توحيد چيست؟ حقيقتي است که 114 کتاب آسماني و مخصوصاً قرآن مجيد با شش هزار آيه، و 124 هزار پيامبر و 12 امام و هزاران اولياي خدا، براي آن هزينه شدهاند.
توحيد يعني شناخت وجود مقدس پروردگار عالم، آن گونه که هست. خدا را از دو منبع قرآن و سخنان ملکوتي انبيا و ائمه طاهرين: آن گونه که هست، بايد يافت؟ هر چه دربارۀ خدا گفته ميشود، منهاي گفتار انبيا و ائمه:، صريحاً در قرآن مردود دانسته شده است.
در يک آيه فقط نظر مخلَصين را دربارۀ خود پذيرفته است؛ حتي از مخلِصين هم نپذيرفته است. توحيدي که هزاران سال فلاسفه در کتاب هايشان طرح ميکنند، قرآن قبول ندارد. توحيدي که دانشمندان ـ هرچند در سطح بالا باشند ـ طرح ميکنند، خدا نمیپذیرد. حقيقت توحيد آن است كه خدا بيان كرده است و خود را به آن ميشناساند؛ و انبيا و ائمه طاهرين از آن توحيد بحث ميكنند.
من وقتي اهل توحیدم که از اين طريق يعني از طريق قرآن و انبيا و اهل بيت او را بشناسم؛ آن هم شناخت قلبي كه حرمي در اين عالم براي خدا مانند قلب نيست. در کشور وجود انسان، قلب را به عنوان حرم خودش آفريد كه لمس او با قلب است؛ و قلب جاي عشق و محبت هم است.
اين توحيد اعتقادي مرا به اين نتيجه ميرساند که همۀ اداره كنندۀ انسان و هستي، يک نفر است. آنچه در عالم هستي وجود دارد، هيچ نامي بر آن نميتوان گذاشت، مگر فقير و محتاج و نيازمند. همۀ انبيا هم فقير و نيازمند او بودند:
(أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ)
او را با دانش و دل بيابم و به او تکيه کنم و چيزي را به عنوان کارگردان مستقل، کنار وجود مقدس حق قرار ندهم.
منبع : پایگاه عرفان