فارسی
سه شنبه 29 اسفند 1402 - الثلاثاء 8 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0
تاریخ انتشار : 26 مهر 1397 ساعت 08:35 صبح

استاد انصاریان: رنجیدگی و آزردگی از دیگران را تا آخر عمر در قلب خود نگاه ندارید/از کسانی که به ناحق موجب آزار شما شدند، گذشت کنید

استاد انصاریان: رنجیدگی و آزردگی از دیگران را تا آخر عمر در قلب خود نگاه ندارید/از کسانی که به ناحق موجب آزار شما شدند، گذشت کنید

دارالعرفان/ محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی گفت: گذشت از کسانی که به ناحق موجب آزار شما شدند را انتخاب کنید و دو دستی به دامن عفو متمسک شوید؛ آزردگی، خشم، درگیری و رنجیدگی نباید تا آخر عمر در قلبم بماند چرا که خداوند راضی نیست. عفو ظاهری هم فایده‌ای ندارد، اگر بناست عفو کنید قلباً گذشت کنید و بدانید اخلاق خداوند بر این مبناست که آزار مردم را نسبت به خودتان به رُخشان نکشید.

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در مهدیه اعظم سمنان، اظهار داشت: در آیات سوره آل عمران خداوند می فرماید «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِين»(آل‌عمران، 33) در این آیات از دو نفر و دو خانواده نام برده شد و نسبت به هر دو نفر(آدم و نوح) و هر دو خانواده(آل‌ابراهیم و آل‌عمران) مسئله انتخاب و اختیار خودش را بیان کرده است چرا که در میان آنها ارزش‌ها یعنی ارزش‌های اعتقادی، اخلاقی و عملی به وسیله خودشان به کمال رسانده شد، این علت انتخاب و علت برگزیدن است.

 

چهار مقامی که خیر دنیا و آخرت را به همراه دارد

وی ادامه داد: به حضرت آدم چهار مقام ارائه شد که البته پروردگار مهربان این چهار مقام را به تمام نسلش تا قیامت به صورت استعداد جریان داد. هر کسی که خواهان خیر دنیا و آخرت باشد و این چهار مقام را تحقق و فعلیت بدهد، از حالت دانه بودن و بسته بودن تبدیل به شجره طیبه و درخت محصول‌دار می‌شود.

 

حضرت آدم(ع) نایب مناب خدا در زمین شد و اخلاق خدایی یافت

استاد اخلاق حوزه های علمیه به یکی از مقام های عطا شده به حضرت آدم اشاره و خاطرنشان کرد: یک مقامی که به آدم عطا شد مقام خلافت بود؛ یعنی نیروهایی را در آدم قرار داد که بتواند از زمانی که زندگی را شروع می‌کند تا روز مرگش صفات الهی و  اخلاق الهی را، تحقق بدهد و با تحقق دادنش مقام خلافت از خدا را در خودش اثبات کند. آدم این کار را کرد، در این سلوک الهی کم نیاورد، سستی نکرد، تنبلی نکرد، اهل شانه خالی کردن از زیر بار این مقام نبود، آن مقداری که باید اسمای الهی، اخلاق الهی و منش الهی را در خودش طلوع و تجلی می‌داد، این کار را کرد و نایب مناب خدا در زمین شد و اخلاق خدایی یافت. 

وی در مورد اخلاق الهی گفت: این سخن از رسول خداست، امر است، امر واجب است، چون این امری که پیغمبر کردند قید ندارد که به ما برساند این امر مستحب است، امری که مقید به قید نیست، امری که قرینه ندارد که ما آن را از واجب به مستحب انصراف بدهیم واجب است. این روایت که دو کلمه هم هست، از ناب‌ترین روایات پیغمبر است «تخلقوا باخلاق الله» بر شما من واجب می‌کنم که همرنگ با اخلاق خدا شوید.

 

فکر نکنید متخلق شدن به اخلاق پروردگار کار پرمشقتی و نشدنی است

وی افزود: اگر بخواهید اخلاق خدا را بشناسید حدوداً دو هزار آیه قرآن را باید دقت کنید، اگر اخلاق خدا را بخواهید بشناسید با دقت عقلی و فکری هزار اسم حضرت او را در جوشن کبیر دریابید، بیابید و بفهمید. فکر نکنید متخلق شدن به اخلاق پروردگار کار پرمشقتی و نشدنی است، اگر نشدنی بود که پیغمبر دعوت واجب نمی‌کرد. «تخلقوا باخلاق الله» شدنی است.

وی به یکی از اخلاقیات خداوند اشاره و تصریح کرد: یک اخلاق خدا مهربانی است، با همه، حتی با یهودی و مسیحی و زرتشتی، با بی‌دینی که با شما جنگ ندارد و مزاحمتان نیست، ظلمی در حق شما روا ندارد مهربان باشید. خود پروردگار مهربان به کل است و اگر مهربان نبود که روزی همه را نمی‌داد، اگر مهربان نبود که نعمت‌ها را سر راه همه قرار نمی‌داد.

 

جای عفو آنجایی است که من از کسی به ناحق آزار ببینم

محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی عفو را یکی دیگر از اخلاقیات خداوند دانست و اظهار کرد: جای عفو آنجایی است که من از کسی به ناحق آزار ببینم، یک نفر اشتباه کرده، خطا کرده، پدرم است یا مادرم یا همسرم یا دامادم یا عروسم یا برادرم یا قوم و خویش دیگرم یا همسایه‌ام یا مردم کوچه و بازار، به ناحق من را آزرده است، این آزردگی، خشم، درگیری و رنجیدگی نباید تا آخر عمر در قلبم بماند چرا که خدا راضی نیست.

 

گذشت از آنهایی که به ناحق شما را آزردند انتخاب کنید

نویسنده کتاب ارزشمند «زیبایی های اخلاقی» گفت: شما آیات قرآن مجید را ببینید «خُذِ الْعَفْو»(اعراف، 199) گذشت از آنهایی که به ناحق شما را آزردند انتخاب بکنید و دو دستی به دامن عفو متمسک شوید؛ عفو ظاهری هم فایده‌ای ندارد، اگر بناست عفو بکنی قلباً گذشت کن، خدا از قلبت خبر دارد، خدا که آشکار و نهان را می‌داند. اگر بنا به گذشت باشد و بناست حکم پروردگار عملی شود، قلباً باید گذشت کرد. اگر پای گذشت در کار بیاید، کینه، عصبانیت، قهر، دشمنی، خشم، طرد کردن دیگر جایی ندارد.

وی تاکید کرد: اگر مردم به خواست خود اهمیت ندهند، گوش خود را تسلیم خدا نکنند، قلب خود را هماهنگ با اخلاق پروردگار نکنند طبق فرموده پیامبر مسلمانان ضعیف، بی‌ارزش، بی‌مایه، ناتوان در معنویت هستند، اینان روز قیامت نمی توانند مقامات را طی کنند چون ناتوان و ضعیفند.

 

اخلاق خداوند بر این مبناست که آزار مردم را نسبت به خودتان به رُخشان نکشید

استاد انصاریان به یکی دیگر از اخلاقیات خداوند که آن را عجیب دانست، اشاره و خاطرنشان کرد: اخلاق خداوند بر این مبناست که آزار مردم را نسبت به خودتان به رُخشان نکشید. شخصی فهمیده اشتباه کرده، شما هم به دستور پروردگار گذشت کردید، دیگر او را رها کن، تا آخر عمر به رخش نکش که تو بودی که با من این‌گونه رفتار کردی، یادت است چه کار بدی کردی، یادت است با اینکه کار بدی کردی، من دندان روی جگر گذاشتم و چشم‌پوشی کردم و از تو گذشت کردم. بندگان خدا را خجالت ندهید و شرمنده نکنید.

وی در رابطه با حفظ آبروی بندگان به نمونه ای اشاره و تصریح کرد: شخصی در خانه حضرت رضا(ع) را زد، امام هشتم خودشان پشت در آمدند، در را باز نکردند و فرمودند: چه کسی هستی و چه کار داری؟ گفت: مکه بودم از حج برگشتم، پولم تمام شده، خانه من هم در شهر مرو نیست، من باید یک مسیر طولانی را بروم تا برسم به منطقه زندگیم، یابن رسول‌الله! شیعه هستم، یک پول قرض در حدی که من را به وطنم برساند به من بدهید، من رسیدم وطن عین پول را می‌دهم که برایتان بیاورند.

وی ادامه داد: امام فرمودند: مانعی ندارد، تشریف بردند و در خانه یک پول قابل توجهی آوردند و خودشان را کشاندند پشت در که دیده نشوند، روزنه در را باز کردند و فقط تا مچ مبارکشان را دادند بیرون و به این حاجی از راه مانده فرمودند: آنچه که خواستی بگیر و در را بست و بعد به او فرمود: به وطنت رسیدی پول را برنگردان، چون من نیت قرض نکردم، پول برای خودت است. حاجی رفت، یاران امام به حضرت گفتند: یابن رسول‌الله! در را تمام باز می‌کردید و یک زیارت قبولی می‌گفتید، یک مصافحه‌ای می‌کردید، یک معانقه‌ای می‌کردید بعد پول را به او می‌دادید، این چه شکل پول دادن بود؟ امام فرمودند: آدم محترمی بود، زائر خانه خدا بود، اگر در را باز می‌کردم من را می‌دید، پول را که می‌دادم شرمنده می‌شد و دیگر این پول هیچ ارزشی نداشت.

 

کسی که از هدایت خداوند پیروی کند در دنیا و آخرت غم و غصه‌ای ندارد

مبلغ عرصه بین الملل در مورد علل انتخاب و گزینش حضرت آدم توسط خداوند گفت: مقام خلافت یعنی مقام تحقق اخلاق خدا در وجود خود، خود را افق طلوع اسمای الله و صفات الله قرار دادن؛ حضرت آدم این کار را کرد و پروردگار هم در گزینش، او را به‌عنوان یک انسان ارزشی که یک سر و گردن از جهانیان بالاتر قرار گرفته گزینش کرد. مقام دوم هدایت بود، وقتی که به او فرمان داد زندگی را در کره زمین شروع کن «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِيعاً، فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً، فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون»(بقره، 38) نسل آدم و حوا زندگی را شروع کنید و من راهنمایی و دین خود و اسلام را به طرف شما می‌فرستم. دین خدا از زمان آدم اسلام بوده که ترکیبی از اعتقادات درست، اخلاق پاک و عمل صالح است. کسی که از هدایت خداوند پیروی کند در دنیا و آخرت نه ترسی بر او خواهد بود و نه غم و غصه‌ای دارد.

وی افزود: هفتاد و دو تن از یاران امام حسین(ع) در کربلا هرگز نترسیدند و غصه ای نخوردند چون از هدایت خدا پیروی می کردند. در روایات نوشتند که چهره ابی‌عبدالله(ع) وقتی در گودال افتاده بود، هیچ‌گاه چهره حضرت روشن‌تر، درخشنده‌تر و شادتر از آن لحظه نبود. در کتاب‌هایمان نوشتند وقتی شمر تیزی خنجر را گذاشت روی گلو و آماده بریدن سر شد، ابی‌عبدالله(ع) لبخند زد و با لبخند از دنیا رفت. این محصول هدایت است.

 

هدایت و دینداری انسان را شاد و با استقامت نگه می‌دارد

وی به اثرات هدایت خداوند اشاره و خاطرنشان کرد: هدایت و دینداری آدم را شاد و با استقامت نگه می‌دارد، دینداری تمام این اوضاع جهان را به نظر آدم یک جوک نشان می‌دهد که شیاطین متعددی دست در دست هم گذاشتند و بازیگری می‌کنند، پیروزی هم مطلقاً ندارند و قبل از آنان هم نداشتند. مگر بنی‌امیه پیروز شدند؟ مگر بنی‌عباس پیروز شدند؟ مگر فرعونیان پیروز شدند؟ چیزی که از آنها در دنیا مانده فقط لعنت دیگران بر آنهاست.

 

حضرت آدم از این هدایت الهی کمترین انحرافی نداشت

وی گفت: حضرت آدم از این هدایت الهی کمترین انحرافی نداشت، من نمی‌دانم زمان حضرت آدم حلال و حرام دین چقدر بود، هر مقداری که دین حلال و حرام داشته، حضرت آدم نه حلالی را ترک کرده و نه آلوده به حرامی شد، به این خاطر می‌گوید: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَم»(آل‌عمران، 33) ما آدم را برگزیدیم.

 

انسان معرفت نداشته باشد پوچ است

استاد انصاریان در مورد سه علت دیگر انتخاب و گزینش حضرت آدم توسط خداوند، اظهار کرد: مقام معرفت موجب شد خداوند آدم را انتخاب کند؛ «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها»(بقره، 31) آدم معرفت نداشته باشد پوچ است. (گر کیمیا دهندت بی‌معرفت گدایی) وقتی نتوانی کیمیا را به کار بگیری، این کیمیا در دست تو چه ارزشی دارد؟ اما وقتی معرفت به تو بدهند کل کیمیا را به تو دادند. با معرفت مس وجود خود و دیگران را می‌توانی طلای بیست و چهار عیار کنی. ذات واقعیات را باید سنجید. یک آدم بی‌معرفت و بی‌هنری را بیاورند و یک مقام خیلی بالا به او بدهند، این همان پَستی است که بود؛ یک آدم آگاه با معرفت بزرگ و با کرامتی را خانه‌نشین کنند، این همان بزرگ است که نشسته است. با حقایق که نمی‌شود بازی کرد.

وی گفت: یک علت دیگر برگزیدن آدم علمش است و علت چهارم نیز که خدا آدم را بر جهانیان برگزیده، کرامتش است.

 

چرا حضرت نوح(ع) برگزیده خداوند شد؟

وی در ادامه به برتری حضرت نوح نزد خداوند نیز اشاره و خاطرنشان کرد: خداوند نوح را بر جهانیان برگزید چون ارزش‌های نوح دریاوار و مقامش هم از آدم بالاتر بود. اولین پیغمبر اولوالعزم پروردگار بود. خداوند در سورۀ هود و در سورۀ نوح ارزش‌های این پیغمبر را که بیان می‌کند، آدم از آن عظمت ماتش می‌برد که نهصد و پنجاه سال با تمام مصائبی که سرش آوردند در این دنیا زندگی کرد و یک چشم به هم زدن از پروردگار فاصله نگرفت. مردم دچار گرانی، کمبود و بیماری می‌شوند، دو روزی صبر می‌کنند بعد با شخص پروردگار اعلام جنگ می‌کنند! در حالی که نوح نهصد و پنجاه سال یک استکان آب خوش از گلویش پایین نرفت، اما معدن ارزش‌ها، کرامات و عشق‌ورزی به مردم زمان خودش بود. ایشان رنج می‌کشید از اینکه یک نفر جهنم برود. خدا بعد از ده قرن به او گفت اینها آدم بشو نیستند، کشتی بساز، از تنور خانه‌ات که آب بیرون زد، آنهایی را که باید سوار کشتی کنی سوار کن، من زمین را از ناپاکی وجود اینها پاک کنم.

 

علل برتری خاندان ابراهیم و عمران

استاد انصاریان درباره علل برتری خاندان ابراهیم و عمران گفت: «وَ آلَ إِبْراهِيم» اسحاق و فرزندانش تا زمان مسیح هستند؛ یعنی بعد از اسحاق تا زمان عیسی هر چه پیغمبر به وجود آمده از نسل اسحاق است که ریشه‌اش ابراهیم است. رشته دیگر آل‌ابراهیم از اسماعیل به وجود آمده که می‌رسد به وجود مبارک رسول خدا، صدیقه کبری، ائمه طاهرین. امروز در رأس آل‌ابراهیم در کرۀ زمین وجود مبارک امام دوازدهم است، پس برایمان روشن است چرا ابراهیم را بر عالمیان نمره بالاتر داده است. «وَ آل‌عمران» خانواده دوم هم آل‌عمران هستند. عمران یک مرد الهی است، یک زن دارد خدا به این زن و شوهر یک دختر داده و این مجموعه شدند آل‌عمران.

 انتهای پیام/

متن کامل، صوت و کلیپ های این سخنرانی را - اینجا - ببینید

 


منبع : پایگاه عرفان
  • هدایت
  • خلافت
  • حضرت آدم
  • حضرت نوح
  • معرفت
  • آل‌ابراهیم
  • آل‌عمران
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    برنامه سخنرانی استاد انصاریان در ماه رمضان اعلام ...
    مراسم نکوداشت مقام علمی و فرهنگی استاد انصاریان ...
    در عرفان اهل‌بیت(ع) مطلقا برتری نژادی مطرح نیست
    اعلام برنامه استاد انصاریان در ایام نیمه ماه رجب
    پیام استاد انصاریان در پی حادثه تروریستی کرمان
    در روایات همواره به نیکی از مردم یمن یاد شده است
    مسئولیت سنگینی بر دوش روحانیون قرار گرفته است
    اعلام برنامه سخنرانی استاد انصاریان در ایام ...
    مومنان نسبت به یکدیگر مهر و محبت دارند
    عمل مومن، خیرالعمل است

    بیشترین بازدید این مجموعه

    پانزدهمين نمايشگاه سالانه آثار و هنرهای اسلامی ...
    احداث مرکز بزرگ اسلامی در دانمارک
    مسدود شدن 17 پايگاه اطلاع‌رسانی به دليل محتوای ضد ...
    آمار تکان دهنده طلاب وهابي در سراسر جهان
    راه‌اندازی نخستين شبكه ماهواره‌ای اسلامی ...
    برگزاری همايش «قرآن در زندگی مسلمانان» در ...
    حمله کننده به قدیمی ترین مسجد آلمان بازداشت شد
    سرکوب تظاهرات مردمی توسط پلیس امارات
    چند پیامبر خدا در اطراف کعبه مدفون هستند؟
    استاد انصاریان: محبوبیت اولیای الهی در پرتو هشت ...

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^