كسي به اميرالمؤمنينعلیه السلام عرض کرد: علي جان! اين زرهي که در جنگ ميپوشي چرا پشت ندارد؛ چرا فقط يك طرف دارد؟
حضرت فرمود: من که نميخواهم از مقابل دشمن فرار كنم، چرا زره من پشت داشته باشد؟
قرآن مجيد در اين باره فرموده است: اگر بر دشمن پيروز شوي به «احدي الحسنيين» و يكي از خوبيها رسيدهاي و اگر شهيد شوي، به حسن ديگری میرسي.
من چه زنده بمانم و پيروز شوم، و چه بميرم و مانع را از سر راه كنار بزنم، به یکی از دو حسن میرسم. اگر بمانم فراغتي براي عبادت، عدالت، گرهگشايي و انتقال علم و حکمت به مردم دارم؛ و همه اينها از بهترين عبادتها هستند. اگر شهيد هم شوم، به لقاي خدا رسيدهام. بنابراین:
(وَ لاتَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِم يُرْزَقُونَ)
با خدا بودن مقام کمي نيست. پس چرا من در هنگام جنگ بترسم؟ پروردگار به من فرموده مرگ مانند يک پل است که يک سر اين پل دنيا و يک سر آن آخرت است. مرگ براي عباد شايسته و بندگان پاكدامن، مرحلة انتقالی است كه از خانهای محدود، به يک زندگي نامحدود ميرسند. اين كه جاي ترس ندارد بلكه جاي خوشحالي دارد. آن هنگام هم كه مرگ فرا رسید، آن لحظه مولاي متقيان با خاطر آسوده فرياد زد:
«فزت و رب الکعبة»
منبع : پایگاه عرفان