كـرج، مسجد جامع رجائي شهر دهة سوم محرم 1385
الحمد للـه رب العالمين و صلّي اللـه علي جميع الانبياء و المرسلين و صلّ علي محمد و آله الطاهرين.
پروردگار مدافع مؤمنان
آيات شريفهاي را قرائت ميکنم که در اين آيات، وجود مبارک پروردگار به پنج حقيقت، قسم ياد کرده که دشمنان، اهل کفر، شرک و نفاق در هر دوره و عصري، با حرکت ايماني و مثبت شما و ياري و نصرت خدا، نابود شدني هستند.
بنابراين معني ندارد که در برابر دشمن، مضطرب باشيد و وحشت کنید و تهديدهاي کافرانة آنها شما را به عقبنشيني وادارد؛ چون خدا فرموده که دفاعکنندة واقعي مردم مؤمن، خود او است.
(إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنُوا)[1]
اين وعدة خدا است. يقيناً خدا از اهل ايمان در صحنههای مختلف و در جبههها دفاع ميکند. مگر اينکه مانند جنگ احد، اهل ايمان خواسته يا ناخواسته از فرمان پيغمبر رو برگردانند و برای يک امر مادي به خيانت آلوده شوند. در چنین جایی ديگر جاي دفاع خدا شامل حال آنها نمیشود. اگر خدا سپر دفاعي را بردارد، شکست قطعي است؛ گرچه به فرمانده جنگ، پيامبر باشد. در جبهههاي بدر، مردم آن عيب و نقص را نداشتند و بعد از احد نیز تا فتح مکه، پيروزي پي در پي برايشان به ارمغان آمد:
(إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبيناً)[2]
(نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَريبٌ)[3]
دفاع و ياري از جانب او است، پيروزي هم با ياري او، به شما بسيار نزديک است. تاکنون نیز جريان دفاع از شما به وسيلة خدا ثابت شده و خودش را نشان داده است.
پيروزي با حمايت حق
پيروزيهاي علمي، پيروزي در مبارزات با دشمن، و پيروزي فرهنگي، امروز در کرة زمين خيزش بسيار سنگيني برداشته است. باور کنيد که وحشت دشمن از شما، به انرژي هستهاي ارتباطي ندارد. وحشت آنان از پيروزي فرهنگي شماست. صداي شما، صداي قرآن و اهل بيت است و تمام جهان را پر کرده است.
بسياري از مسيحيان و لائيکها، کمونيستهاي سابق، و بيدينان در نقطههای مختلف جهان در 5 قاره، عاشقانه و عارفانه به مکتب اهل بيت رو آوردهاند.
دشمن فکر ميکند که زمان زيادي نمانده كه به عمر همه فرهنگهاي شيطاني خاتمه داده شود و فرهنگ قرآن و اهل بيت حاکم شود. درست هم فکر ميکند. این دشمن، دشمن نادان و بیسوادي نيست. او دقيق ارزيابي ميکند. كارشناسان آنها اعلام کردهاند که زمان زيادي نخواهد گذشت مگر اينکه تمام مناطق اروپا و آمریکا مناطق اسلامي شود.
يادتان هست که دانمارک عليه پيامبر اسلام موضع گرفت و در روزنامهها و کتابهايشان، توهينهاي مختلفي به پيامبر کردند. تبليغات سوئي عليه پيامبر به راه انداختند. فکر ميکردند با اين تبليغات، افکار را به اسارت بکشند و به آنها بقبولانند که تا آخر عمرتان پيامبر را یاد نکنيد و حرفش را نزنيد. اما در اين چند ماه اخير، آماري که خود دانمارک داده، بيشترين کتابي که در دانمارک چاپ و خريداري شده، قرآن کريم است. اين نصرت خداست.
ادارة آمار دانمارک به دولت اعلام کرده است که اسم بيشتر نوزاداني را که در دانمارک در اين دو ساله به دنيا آمدهاند، محمد گذاشتهاند.
اسلام محبوب دلها
کتابي در روسيه موجود است که نسخة عکسبرداري شدة آن را من ديدهام؛ نميدانم مؤلف آن کيست؛ دربارة حادثه کربلا ارزيابي عميق کرده بود که عصر عاشورا از کل خاندان نبوت و رسالت فقط يک مرد بيشتر باقي نمانده بود و حافظ او هم خود دشمن بود.
يکي دو نفر گفته بودند: اين بيمار افتاده در بستر را بکشيم که زحمت بردنش براي ما نباشد. چند نفر آنجا گفتند: نه، نکشيم. آنها فرمانده بودند. سرباز هم دستور فرمانده را عملي کرد و نکشت.
این کتاب مينويسد: در تاريخ بشر و روزگار، بيسابقه است يک مرد از اينها بيشتر نماند. امروز در کرة زمين از اين خانواده عالمان، عارفان، حکيمان و مراجع تقليد و دیگر شخصيتهاي فکري، پخش شده است.[4] اين دفاع خداست.
مؤمن، (وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ)[5] است.
دشمن نه از انرژي اتمي بلكه از اتم عقل و دين شما به وحشت افتاده است. انرژي هستهاي که چيزي نيست؛ کشورهاي ديگر هم یا دارند و یا به دنبال آن ميروند. کاري هم به آنها ندارند. احساس خطري از انرژي صلحآميز هستهاي نميكنند. از اين بمب انديشه و عقل جوانان و دانشمندان شما و از بمب فرهنگ شما ترسیدهاند که در دنيا صدا کرده و دارد گروه گروه مشتري به فرهنگ اهل بيت اضافه ميکند.
دشمني كفار با مجالس اهل بيت:
من مقالهاي را از اسرائيل ديدم که خيلي عجيب بود. نوشته بود اگر ما بخواهيم با ايران بجنگيم و ايران را از وضعي که دارد بيرون بياوريم و تا ابد برده شود، راهش اين است که دو سرمايه را از ايرانيها بگيريم؛ مايه اولي که حتما بايد از اينها گرفته شود، ارتباط با حسين بن علي (علیه السلام) است. شما امام حسين (علیه السلام) را از ما چطوري ميتوانيد بگيريد. ما در انقلاب هر چه شهيد داديم، به عشق ابي عبدالله داديم.
امام حسين (علیه السلام) مايه رشد و کمال و مايه دنيا و آخرت ما است.
«ان الحسين مصباح الهدي و سفينة النجاة»[6]
امام زمانأ درباره ابيعبدالله (علیه السلام) ميگويد:
«و للقرآن سندا و للامة عضداً»[7]
حسين (علیه السلام) بازوي امت است و سند قرآن است.
سند وحي در شكست اهريمنان
طبق آيات قرآن، خداوند با پنج قسم و نشان دادن چهرة سه دشمن قوي که به خاک سياه نشسته است، ميفرمايد:
(وَ الْفَجْرِ)[8]
يک قسم به سپيده دم که ظلمت را فراري ميدهد.
(وَ لَيالٍ عَشْرٍ)[9]
به ده شب اول ذي الحجه که انسان را به اوج معراج معنوي ميرساند.
(وَ لَيالٍ عَشْرٍ)
دهة اول ذي الحجه است. در تفاسير اهل تسنن از جمله در تفسير طبري که از بزرگترين علماي اهل سنت است، گفته شده «وليال عشر» يعني قسم به ده شب عاشورا.[10]
(وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ)
قسم به جفت، قسم به تک.
(وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ)[11]
قسم به شب که تاريکياش تمام ميشود.
(هَلْ في ذلِكَ قَسَمٌ لِذي حِجْرٍ)[12]
حالا خداوند، پنج قسم خورده که اگر شما با من باشيد، من از شما دفاع ميکنم و دشمنانتان را به خاک مينشانم:
(أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ * إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ * الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ * وَ ثَمُودَ الَّذينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ * وَ فِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتادِ * الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلادِ * فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسادَ * فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ * إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ)[13]
مؤمنان! مگر من ميگذارم آب خوش از گلوي استكبار و كفار پايين برود. اين قسمهاي خدا و وعدة او است. اگر ما مؤمن بمانيم، دنيا را ميگيريم؛ و فرهنگ ما دنيا را ميگيرد.
پيروزي در دهة فجر، کاري حسيني بود. نتايج علمي و قدرت آزادي، سياسي و فرهنگياش را نيز داريم.
«يملأ الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً وجوراً»[14]
(وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً)[15]
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
پی نوشت ها:
[1]) حج/ 38: «مسلماً خدا از مؤمنان دفاع مى كند.»
[2]) فتح/ 1: «به راستى ما براى تو پيروزى آشكارى فراهم آورديم.»
[3]) صف/ 13: «يارى و پيروزى نزديك از سوى خداست.»
[4]) بحارالأنوار، 42/46، باب 3، حديث 39: «أَبُو مِخْنَفٍ عَنِ الْجَلُودِيِّ أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ7 كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ نَائِماً فَجَعَلَ رَجُلٌ مِنْهُمْ يُدَافِعُ عَنْهُ كُلَّ مَنْ أَرَادَ بِهِ سُوءاً.»
بحارالأنوار، 23/382، باب 21، حديث 75: «إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِاللَّهِ7 عَنْ قَوْلِ اللَّهِU إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا قَالَ7: نَحْنُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللَّهُ يُدَافِعُ عَنَّا مَا أَذَاعَتْ شِيعَتُنَا.»
بحارالأنوار، 2/2، باب 8، حديث 2: «قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِيطَالِبٍ7 مَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا عَالِماً بِشَرِيعَتِنَا فَأَخْرَجَ ضُعَفَاءَ شِيعَتِنَا مِنْ ظُلْمَةِ جَهْلِهِمْ إِلَى نُورِ الْعِلْمِ الَّذِي حَبَوْنَاهُ بِهِ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ عَلَى رَأْسِهِ تَاجٌ مِنْ نُورٍ يُضِي ءُ لِأَهْلِ جَمِيعِ الْعَرَصَاتِ وَ عَلَيْهِ حُلَّةٌ لَايُقَوَّمُ [يَقُومُ ] لِأَقَلِّ سِلْكٍ مِنْهَا الدُّنْيَا بِحَذَافِيرِهَا ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ يَا عِبَادَ اللَّهِ هَذَا عَالِمٌ مِنْ تَلَامِذَةِ بَعْضِ عُلَمَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ أَلَا فَمَنْ أَخْرَجَهُ فِي الدُّنْيَا مِنْ حَيْرَةِ جَهْلِهِ فَلْيَتَشَبَّثْ بِنُورِهِ لِيُخْرِجَهُ مِنْ حَيْرَةِ ظُلْمَةِ هَذِهِ الْعَرَصَاتِ إِلَى نُزْهِ الْجِنَانِ فَيُخْرِجُ كُلَّ مَنْ كَانَ عَلَّمَهُ فِي الدُّنْيَا خَيْراً أَوْ فَتَحَ عَنْ قَلْبِهِ مِنَ الْجَهْلِ قُفْلًا أَوْ أَوْضَحَ لَهُ عَنْ شُبْهَةٍ.»
الإحتجاج، 1/17: «قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ7: عُلَمَاءُ شِيعَتِنَا مُرَابِطُونَ فِي الثَّغْرِ- الَّذِي يَلِي إِبْلِيسَ وَ عَفَارِيتَهُ يَمْنَعُوهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ عَلَى ضُعَفَاءِ شِيعَتِنَا وَ عَنْ أَنْ يَتَسَلَّطَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ وَ شِيعَتُهُ وَ النَّوَاصِبُ أَلَا فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِكَ مِنْ شِيعَتِنَا كَانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَ التُّرْكَ وَ الْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ لِأَنَّهُ يَدْفَعُ ُ عَنْ أَدْيَانِ مُحِبِّينَا وَ ذَلِكَ يَدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِم.»
[5]) بقره/ 62: «نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين شوند.»
[6]) بحارالأنوار، 36/204، باب 40، حديث 8: «الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ7 قَالَ دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ9 وَ عِنْدَهُ أُبَيُّ بْنُ كَعْبٍ فَقَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ9 مَرْحَباً بِكَ يَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ يَا زَيْنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ فَقَالَ لَهُ أُبَيٌّ وَ كَيْفَ يَكُونُ يَا رَسُولَ اللَّهِ زَيْنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ أَحَدٌ غَيْرُكَ فَقَالَ يَا أُبَيُّ وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ فِي السَّمَاءِ أَكْبَرُ مِنْهُ فِي الْأَرْضِ فَإِنَّهُ لَمَكْتُوبٌ عَنْ يَمِينِ عَرْشِ اللَّهِ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِينَةُ نَجَاةٍ.»
[7]) بحارالأنوار، 98/239، باب 18 (زياراته صلوات الله عليه).
[8]) فجر/ 1: «سوگند به سپيده دم.»
[9]) فجر/ 2: «و به شب هاى ده گانه.»
[10]) جامع البيان، ابن جرير الطبرى، 30/211، حديث 28716: «ابن عباس: و ليال عشر؛ عشر الأضحى قال: و يقال: العشر أول السنة من المحرم.»
جامع البيان، إبن جرير الطبري، 30/212، حديث 28725: «ابن زيد: في قوله: وليال عشر قال: أول ذي الحجة و قال: هي عشر المحرم من أوله.»
[11]) فجر/ 4: «و به شب هنگامى كه مى گذرد.»
[12]) فجر/ 5: «آيا در آنچه گفته شد، سوگندى براى خردمند هست؟»
[13]) فجر/ 6 ـ 14: « آيا ندانسته اى كه پروردگارت با قوم عاد چه كرد؟ * و [با آن شهر] اِرم كه داراى كاخ هاى باعظمت و ساختمان هاى بلند بود؟ * همان كه مانندش در شهرها ساخته نشده بود؟ * و با قوم ثمود آنان كه در آن وادى [براى ساختن بناهاى استوار و محكم] تخته سنگ ها را مى بريدند؟ * و با فرعون نيرومند كه داراى ميخ هاى شكنجه بود؟ * (همانان كه در شهرها، طغيان و سركشى كردند؟ * و در آنها فساد وتباه كارى بسيارى به بار آوردند؟ * پس پروردگارت تازيانه عذاب هاى گوناگون را بر آنان فرو ريخت. * بى ترديد پروردگارت در كمين گاه است.»
[14]) التوحيد، 81، باب 2، حديث 37؛ و بحارالأنوار، 3/268، باب 10، حديث 3.
[15]) اسراء/ 81: «و بگو: حق آمد و باطل نابود شد؛ بى ترديد باطل نابود شدنى است.»
منبع : پایگاه عرفان