معاويه ملعون زودتر از اميرالمؤمنين (ع) به منطقۀ صفين رسيد. اول کاري که کرد، چهار هزار نفر را مأمور کرد که جلوي آب را ببندند که اميرالمؤمنين (ع) و لشکرش بيآب بمانند و از تشنگي جنگ نشود. يا از پا درآيند يا برگردند. اميرالمؤمنين (ع) وقتي به منطقه رسيد، پياده شدند و چادر زدند. سقاها خدمت امام علي (ع) رسيدند و گفتند: آب نداريم، آشپزخانه آب ميخواهد. چهار هزار نفر هم جلوي آب را گرفتهاند فرمود: الآن آب براي شما فراهم ميكنم. حضرت صدا زد حسين جان! چند نفر را با خود همراه ببر جلوي آب را باز کن. امام حسين (ع) با پانزده نفر به لشكر دشمن حمله کردند و چهار هزار نفر فرار كردند و جلوي شريعه باز شد. امام به مأموران آب گفتند: هر چه ميخواهيد آب برداريد. آنها مشکها را پر کردند و برگشتند و امام حسين (ع) گفت: بابا آب را آزاد کردم. سپس به يک نفر فرمود: سريع برو به فرمانده لشكر معاويه بگو هرچه آب ميخواهيد برداريد. اين توحيد و اتصال به خدا است؛ اطاعت انسان در مقابل پروردگار مهربان عالم است.
منبع : پایگاه عرفان