یکی از واقعیاتی که در دعاي کميل وجود دارد، کيفيت سؤال، و درخواست، اظهار نياز و گدايي صاحب دعا از محضر حضرت حق است.
این دعا به انسان ميآموزد که با چه حالي با پروردگار مهربان عالم رو به رو شود. ميآموزد که جايگاه و موقعيت خود را نزد خداوند بشناسد و به چيزي جز به پروردگار عالم تکيه نکند؛ چون غير خدا نميتواند تکيهگاه باشد؛ اگر به غير او تکيه شود، ناگهان تکيهگاه فرو ميريزد و اميد را به نااميدي تبديل ميکند.
به انسان ميآموزد که تمام جريانهاي مثبت عالم به ارادة او جاري است. او باقدرت و محيط بر هستي است. اگر او بخواهد حکيمانه جلوي امور مثبت را براي سد منفعت بگيرد، ميگيرد و كسي هم نميتواند کاري کند.
پروردگار در اين زمينه ميفرمايد:
(وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَه)
اگر خدا بخواهد گرهي به زندگي بيندازند، هيچ دستي در اين عالم نميتواند اين گره را باز کند. اين گره يک گره کور است و باز شدني هم نيست. هر مؤثري را هم که براي باز کردن گره حركت كند، از کار مياندازد. حتي آن وسيلهاي را كه واسطة ترتيب عمل است، را چنان دلسرد ميکند که کاري انجام ندهد. ميفرمايد:
(وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ)
اگر بخواهد يک خوبي را به كسي برساند، اهل عالم هم جمع شوند تا بخواهند جلوي آن را بگيرند، نميتوانند. مانعي در راه رسيدن خير خدا وجود ندارد. ميفرمايد:
(تَبَّتْ يَدا أَبي لَهَبٍ وَ تَبَّ * ما أَغْنى عَنْهُ مالُهُ وَ ما كَسَبَ)
ثروت و قدرت ابولهب و آنچه که به دست آورده بود، رياست بر شهر مکه، ايجاد فضاي قدرت، زماني که بنا گذاشتم عذابم را بر او نازل کنم، به وسيلة يک بيماري تمام ثروت و ماکسب او نتوانست عذاب مرا از او برطرف کند. تکيهگاهي که فکر ميکرد تکيهگاه است، ريخت و بياثر شد.
دعاي کميل ميآموزد كه دست حاجت پيش خداوندي ميبري كه کريم، رحيم و غفور است. کرم او نامتناهي، و نعمش بيپايان است و هيچ نيازمندي از در او بينصیب باز نگشته است.
منبع : پایگاه عرفان