صفات شيعه واقعى
تهران، حسينيه على اكبر عليه السلام (جوانان) دهه اول جمادى الاول 1424
الحمدلله رب العالمين و صلّى الله على جميع الانبياء والمرسلين و صلّ على محمد و آله الطاهرين.
از زيباترين معارفى كه در روايات شيعه بيان شده، ويژگى هاى شيعه واقعى است كه ائمه طاهرين عليهم السلام نشانه هايى را از يك انسان كامل به جهان ارائه مى كنند.
چون بعضى اعتقاد دارند شيعه يعنى انسانى كه در پرتو اهل بيت عليهم السلام است. اگر بيگانه اى اهل بيت عليهم السلام را بشناسد ولى نديده باشد با ديدن شيعه مى فهمد كه اهل بيت عليهم السلام چه انسان هايى بودند.
ائمه طاهرين عليهم السلام در حقيقت با بيان اين ويژگى ها كسانى را معرفى مى كنند كه آداب تربيت و حقايق ظاهرى و باطنى را از ائمه پذيرفتند و عمل كرده اند.
آن بزرگواران حوادث زمان و مشكلات و راحتى ها و سختى ها را لحاظ نمى كنند. انسانهايى نيستند كه مثل موم به دست حوادث شكل بگيرند. يا طوفان ها آنها را از چهارچوب حقيقت بيرون ببرند، زمان در آنها اثر نگذارد: بلكه آنها در زمان اثر مى گذارند.
شيعه و تأثير در زمان
كسانى كه با سيد الشهداء بودند بعضى همسن حضرت بودند و بعضى پنج تا ده سال بزرگتر بودند. حتى يكى از آنان وقتى از حضرت براى جنگ تن به تن
اجازه گرفت با دستمال آبروهايش را بسته بود. آنان زمان پيغمبر و حوادث و جريان هاى زمان را ديده بودند.
طوفان هاى سقيفه و مدينه در زمان عثمان و حاكميت بنى اميه را ديده بودند. هيچ در آنها اثر منفى نگذاشت؛ چون حق را يافته بودند و در اين حق هم خود را ثابت قدم كرده بودند و نمى توانستند حق را با باطل معامله كنند.
همه آنان شاهد مسائل روزگار در بصره و كوفه و مدينه بودند. اما از لابلاى طوفان ها و حوادث تلخ و شيرين خود را سالم تا روز عاشورا به كربلا رساندند و به سلامت هم از دنيا بيرون رفتند.
« وَ سَلَـمٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا »[1]
چه ولادت سالمى داشتند، چه مرگ زيبايى داشتند. چه حشر زيبايى در قيامت خواهند داشت. آنان موم نبودند كه در مقابل كمترين فشار قالب بگيرند يا در مقابل هجوم حادثه ذوب شوند. هميشه فراتر از اين برنامه ها حركت مى كردند. حوادث را گذرا مى ديدند اما حق را گذرا نمى ديدند. مى دانستند حق در دنيا و آخرت ثابت است.
آنان عبرت براى همه دنيا هستند. كسى از آنان از زندگى سير نشده بود. چون حضرت به آنان خبر داد شهيد مى شويد. خوشحال به كربلا آمدند.
از هفتاد و دو نفر، عده اى اهل بصره و عده اى اهل كوفه و گروهى اهل مدينه بودند و فقير در بين آنها نبوده، بعضى ها سران قبيله بوده اند، بعضى ها در شهر خود شخصيت سرشناسى و بعضى ها تاجر بودند.
بهترين محل را براى معامله داشتند. ولى اسير هيچ چيز نشدند و آزاده تر از
اينها در عالم خودشان هستند. آنان زير بار زور شيطان و حوادث و زمان نرفتند. همرنگ جماعت نشدند. آنها تمام عمر برخلاف جريان آب شنا كردند.
آنان به قول ملك الشعراء بهار، همه وجودشان فرياد مى زد:
دو رويه زير نيش مار خفتن
سه پشته روى شاخ مور رفتن
به كوه بى ستون بى ره نمايى
شبانه با دو چشم كور رفتن
ميان لرز و تب با جسم پرزخم
زمستان توى آب شور رفتن
تن روغن زده با زحمت و زور
ميان لانه زنبور رفتن
به پيش من هزاران بار بهتر
كه يك جو زير بار زور رفتن[2]
هيچ كدام اينها در دنيا شدنى نيست.
معانى زور
كلمه زور در قرآن يعنى بى دينى. زور در عربى يعنى باطل و فرهنگ غلط.
اما كلمه زور در سوره فرقان آمده؛
« لاَ يَشْهَدُونَ الزُّورَ »[3]
يعنى آنها وجود را شاهد مكتب و فرهنگ باطل نكنند.
الگوبردارى باطل از غرب
من از مردم مشرق زمين تعجب مى كنم كه چرا كارى نكردند كه مسيحيان و يهوديان غرب از آنها الگو بردارند. چه شده اينان الگو از اقوام پليد برداشتند.
وقتى ماهواره ها تصوير يك آدم پوك و آلوده دامن را به عنوان چهره مشهور نشان مى دهند. ناگهان هزاران جوان آسيايى و آفريقايى مناطق شرق در قيافه و لباس و زندگى مانند او مى شوند.
ولى آنان هيچ وقت تقليد از ما نمى كنند چون ما را آدم نمى دانند. وقتى در كشورهاى آسيايى و اسلامى مشغول كار مى شوند دو تا حقوق مى گيرند يك حقوق توحّش مى گيرند؛ چون مى گويند ما را در وحشى ها فرستادند و با اين حال جوان هاى ما از آنها الگو مى گيرند.
گاهى به جوان مذهبى كه مو را تا پشت بلند گذاشته مى گوييم: چرا اين گونه ساخته اى؟ مى گويد: پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله و حضرت على عليه السلام موهايشان بلند بود.
او از پيامبر و على فقط موى بلند را ياد گرفته است. آيا آنان نماز و روزه نداشتند. اخلاق و علم نداشتند، همسر آنان حجاب نداشتند. آيا از عكس هاى ساختگى مى گوييد پيغمبر مو بلند بوده است. مگر پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نفرمود:
« لعن الله المتشبهين من الرجال بالنساء »[4]
خدا لعنت كند هر مردى كه خودش را شبيه زن كند. يعنى پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله خودش را لعنت كرده است.
اى كاش جوانان ما غرب را مى شناختند، و نظر غرب را نسبت به ما مى دانستند.
جوانان اگر مى خواهند الگو بگيرند از حضرت مسيح بگيرند. مسيح از ناصريه در مشرق زمين بوده است. موسى بن عمران عليه السلام از منطقه مصر بود.
ابراهيم خليل از بابل (نينوا) عراق بود.
اگر جوانان ما مى خواهند الگو بگيرند از فاطمه زهرا عليهاالسلام و حضرت على اكبر و عباس عليهماالسلام الگو بگيرند. ما اين همه الگو داريم.[5]
بى ارزشى زن در غرب
من يك زن در انگلستان و آلمان و هلند نديدم كه از زنان مسلمان الگو بگيرد و با حجاب قرآنى باشد.
من از روانشناسان كشورها پرسيدم كه زن چه جايگاهى دارد گفتند: جنس زن در اروپا ارزانترين چيز در كره زمين است. هيچ ارزشى زن در اروپا ندارد. زن تا روزى كه زيبايى دارد، كالاى شهوت هر نوع مردى است و وقتى از قيافه مى افتد او را دور مى اندازند.
بعد آن زن يك سگ مى خرد و با آن در خانه زندگى مى كند و مانند شوهر با او آميزش مى كند.
اما بعضى جوانان و زنان از اين سگ فطرت بدترند كه موها و سينه ها خود را به مردم نشان مى دهند. جوانان و مردان چه گناهى كرده اند كه با ديدن عده اى بد حجاب دچار ورشستگى كرامت شوند؛ كه عده اى از زنان اين جنايت را مرتكب مى شوند.
پی نوشت ها:
[1] ـ مريم 19 : 15؛ «و بر او سلام باد روزى كه زاده شد، و روزى كه مى ميرد، و روزى كه زنده برانگيخته مى شود .»
[2] ـ ملك الشعراى بهار.
[3] ـ فرقان 25 : 72؛ «در مجلس غنا و . . . حاضر نمى شوند.»
[4] ـ الكافى: 5/550، حديث 4؛ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ لَعَنَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله الْمُتَشَبِّهِينَ مِنَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ وَ الْمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَالِ قَالَ وَ هُمُ الْمُخَنَّثُونَ وَ اللاَّتِي يَنْكِحْنَ بَعْضُهُنَّ بَعْضا.»
[5] ـ بحار الأنوار: 53/180، باب 31، حديث 9؛ «التوقيع الذي خرج فيمن ارتاب فيه صلوات الله عليه: ... و في ابنة رسول الله صلى الله عليه و آله لي أسوة حسنة.»
همچنين در اين زمينه آمده: كتاب سليم بن قيس: 884؛ «سليم بن قيس قال سمعت علي بن أبي طالب عليه السلام يقول قال رسول الله صلى الله عليه و آله . . . إنما الطاعة لله و لرسوله و لولاة الأمر الذين قرنهم الله بنفسه و نبيه فقال أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ لأن الله إنما أمر بطاعة رسول الله صلى الله عليه و آله لأنه معصوم مطهر لا يأمر بمعصية الله، و إنما أمر بطاعة أولي الأمر لأنهم معصومون مطهرون لا يأمرون بمعصية الله.»
المحاسن: 1/60، باب 78، حديث 101؛ «عن أبي الحسن الرضا عليه السلام قال من سره أن ينظر إلى الله بغير حجاب و ينظر الله إليه بغير حجاب فليتول آل محمد و ليتبرأ من عدوهم و ليأتم بإمام المؤنين منهم فإنه إذا كان يوم القيامة نظر الله إليه بغير حجاب و نظر إلى الله بغير حجاب.»
ادامه دارد ...
منبع : پایگاه عرفان
