شايد از عنوان «حيوانات و مهرورزى به انسان» و مهمتر از آن «حيوانات و درخواست مهر و رحمت از خدا براى انسان» شگفت زده شويد مگر حيوانات از شعور و آگاهى برخوردارند؟
آرى؛ بر اساس آيات حق، همه موجودات جهان هستى و مخلوقات آفرينش به ويژه حيوانات كه از حيات روحى و نفسى برخوردارند، از شعور و آگاهى نسبت به همه جوانب زندگى خود و جلب منفعت و دفع زيان برخوردارند و چنان معرفت و شناختى نسبت به آفريدگار خود دارند كه حضرتش را تسبيح و حمد مىگويند و دليل بر اين حقيقت سورههاى مباركهاى است كه در قرآن مجيد با جمله «يُسَبِّحُ لِلَّهِ» «1» يا «سَبَّحَ لِلَّهِ» «2» آغاز شده است و علاوه بر آن آياتى در سورههاى مختلف كتاب حق است كه خالق موجودات و آفريننده مخلوقات از تسبيح و حمد همه آنها خبر مىدهد:
[تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ...] «3».
«وَ يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ» [رعد (13): 13]؛ «وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ يُسَبِّحْنَ وَ الطَّيْرَ» [انبياء (21) 79]؛ «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ» [نور (24) 41]؛ «إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ» [ص (38) 18]؛ «وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ» [زمر (39): 75]؛ «الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ» [غافر (40): 7]؛ «فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ» [فصلت (41): 38]؛ «تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَ الْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ» [شورى (42): 5]؛ «يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» [حشر (59) 24].
آسمانهاى هفتگانه و زمين و هر كس كه در آنهاست، او را تسبيح مىگويند، وهيچ چيزى نيست مگر اين كه همراه با ستايش، تسبيح او مىگويد، ولى شما تسبيح آنها را نمىفهميد...
ما سميعيم و بصيريم و خوشيم |
با شما نامحرمان ما خامشيم |
|
با توجه به اين معنا كه حيوانات طبق آيات و روايات همچون ديگر موجودات از شعور برخوردارند، در برخى از روايات مىخوانيم كه اينان در بعضى از وقتها از خدا براى انسان درخواست مهر و رحمت مىكنند.
در روايتى از حضرت امام باقر عليه السلام نقل شده است:
هنگامى كه مردم آلوده به معاصى و گناهان شوند، خدا به كيفر آن گناهان آنان را به محروم شدن از باران رحمت دچار مىكند، خشكى بيابان و صحرا و كم آبى شديد، حيوانات و وحوش و طيور را دچار تنگنا و مضيقه سازد، آنان به پيشگاه حق به خاطر شعورى كه دارند به دعا برخاسته، مىگويند: خدايا! ما را به گناه آدميان دچار بىآبى و محروم ماندن از باران رحمت مكن!!.
اثر اجابت دعاى حيوانات كه آمدن باران رحمت است، در حقيقت مهرورزى آنان نسبت به انسان است و گرنه آنان مىتوانستند در قحطى آب جا و مكان خود را ترك گفته، به مناطقى كه از آب فراوان بهرهمند است بروند.
چنان كه در حديثى از حضرت امام باقر عليه السلام آمده است:
«إنّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ إذَا عَمِلَ قومٌ بِالمَعَاصِى صَرَفَ عَنْهُمْ مَا كَانَ قَدَّرَ لَهُمْ مِنَ المَطَرِ فِى تِلْكَ السَّنَةِ إلى غَيْرِهِم وَإلَى الْفَيَافِى وَالبِحَارِ وَالجِبَالِ وَإنَّ اللَّهَ لَيُعَذِّبُ الجُعَلَ فِى جُحْرِهَا بِحَبْسِ المَطَرِ عَنِ الْأَرْضِ الّتى هِىَ بِمَحَلِّهَا بِخَطَايَا مَنْ بِحَضْرَتِهَا وَقَدْ جَعَل اللَّهُ لَهَا السَّبيلَ فِى مَسْلَكٍ سِوَى مَحَلَّةِ أهْلِ المَعَاصِى» .
هنگامى كه قومى دچار گناهان مىشوند آنچه از باران در آن سال براى آنان مقدر شده به سوى غير آنان و به جانب بيابانها و درياها و كوهها برگردانده مىشود، و خدا گشتك (نوعى حشره) را در لانهاش با منع باران از سرزمينى كه او لانه دارد به سبب خطاهاى قومى كه در حول و حوش آن لانهاند در تنگنا مىگذارد در حالى كه راهى براى او به سوى طريقى جز محل اهل معصيت قرار داده است.
منبع: فرهنگ مهرورزى
منبع : پایگاه عرفان