فارسی
پنجشنبه 09 فروردين 1403 - الخميس 17 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

زهد يا رهبانيت‏

زهّاد جهان آن ها هستند كه به حداقل تمتع و بهره گيرى از ماديات اكتفا كرده اند، امام على عليه السلام از آن جهت زاهد است كه نه تنها دل به دنيا نداشت، بلكه عملًا نيز از تمتع و لذت گرايى ابا داشت و به اصطلاح تارك دنيا بود.

و اين غير از رهبانيتى است كه اسلام و روح معنويت با آن مخالف است كه رهبانيت، بدعت است و زهد حقيقت است.

رهبانيت، بريدن از مردم و رو آوردن به عبادت است، بر اساس اين انديشه كه كار دنيا و آخرت از يكديگر جدا است، دو نوع كار بيگانه از هم است، از دو كار يكى را بايد انتخاب كرد، يا بايد به عبادت و رياضت پرداخت تا در آن جهان به كار آيد و يا بايد متوجه زندگى و معاش بود تا در اين جهان به كار آيد، اين رهبانيت بر ضد زندگى و بر ضد جامعه گرايى است و مستلزم كناره گيرى از خلق و بريدن از مردم و سلب هر گونه مسؤوليت و تعهد از خود است.

اما زهد اسلامى، در عين اين كه مستلزم انتخاب زندگى ساده و بى تكلف است و بر اساس پرهيز از تنعم و تجمل و لذت گرايى است، در متن زندگى و در بطن روابط اجتماعى قرار دارد و عين جامعه گرايى است، براى خوب از عهده مسؤوليت برآمدن است و از مسؤوليت ها و تعهدهاى اجتماعى سرچشمه مى گيرد.

در اسلام، مسئله جدا بودن حساب اين جهان با آن جهان مطرح نيست، از نظر اسلام نه آن جهان و اين جهان، از يكديگر جدا و بيگانه هستند و نه كار اين جهان با كار آن جهان بيگانه است.

ارتباط دو جهان با يكديگر از قبيل ارتباط و باطن، شيئى واحد است، يعنى:

آنچه بر ضد مصلحت آن جهان است بر ضد مصلحت اين جهان نيز هست و هر چه بر وفق مصالح عاليه زندگى اين جهان است بر وفق مصالح عاليه آن جهان نيز هست، لهذا يك كار معين كه بر وفق مصالح عاليه اين جهان است، اگر از انگيزه هاى عالى و ديدهاى ما فوق طبيعى و هدف هاى ماوراى مادى خالى باشد، آن كار صرفاً دنيايى تلقى مى شود و به تعبير قرآن به سوى خدا بالا نمى رود، اما اگر جنبه انسانى كار از هدف ها و انگيزه ها و ديدهاى برتر و بالاتر از زندگى محدود دنيايى بهره مند باشد، همان كار، كار آخرتى شمرده مى شود.

زهد اسلامى، چنان كه گفتيم در متن زندگى قرار دارد، كيفيت خاص بخشيدن به زندگى است و از دخالت دادن پاره اى ارزش ها براى زندگى ناشى مى شود.

زهد، از روشن ترين صفات انبيا و اولياست، پيامبرى مبعوث نگشت، مگر آن كه به زهد سفارش داشت و اگر تقرب به حق و نجات روز قيامت بستگى به آن نداشت، هرگز بزرگان از انسان ها و اهل معرفت برخود سخت نمى گرفتند و بريده از شهوات و لذات دنيا زندگى نمى كردند!

بمير اى حكيم از چنين زندگانى

 

ازين زندگانى چو مردى بمانى

از اين زندگى زندگانى نخيزد

 

كه گرگ است و نايد زگرگان شبانى

بر اين خاكدان پر از گرگ تا كى

 

كنى چون سگان رايگان پاسبانى

از اين مرگ صورت نگر تا نترسى

 

از اين زندگى ترس كاكنون درآنى

     

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

اقسام انديشه‏
انسان‏هاى پست‏تر از حيوان
لذّت اميد
در آداب خروج از منزل
مربیان و پنج دوره حیات انسان
نمونه‏هايى از تاريخ
حالت جذب و انجذاب
عرفان اسلامي: شرح مصباح الشريعه (جلد 8)
حکایت طلبه شاهرودى
فراز و نشیب سیر و سلوک امتحان است

بیشترین بازدید این مجموعه

حکایت طلبه شاهرودى
حالت جذب و انجذاب
مربیان و پنج دوره حیات انسان
نفس و هفت مرحله آن
نمونه‏هايى از تاريخ
لذّت اميد
انسان‏هاى پست‏تر از حيوان
عرفان اسلامي: شرح مصباح الشريعه (جلد 8)
در آداب خروج از منزل
اقسام انديشه‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^