مرتبه همراه با صلوات بخواند هركس را كه اراده كند در ...