فارسی
پنجشنبه 30 فروردين 1403 - الخميس 8 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

يادآوری قضاياي كربلا

 

حضرت سجاد (علیه السلام) به کارگرش فرمود: بيرون مدينه مي‌خواهم سري به زمين كشاورزي بزنم؛ شما هم با من بيا. کارگر هم به دنبال امام رفت. مثل اين‌که حضرت نگاهي به زمين کردند و ديدند كشاورزي کار خاصي ندارد. پشت يک سنگ نشستند و زانوي مبارکشان را بغل گرفتند و شروع به گريه کردند. کارگر خيلي دلش سوخت. هر چه نشست امام ساکت شود، ديد ادامه دارد. کارگر هم به گريه آمد؛ به حضرت گفت: آقاجان شما داريد از بين مي‌رويد. چرا اين قدر گريه مي‌کنيد؟ فرمود: غلام! يعقوب دوازده پسر داشت، يکي از پيش چشمش غايب شده و زنده بود. يعقوب هم مي‌دانست او گم شده است. اما پروردگار مي‌گويد: يعقوب اين قدر گريه کرد که

(وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ)

 

چشمش سفيد و کم سو شده بود. اما جلوي چشم من، 1 (علیه السلام) نفر از اهل بيت و اصحاب پدرم را سر بريدند. پدرم را با لب تشنه ميان گودال قتلگاه در مقابل چشم عمه‌ و خواهرانم قرباني كردند.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تفضل كريمانه پروردگار بر مؤمنان
خداشناسي در گرو زياد شدن علم و ادب
ارسال چهل هديه براى بعد از مرگ
شیطان و اهل تقوا - جلسه بيست و دوم - (متن کامل + ...
ريشه‏هاى فساد دانه عمل‏
الفرائض الفرائض!
داستان میرفندرسکی
حكايت برخورد ملا محمد تقي مجلسي با اراذل و اوباش
دشمنى آشكار شيطان
در تحقق برنامه نكاح سخت‏گيرى نكنيد

بیشترین بازدید این مجموعه

مخفى بودن اوليا در قالب بدن‏
متن سخنرانی استاد انصاریان در مورد قرآن
الفرائض الفرائض!
هدايت تكوينى و تشريعى - جلسه دوم (2) – (متن کامل + ...
اخلاق فردى و اجتماعى در قرآن
ترس حضرت على عليه السلام از مُثلۀ شدن ابن‌ملجم
معنای خسران
تهران حسینیهٔ سیدالشهدا دههٔ سوم جمادی‌الاوّل ...
بهشت به دنبال حضرت زهرا(س)
اوصاف اولیا خدا

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^