فارسی
شنبه 01 ارديبهشت 1403 - السبت 10 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

قیامت و تجسم اعمال

مسأله تجسم اعمال از مسایل مربوط به جهان پس از مرگ است. این مسأله، گرچه شاخهای از كیفر و پاداش اخروی است، ولی در بحث شهود و گواهان قیامت نیز میتواند راهگشا باشد؛ زیرا هر گاه كردار انسان گناهكار در سرای دیگر تجسم یابد، خود بهترین شاهد و گواه بر جرم بوده و راه هرگونه انكار را بر او میبندد. به همین دلیل، این بحث را پس از بحثهای گوناگون قیامت یادآور میشویم.

مقصود از تجسم اعمال چیست؟

مقصود از «تجسم» ‌یا «تمثل» این است كه آنچه انسان در این جهان انجام داده است، در جهان دیگر به صورتی متناسب با آن جهان نمودار گردد. و به عبارت دیگر: پاداشها و كیفرها، نعمتها و نقمتها، شادمانی و سرور، درد و شكنجههای اخروی، همه و همه همان حقایق اعمال دنیوی انسانها است كه در حیات اخروی خود را نشان میدهند.

و به دیگر سخن: هر كرداری كه انسان انجام میدهد، خواه خوب باشد و خواه بد، یك صورت دنیوی دارد كه ما آن را مشاهد میكنیم، و یك صورت اخروی كه هماكنون در دل و نهاد عمل نهفته است، و روز رستاخیز پس از تحولات و تطوراتی كه در آن رخ میدهد، شكل كنونی و دنیوی خود را از دست داده و با واقعیت اخروی خود جلوه میكند، و موجب لذات و شادمانی، و یا عامل آزار و اندوهی میگردد.

بنابراین، اعمال نیك این جهان در روزگار رستاخیز تغییر شكل داده و به صورت نعمتهای بهشتی درخواهد آمد، چنانكه اعمال به صورت آتش و زنجیر و انواع عذاب نمودار خواهند شد.

در كنار بحث «تجسم اعمال» كه غالباً ناظر به كردارهای مربوط به اعضای انسان است، مسأله دیگری مطرح میشود كه از آن به تبلور یا تجسم نیتها و ملكات نفسانی تعبیر میشود، و مقصود این است كه صورت حقیقی انسان بستگی به همان نیتها، خصلتها و ملكات نفسانی او دارد، و براین اساس، اگر چه انسانها از نظر صورت ظاهری یكسانند، ولی از نظر صورت باطنی یعنی خصلتها و ملكات، ‌انواع یا اصناف گوناگونی دارد.

حكیم سبزواری(ره) در اینباره میگوید:

«انسان به اعتبار اخلاق و ملكاتش یا فرشته است، یا حیوان، یا درنده، و یا شیطان. بنابراین، اگر چه انسان از نظر صورت دنیوی یك نوع بیش نیست، ولی از نظر صورت اخروی چهار نوع خواهد بود؛ زیرا اگر شهوت و غضب بر او غلبه كند و كارهای او پیوسته از این دو غریزه صادر گردد، صورت اخروی او حیوان و درنده خواهد بود، و اگر اخلاق پسندیده در نفس او رسوخ كرده باشد، به صورتهای زیبای بهشتی تمثل خواهد یافت.»[1]

تجسم اعمال در آیات قرآن

تجسم اعمال یك حقیقت قرآنی است كه در آیات متعدد نمونههایی از این آیات را یادآور میشویم:

1. «یَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً».[2]

ـ روزی كه هر انسانی هر كار نیكی كه انجام داده است، نزد خود حاضر مییابد، و هر كار بدی را كه انجام داده است نیز حاضر و آماده مییابد، و آرزو میكند كه میان او و آن عمل ناروا فاصله مكانی یا زمانی بسیاری وجود میداشت (و او آن عمل ناروا را كه در دنیا انجام داده است در قیامت مشاهده نمیكرد).[3]

2. «إِنَّ الَّذِینَ یَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً أُولئِكَ ما یَأْكُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ...»[4].

ـ كسانی كه به خاطر به دست آوردن مالی اندك، آیات الهی را كتمان میكنند، چیزی جز آتش در شكم خود جای نمیدهند.

3. «إِنَّ الَّذِینَ یَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْكُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً».[5]

ـ آنان كه از روی ستم اموال یتیمان را میخورند، در حقیقت آتش میخورند، و در آینده وارد دوزخ خواهند شد.

این دو آیه شریفه آشكار بیانگر آن است كه آنچه افراد از راه كتمان حقایق الهی و یا از راه ستم بر یتیمان به دست میآورند، در حقیقت آتش درون خود جای میدهند. شكی نیست كه صورت ظاهری و دنیوی اموال یاد شده آتش نیست، بلكه به صورت انواع لذتهای دنیوی نمایان میشوند بنابراین، باید بگوییم: اینگونه اموال صورت دیگری دارد كه اكنون از چشم ظاهربین انسان پوشیده است، ولی در سرای دیگر كه پردهها بالا میرود و حقایق پنهان آشكار میگردد، چنانكه قرآن كریم در جای دیگر میفرماید: «یَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» چهره واقعی این اعمال نمایان میگردد، و آن چیزی جز آتش و عذاب خداوندی نیست.

4. «یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ یَسْعى نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ».[6]

ـ روزی كه مردان و زنان با ایمان را میبینی كه نور وجود آنان در پیشاپیش و جانب راست آنان در حركت است.

آنچه از ظاهر این آیه شریفه استفاده میشود این است كه در قیامت، وجود انسانهای با ایمان به صورت منبع نوری در میآید و این نور، پیش رو و اطراف آنان را روشن میسازد. اكنون باید دید آنان، ‌این نور را از كجا آوردهاند؟ پاسخ این سؤال را میتوان از گفتار خود آنان به دست آورد؛ زیرا آنگاه كه منافقان از آنان درخواست میكنند كه اندكی درنگ نمایند، تا این گروه نیز در پرتو نور آنان حركت نمایند، به منافقان میگویند:

«ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالَْتمِسُوا نُوراً».[7]

ـ به عقب (دنیا) باز گردید و برای خود نور به دست آورید.

یعنی، ما این نور را در دنیا كسب كردهایم، و شما اگر میتوانید (كه نمیتوانید) به دنیا باز گردید، و برای خود تحصیل نور نمایید. اما در اینكه این نور چگونه نور از دنیا نشأت گرفته است؟ دو احتمال وجود دارد:

الف. شخصیت والای آنان در پرتو اطاعت و عبادت، به صورت كانون ملكات زیبا درآمده و در جهان دیگر به صورت نور تجلی میكند.

ب. چهره واقعی اعمال صالح و صفات نیك آنان نمایان گردیده و به صورت نور تجسم یافته مییابد.

5. قرآن كریم به مستكبرانی كه طلاها و نقرهها را از راههای غیر مشروع به دست آورده و به صورت گنجهایی پنهان ساخته، و از مسیر تولید و مصرف خارج میسازند، هشدار میدهد كه همین اندوختهها در سرای دیگر سرخ گردیده و بر پیشانی و پشت و پهلوی آنان نهاده میشود، آنجا كه میفرماید:

«وَ الَّذِینَ یَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ یَوْمَ یُحْمى عَلَیْها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ».[8]

ـ كسانی را كه طلا و نقره را میاندوزند و در راه خدا انفاق نمیكنند به عذاب دردناكی بشارت بده، روزی كه آن طلاها و نقرهها در آتش دوزخ سرخ گردیده و بر پیشانی و پهلو و پشت آنان نهاده میشود، و به آنان گفته میشود: این همان چیزی است كه از قبل برای خودتان اندوختهاید، پس آنچه را انداختهاید، بچشید.

نكته قابل دقت در این آیه آن است كه میفرماید: «هذا ما كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ»؛ یعنی، این آتش و عذاب همان است كه شما برای خود اندوختهاید، و به عبارت دیگر: اینگونه یعنی طلاها و نقرهها در دو نشأه (دنیا و آخرت) به دو صورت مجسم میگردد: در این جهان به صورت فلز خیره كننده چشمها، و در جهان آخرت به صورت عذاب دردناك خداوندی.

6. «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَهِ...».[9]

ـ كسانی كه به آنچه خدا از فضل خود به آنان عطاء كرده است، بخل میورزند، گمان میكنند كه این بخل و امساك برای آنان بهتر است، بلكه این كار برای آنان بدتر میباشد (زیرا) به زودی آنچه را به آن بخل ورزیدهاند، به صورت طوقی به گردن آنان خواهد افتاد.

این آیه شریفه نیز بسان آیه قبل میرساند: اموالی كه انسان برخلاف حكم الهی روی هم انباشته كند، در قیامت به صورت طوقی آزاردهنده تجسم یافته و مایه عذاب بخل ورزان خواهد شد.

7. لقمان حكیم در نصایح خود به فرزندش میگوید:

«یا بُنَیَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّهٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِی صَخْرَهٍ أَوْ فِی السَّماواتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ».[10]

ـ فرزندم (هر كاری كه از انسان سر زند) هر چند به اندازه سنگینی خردلی در میان صخرهها و یا آسمانها و زمین باشد، خداوند آن را در روز رستاخیز میآورد.

از ظاهر این آیه شریفه نیز برمیآید كه: خداوند در روز قیامت خود عمل انسان را میآورد و آن را ملاك پاداش و یا كیفر قرار میدهد.

8. قرآن كریم در آیه دیگر، همین واقعیت را به گونهای دیگر یادآور شده و میفرماید:

«فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ».[11]

ـ هر كس به اندازه سنگینی ذرهای كار نیك انجام دهد آن را میبیند، و هر كس به اندازه سنگینی ذرهای كار بد انجام دهد، آن را میبیند.

نكته قابل توجه در این آیه شریفه، كلمه «یَره» است، زیرا ضمیر مفعولی موجود در آن به خود عمل كه از كلمه یعمل استفاده میشود، و یا به كلمه «خیراً و شراً» بر میگردد.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . فـباعتبـار خـلقه الانسان ملك او اعـجبم او شـیطان

فهو و ان وحد دنـیا وزعا اربـعه عقـبی فـكان سبعاً

بهیمه مع كون شهوه غضب شیمته و إن علیه قد غلب

مكر فـشیطان و إذ سـجیه سـنـه فـصور بـهیـه.

[2] . آل عمران/ 30.

[3] . نظیر این آیه است آیه «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً» (كهف/ 42)، و آیه «عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ» (تكویر/ 14).

[4] . بقره/ 174.

[5] . نساء، 10.

[6] . حدید/ 13.

[7] . حدید/ 13.

[8] . توبه/ 35ـ34.

[9] . آل عمران/ 80.

[10] . لقمان/ 16.

[11] . زلزله/ 8ـ7.

این حكم كلی، اعمال انسان را نیز شامل میشود.

اما اینكه وجود عرض در این جهان متكی به وجود جوهر است، دلیل بر آن نیست كه در سرای دیگر نیز چنین باشد؛ زیرا احكام آخرت با احكام دنیا متفاوت است، مگر در محالات ذاتی كه تبدل در آنها محال است. قرآن كریم با صراحت بیان نموده است كه در قیامت زمین و آسمان و آنچه در آنهاست تبدل مییابند.[1]

بنابراین، از نظر عقلی تجسم اعمال كاملاً امكانپذیر است، و دلایل نقلی نیز بر تحقق آن دلالت دارند، و هیچگونه ضرورتی برای تأویل آنها وجود ندارد.

فقیه و عارف نامی شیخ بهاءالدینعاملی(ره) درباره تجسم اعمال گفته است: «مسئله تجسم اعمال در روایات بسیاری از شیعه و اهل سنت وارد شده است. اهل سنت در اینباره گفتهاند: مارها و عقربها و آتشهایی كه در قبر و قیامت ظاهر میشوند. در حقیقت همان كارهای زشت و ناپسند عقاید باطل است كه در نشأه برزخ و قیامت به صورتهای یاد شده ظاهر میشوند؛ چنانكه روح و ریحان، و نعمتهای لذتبخش دیگر، در حقیقت همان اخلاق پسندیده و اعمال شایسته و عقاید حقه است كه در جهان برزخ و قیامت بدان صورت نمایان گردیدهاند؛ زیرا حقیقت یك چیز است كه در نشأههای مختلف آثار گوناگونی دارد.» شیخ بهایی(ره) سپس برخی از آیات و روایاتی را كه پیش از این نقل كرده است، به عنوان شاهد بر مدعای خود یادآور شده است.[2]

علم و تجسم اعمال

اگر چه تجسم اعمال بسی فراتر و عمیقتر از تبدلها و تحولهای عالم طبیعت است، اما برای تقریب به ذهن میتوان از قانون تبدل ماده به انرژی، و تبدل انرژی به ماده كه یكی از قوانین مسلم علمی است، در اینباره كمك گرفت؛ زیرا طبق این قانون، و با توجه به این كه حقیقت كار و عمل انسان از نظر علمی چیزی جز تبدل ذخایر مادی به انرژی نیست، میتوان چنین نتیجه گرفت:

1. حقیقت كار در انسان عبارت است از تبدل ماده به انرژی.

2. مقدار انرژی از نظر علم همیشه ثابت است، و فقط صورتهای آن تغییر مییابد.

3. ماده و انرژی دو چهره یك واقعیت میباشند.

4. همانگونه كه ماده به انرژی تبدیل میشود، انرژی نیز در شرایط خاصی به ماده مبدل میگردد.

بنابراین، از نظر علم جدید، تبدل یافتن اعمال انسان در جهان دیگر به ماده دیگر امری ممكن و قابل قبول است، در نتیجه علم تجربی نیز به گونهای تجسم اعمال را تأیید میكند.[3]

در پایان، یادآور میشویم كه اعتقاد به تجسم اعمال با وجود پارهای پاداشها یا كیفرهای قراردادی كه متناسب با نوع اعمال و بر اساس علم و حكمت الهی مقرر گردیده است، منافات ندارد؛ زیرا اگر از هرگونه پیشداوری بپرهیزیم و صرفاً با استناد به آیات قرآن و روایات در اینباره داوری كنیم، باید هر دو گونه پاداش و كیفر را پذیرا باشیم.

چنانكه اعتقاد به تجسم اعمال با مسئله شفاعت كه از ضروریات شریعت اسلام است نیز منافات ندارد؛ زیرا همانگونه كه در این جهان قوانین الهی از طریق اسباب و علل ویژه عمل میكنند، در سرای آخرت نیز چنین است و هیچ اشكالی ندارد كه شفاعت به عنوان یك علت و سبب قویتر،‌ در موارد خاص تجسم اعمال غلبه نماید، همانگونه كه اسباب و علل طبیعی نیز گاهی یكدیگر را خنثی میسازند.

به عبارت دیگر: همانگونه كه توبه قبل از فرا رسیدن مرگ، مانع از تجسم و تمثل گناه در سرای دیگر میشود، شفاعت نیز در جهان دیگر از موانع تجسم عمل به شمار میرود.[4]

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . «یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ». (ابراهیم/ 48)

[2] . بحار الانوار، ج 7، ص 228.

[3] . منشور جاوید، ج 8، ص 423ـ422.

[4] . همان،‌ص 435ـ434.


منبع : انديشه قم
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

با صحیفه سجادیه، «زبور آل محمد» آشنا شویم
شاه بیت غزل بندگی در بیان حضرت زهرا (علیهاالسلام)
نقش حضرت علی (ع) در جنگ های پیامبر (ص) در برابر ...
نقش امام رضا علیه السلام در وحدت ملی و انسجام ...
شهادت امام حسن عسگری(ع)
تکیه گاه شما در زندگی چه کسی است؟
برکات امام حج نرفته!
اشاره به برخی از فواید نماز شب
پاداش صبر
خدا؛ خریدار خون شهدا

بیشترین بازدید این مجموعه

فضیلت و اهمیت ماه رجب
موانع نماز
شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)
پژوهشی در اربعین حسینی
لزوم هزینة جانی و مالی براي مجالس عزاداری سرور ...
شهادت امام حسن عسگری(ع)
تکیه گاه شما در زندگی چه کسی است؟
شاه بیت غزل بندگی در بیان حضرت زهرا (علیهاالسلام)
امام حسین(ع) وارث انبیای الهی
اشاره به برخی از فواید نماز شب

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^