نوح پيامبر اگر نميخواست همان صد سال اول به پروردگار ميگفت: محبوب من پرونده تبليغ ما را ببند. اما خود او خواست (ص) 50 سال مردم را هدايت کند با همت و عشق هم خواست. در قرآن به پروردگار ميگويد: من شب و روز، و آشکار و نهان مردم را به هدايت دعوت کردم:
(ليلاً و نهاراً)
(سراً و جهراً)
جواب مردم به من اين بود که لباسهايشان را روي سرشان ميكشيدند که چشمشان به من نيفتد، انگشت هم در گوش ميگذاشتند تا صداي مرا نشنوند و بعد هم پيامبر خدا را کتک ميزدند و ميرفتند. جبرئيل زير بازوي او را ميگرفت و بلندش ميکرد و دلداريش ميداد. باز به دنبال دعوت مردم ميرفت. خود او اين وضعيت را ميخواست. يعني کتکهايي که نوح (علیه السلام)ميخورد، نتيجة خواست خود او در راه خدا بود. اين يک نوع بلا است و امتياز بالایی دارد. يکی از امتيازهای آن در سورة نساء بيان شده است که فرمود:
(وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدينَ عَلَى الْقاعِدينَ أَجْراً عَظيماً)
منبع : پایگاه عرفان