فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

گناه و سبب آن - جلسه بیست و نهم (2) – (متن کامل + عناوین)

 

هجرت از گناه

اما از اقسام اين هجرت ها پيامبر اكرم  صلى الله عليه و آله به آن زن فرمود:

 

« واهجرى المعاصى »

 

از گناهان دور شو. در بين هجرت ها اين هجرت بالاترين است. اگر در اين هجرت انسان از گناهى دورى كند كه دامن او را نگيرد. از نامحرم فاصله بگيرد كه مشكل برايش ايجاد نكند. در حال اين هجرت بميرد « مات شهيداً » با شهادت رحلت كرده است. با آب رحمت او را غسل مى دهند و با كفن لطف او را كفن مى كنند. و اين وظيفه مأموران غيبى پروردگار است.

پيامبر اسلام  صلى الله عليه و آله مى فرمايد:


كسى كه از گناه كناره گيرى مى كند اجر او كمتر از اجر كسى كه در راه خدا در خون خود مى غلتد نيست. ( 6)

كاش همه زيان ها و عاقبت گناهان را مى دانستند. كاش عذاب آخرتى گناهان را مى دانستند.

در بعضى روايات آمده است كه پيغمبر مى فرمايد:

وقتى جوانى نامحرم با يك دختر نامحرم دست مى دهد، عرش خدا به لرزه مى آيد. چه رسد به اين كه رابطه برقرار كنند و هزاران گناه بار بياورند. بعد پشيمانى سودى ندارد. ( 7)

 

گناه و امراض روحى و جسمى

جوانى بيست ساله به من گفت: من پنج تا مرض گرفتم و پول ندارم نزد دكتر متخصص بروم، خانواده من وضعشان خوب نيست و دارو هم گران است.

به او گفتم: يك نامه به يك دكتر متخصص مى نويسم تو را معاينه كند و نسخه هم براى تو بنويسد و پول هم نگيرد. خيلى خوشحال شد و گفت: درس نمى توانم بخوانم. بعد يك هفته دكتر او به من گفت: من به آن جوان چيزى نگفتم، به شما مى گويم. من همه گونه جوان را معاينه كردم و دارو هم به او دادم ولى بر اثر تكرار چند گناه ساختمان بدن او فرو ريخته كارى نمى شود كرد. اگر آدم گناه نكند اين طور نمى شود.


 

حكايتى در عمر طولانى و دورى از گناه

قبل از انقلاب در دهه اربعين مرا به يك مجلسى دعوت كردند. من شب اول پير مردى را ديدم محاسن سپيد، قيافه خيلى شاد و روشنى داشت. خيلى كم شكسته شده بود گويا او آدم چهل ساله است و محاسنش زود سفيد شده است. بعد از منبر كنارش نشستم، ديدم دو پسر حدود هفتاد ساله ايشان هم در كنار او نشسته اند.

پرسيدم آقا اسمتان چيست؟ خيلى با ادب گفت: حاج على اكبر، گفتم: آقا چند سال داريد؟

گفت: شما چند تا شاه ديدى گفتم: پهلوى. گفت: من قبل از اين شاه، رضاشاه، قبل او احمدشاه، قبل او محمد على شاه، قبل او مظفرالدين شاه، قبل او ناصرالدين شاه، قبل او پدر او محمد شاه را به ياد دارم. من زمان محمد شاه سى و هشت ساله بودم. به پسران او گفتم، گفتند: بله او نوشته هايى از آن زمان دارد كه نشان مى دهد كه ايشان در زمان پدر ناصرالدين شاه، جوانى تعزيه خوان بوده است.

گفتم: از آن زمان چيزى يادت هست؟ گفت: خيلى چيزها. گفتم: يكى را بگو؟ گفت: از شهرستان براى ما مهمان آمد. پدرم به من ده شاهى داد گفت: برو بقالى، پول بده به اندازه پنج روز سبزى خوردن و يخ بخر و بياور و من رفتم بقالى ده شاهى دادم. بقالى گفت: سبزى و يخ پنج روز را مى دهم ولى به پدرت بگو جنس گران شده، اگر ده شاهى دادى سبزى سه روز را مى دهم. بعد گفت: به سفر كربلا و مشهد مى رفتم. گفتم: چرا سن شما زياد است؟ گفت: من صد و چهل سال با نماز شب، كم خوردن و كم خوابيدن، گناه نكردن زنده هستم. در طول عمرم هر جا رفتم رو به قبله نشستم و خوابيدم و اين عجيب است؛ او كه نمى دانست
بدن هايى كه رو به قبله است رو به مغناطيس مستقيم زمين، آثار تشعشعات بسيار مثبت روى آدم دارد.

به اين خاطر نماز و خواب به طرف قبله انرژى به بدن مى دهد. او خيلى زيبا به طرف قبله خوابيد و از دنيا رفت. در سه كلمه راحت زندگى كرد، راحت مرد و راحت بهشت رفت.

اما حالا مردم چقدر ترس، اضطراب دارند. آشوب فكرى و روحى و رنج فراوان شده است. همه در ناله اند. راحتى ديگر براى مردم نيست. ما قديم چقدر زيبا زندگى مى كرديم. پدران و مادران ما در تهران يك خانه هزار مترى داشتند. دور خانه ده تا اطاق بود. دو تا اطاق براى زن و شوهر بود و هشت تاى ديگر خالى بود.

به بچه اول يك اطاق مى دادند. بچه دوم يك اطاق ديگر، چهار تا بچه داشتند در همان اطاق دور هم جمع بودند، بدهكار نبودند، زندان نمى رفتند، طلاق نداشتند. شبهاى جمعه دور هم بودند و روز دور سفره بودند. بعد همه در حياط خانه محرم بودند و ظهر نماز جماعت را در مسجد مى خواندند و برمى گشتند، يك عمر خوش بودند و بعد مى مردند؛ در قيامت دادگاه ندارند چون كار ناشايست نكرده اند.

 

حقيقت اسلام و سلامت

اسلام يعنى چه؟ اسلام از ريشه سلم و سلامت است. مسلمان يعنى مرد وزنى كه سالم هستند. فكر سالم، عمل سالم، شهوت سالم، عبادت سالم. اسلام يعنى سلامت زيستن.

پيامبر اكرم  صلى الله عليه و آله فرموده است:

 


« المسلم من سلم المسلمون من يده و لسانه » ( 8)

 

مسلمان يعنى سالم زيستن.

 

حكايتى از استاد درباره سالم زيستن

من يك رفيق داشتم از سال پنجاه با ايشان آشنا شدم والله من يك گناه صغيره از او نديدم. هشت سال جبهه را ما با هم بوديم، من تمام هشت سال جنگ را در جبهه بودم. او يك ذره از دشمن نمى ترسيد. خانم او روى تخت خواب افتاده بود. و خودش هفتاد و چهار ساله بود و يك پسر داشت كه توان اينكه به مادر كمك بدهد نداشت. او همه كارهاى اين خانم را انجام مى داد.

يك سال گذشت. من به او گفتم: آقا مى خواهى به يكى مراكز بزرگ سالان نامه بنويسم؟ گفت: اين خانم پنجاه سال با من بوده است. حالا كه مريض شده و خداوند در عبادت ويژه را به روى من بازكرده، من يك لحظه هم او را از اين خانه بيرون نمى برم. خودم همه كارهايش را مى كنم.

سه سال شبانه روز بالا سر زن بود تا زن از دنيا رفت. و من چند روزى در مغازه به پسرش گفتم، بابا چطور است؟ گفت: او را در خانه بزرگسالان گذاشتيم.

اما شيعه يك طور ديگر است:

 

« شيعتنا اهل الورع »

 

پاكدامن و بدن سالمى دارد.

يك شب جوان متدينى به من گفت: براى صرف شام خانه ما بيا، گفتم: باشد. يك وقتى به منزل او رفتم، چند تا رفيقان او هم همراه با يك پير مرد هشتاد ساله بودندآن شب اين جلسه را پيرمرد گرم مى كرد. خيلى شاد و خوش بود.

شام دو تا ديس با شش تا بشقاب خورش فسنجان و قورمه سبزى را درون يك ظرف بزرگ ريخت و تمام آن را خورد. سپس به من گفت: حاج آقا ببخشيد من اگر كم خوردم، چون پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله فرموده است: كم بخوريد كه در دلتان نور بتابد. گفتم: اگر بخواهيد زياد بخوريد چقدر مى خوريد.

من از يك دكتر پرسيدم، آدم هشتاد ساله اين همه غذاى چرب مى تواند بخورد. گفت: اين بدن استرس ندارند غذاها را كاملاً هضم مى كنند. به خاطر شادى رگ هايشان نمى گيرد.

آنان ديدنى اند. اهل خدا هستند. من به آن جوان گفتم: ايشان در رفاقت با شما چه نقشى دارد؟ گفت: گاهى تفسير قرآن براى ما مى گويد و ما بهره مى بريم. بله، او به آنان روشنايى و معنويت مى دهد.

 

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


 پی نوشت ها:




 

( 6) ـ مستدرك الوسائل: 11/287، باب 25، حديث 13040؛ «عَنِ النَّبِيِّ  صلى الله عليه و آلهأَنَّهُ قَالَ فِي حَدِيثٍ وَ مَنْ صَبَرَ عَنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ فَهُوَ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ.»

 

( 7) ـ وسائل الشيعة: 20/198، باب 106، حديث 25418؛ «عَنْ رَسُولِ اللَّهِ  صلى الله عليه و آله قَالَ وَ مَنْ صَافَحَ امْرَأَةً حَرَاماً جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَغْلُولاً ثُمَّ يُؤمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ وَ مَنْ فَاكَهَ امْرَأَةً لاَ يَمْلِكُهَا حَبَسَهُ اللَّهُ بِكُلِّ كَلِمَةٍ كَلَّمَهَا فِي الدُّنْيَا أَلْفَ عَام.»

 

(8 ) ـ من لايحضره الفقيه: 4/362، حديث 5762؛ «عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ  عليه السلام عَنِ النَّبِيِّ  صلى الله عليه و آله أَنَّهُ قَالَ لَهُ يَا عَلِيُّ أُوصِيكَ بِوَصِيَّةٍ فَاحْفَظْهَا فَلاَ تَزَالُ بِخَيْرٍ مَا حَفِظْتَ وَصِيَّتِى . . . وَ الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ الْمُهَاجِرُ مَنْ هَجَرَ السَّيِّئَات . . . .»

هم چنين آمده: الكافي: 2/233، حديث 12؛ «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ  عليه السلام قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ  عليه السلام يَا سُلَيْمَانُ أَ تَدْرِي مَنِ الْمُسْلِمُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنْتَ أَعْلَمُ قَالَ الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ ثُمَّ قَالَ وَ تَدْرِي مَنِ الْمُؤمِنُ قَالَ قُلْتُ أَنْتَ أَعْلَمُ قَالَ إِنَّ الْمُؤمِنَ مَنِ ائْتَمَنَهُ الْمُسْلِمُونَ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ الْمُسْلِمُ حَرَامٌ عَلَى الْمُسْلِمِ أَنْ يَظْلِمَهُ أَوْ يَخْذُلَهُ أَوْ يَدْفَعَهُ دَفْعَةً تُعَنِّتُه.»

و نيز آمده: الكافى: 2/166، حديث 5؛ «عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ  عليه السلامالْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ هُوَ عَيْنُهُ وَ مِرْآتُهُ وَ دَلِيلُهُ لاَ يَخُونُهُ وَ لاَ يَخْدَعُهُ وَ لاَ يَظْلِمُهُ وَ لاَ يَكْذِبُهُ وَ لاَ يَغْتَابُه.»

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ظهور اشک از قلب صاف و پاک از گناه
معناي توحيد و شرك
حليمه سعديه، دايه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله
مرگ و فرصتها- جلسه دوازدهم
بازگشت نیکی و احسان به انسان
صلابت دربرابر دشمنان دین
كوتاهى زندگى دنيا در داستان اصحاب كهف
حقیقت جویی کمیل
نظام خانواده در اسلام - جلسه هجدهم – (متن کامل + ...
تفكر و بيدارى قلب

بیشترین بازدید این مجموعه

عقل کلید گنج سعادت - جلسه دوم - درباره تقابل عقل و ...
كسب رحمت در تجارت‏خانه دنيا
تكبر ورزيدن شيطان‏
رفتار امام حسن، عليه السلام، با مرد شامى‏
شیطان و اهل تقوا - جلسه سى و دوم – (متن کامل + ...
اسلام آوردن زكريا بن ابراهيم و خدمت او به پدر و ...
كرامات اخلاقى مرحوم حاج آقا رحيم ارباب
تفکر در وجود پیامبراکرم (ص)
دهه اول محرم 94 حسینیه آیت الله علوی تهرانی ...
تهران/ حسینیهٔ هدایت/ دههٔ اول محرّم/ ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^