فارسی
سه شنبه 28 فروردين 1403 - الثلاثاء 6 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

مرگ و عالم آخرت - جلسه دوازدهم (1) - (متن کامل + عناوین)

 

 

سرچشمه هاى تقوا

لزوم تفكر در توشه آخرتى  

 

تهران، مسجد حضرت امير رمضان 1383

الحمدلله رب العالمين و صلّى الله على جميع الانبياء والمرسلين و صلّ على محمد و آله الطاهرين.

 

 خداى متعال از باب رحمت و لطف ، پيامبران و ائمه طاهرين عليهم السلام نيز از باب خيرخواهى و دلسوزى ، به همه مردم سفارش و وصيت دارند : خود را از عذاب فرداى قيامت حفظ كنيد ؛ به گونه اى زندگى كنيد كه به عذاب فردا دچار نشويد . اين سفارش در كلام خدا ، انبيا و ائمه عليهم السلام به صورت » اتّقوا الله « بيان شده است ؛ يعنى خود را براى خدا ، به خاطر او و در راه او حفظ كنيد و نگهداريد .

 پروردگار در آيه شريفه اى كه در سوره مباركه حشر است ، بعد از اين سفارش كه به همه مردان و زنان مى فرمايد ، از آنها مى خواهد :

 

 » وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ «(293)

 

 تفاوت نظر و رؤيت

 هر جا در قرآن مجيد به كلمه »نظر « برخورديد ، بدانيد كه اين كلمه در اصطلاح عرب ، با »رؤيت« فرق مى كند . رؤيت ؛ يعنى فقط صرف نگاه كردن ، اما نگاه كردنى كه نه به علم انسان اضافه مى كند ، نه روحيه او را تغيير مى دهد و نه تحوّل اخلاقى در او ايجاد مى كند ، بلكه نگاهى كه با نگاه حيوانات مشترك است و فقط كار چشم است .

 اما آنجايى كه نظر مطرح است ، چشم با نور عقل نگاه مى كند و در آنچه كه نگاه مى كند ، صاحب نگاه با فكر ، انديشه و تأمل برخورد مى كند .(294)

 وقتى پروردگار در قرآن مجيد مى فرمايد :

 

 » فَلْيَنظُرِ الْإِنسَنُ إِلَى طَعَامِهِ «(295)

 

 واجب مى شود كه انسان به خوراك خود نظر كند ، اما مگر مردم وقتِ خوردن به خوراك خود نگاه نمى كنند ؟ تمام زنده ها وقت خوردن ، به خوراك خود نگاه مى كنند . كسى در هنگام خوردن چشمش را نمى بندد و يا به سفره پشت نمى كند . پس خدا اين نگاه را نمى گويد ؛ چون اثر اين نگاه اين است كه انسان لقمه را ببيند ، بردارد ، بخورد ، بجود و ببلعد .(296)

 

 لزوم نظر به اثر براى پى بردن به مؤثر واقعى

 وقتى پروردگار مى فرمايد :

 

 » فَلْيَنظُرِ الْإِنسَنُ إِلَى طَعَامِهِ «(297)

 

 نظر واجب است ؛ يعنى نگاه كن و دنبال كن كه اين لقمه از كجا آمده است ؟ به وسيله چه كسى ساخته شده است ؟ سازنده اين لقمه از تو چه انتظاراتى دارد ؟ چه مقدار عوامل صرف آن شده است تا به دست تو برسد ؟ حرام است يا حلال ؟ اين معنى نظر است ؛ يعنى مى خواهد لقمه را براى شما به آينه اى تبديل كند كه شما در آن عوامل به وجود آورنده لقمه ؛ يعنى اول خدا و بعد مجموعه وسايل طبيعى و انسانى را ببينيد .

 لقمه اى كه خداوند دست اندركار به وجود آوردن آن بوده است و با به كار گرفتن ميلياردها عامل ، آن را تا سرِ سفره انسان كشيده ، كه انسان اين لقمه را بخورد و بعد مانند حيوانات زندگى كند ؟ يعنى شكم را پر كند و در بخش و مزرعه شهوت بچرد ؟ يعنى پروردگار عالم همه آسمان ها ، زمين ، دريا ، صحرا ، باد ، ابر ، گردش وضعى و انتقالى زمين ، ماه و ستارگان و خاك آماده را معطّل كرده است تا جنسى به نام انسان روى اين كره زمين آن لقمه را بخورد و ناشكرى كند؟ نمك بخورد و نمك دان بشكند ؟ ظلم ، جنايت و غارت گرى كرده ، حقّ همه را پايمال كند ؟(298)

 

 ظلم ستيزى خدا و فرهنگ خدايى

 چون كارهاى بد ، از انسان فلج ، گرسنه ، تشنه و كسى كه به صورت گوشت پاره اى در گوشه اى از بيمارستان يا خانه افتاده است ، سر نمى زند . تمام اين ظلم و جنايات بعد از اين است كه انسان از غذايى كه خورده است ، انرژى پيدا مى كند . آيا اين هدف خدا بوده است ؟ يعنى خداوند متعال ظالم و مجرم پرور است ؟

 اما در آيات ، دعاها و روايات ، وجود مقدس حضرت حق را اين گونه نمى بينيم . وقتى به آيات قرآن مراجعه مى كنيم ، مى بينيم پروردگار هر گونه ظلم را از خود نفى مى كند .(299) مى فرمايد :

 

 » وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ «(300)

 

 خدا ، خداى ظلم كننده اى نيست :

 

 » إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيًْا «(301)

 

 خدا كمترين ظلمى به كسى ندارد . حتى مى فرمايد :

 » وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلاً «(302)

 » وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا «(303)

 

 هم كلمه »فتيل « در قرآن آمده است و هم كلمه »نقير « . اولى يعنى من به اندازه نخ نازكى كه تقريباً نامرئى است و روى هسته خرما است ، به كسى ظلم نمى كنم و دومى يعنى به اندازه فرورفتگى سوزن روى هسته خرما به كسى ظلم نمى كنم .(304)

 

 گناهان صغيره و كبيره در قرآن

 پس اين لقمه ها را آماده نكرده است كه ما بخوريم و ظلم كنيم . اين مجموعه كارهايى كه بعد از خوردن نعمت هاى خدا مى كنند ، دو بخش است : يا گناه كبيره است ، يا گناه صغيره .

 در تمام گناهان كبيره و اصرار كنندگان بر گناهان صغيره در قرآن وعده عذاب داده شده است . آن وقت خدا و فرستادگانش سفارش مى كنند خود را به عذاب فردا گرفتار نكنيد ، يعنى گناه ، ظلم و دزدى نكنيد ، غصب نداشته باشيد ، رشوه نخوريد ، اختلاس ، زنا و حتى به نامحرم نگاه نكنيد . دروغ نگوييد ، تهمت نزنيد ، غيبت نكنيد و عمل زشت انجام ندهيد . اين امور شما را به عذاب فردا دچار مى كند .

 

 ارزش دقت فكرى در امور آخرتى

 پس اين كه مى فرمايد :

 

 » يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ «(305)

 

 يعنى با دقت عقلى ، با كمك فكر و انديشه بنگريد . چه چيز را ؟ زندگى بعد از اين دنيا ، عالم برزخ و قيامت را كه چه توشه اى پيش فرستاده ايد ؟ آيا آتش فرستاده ايد يا بهشت ؟

 اگر شما انديشه و تفكر كنيد ، همان فكرى است كه امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

 

 » تفكر ساعة خير من عبادة سنة «(306)

 

 تفكر در اين زمينه ها ، از يك سال عبادت بهتر است ؛ چون اين ديد باز را به شما مى دهد كه اگر براى فرداى خود آتش فرستاده ايد ، با فكر و انديشه ، در مقام خاموش كردنش برآييد .

 

 توبه ، خاموش كننده آتش جهنم

 مگر كسى كه براى خود آتش جهنّم فراهم كند ، آن آتش قابل خاموش كردن است ؟ بله . با چه چيزى خاموش مى شود ؟ با آب ؟ نه ، آب در آتش جهنم كارگر نيست ، بلكه آتش جهنم را توبه واقعى ، جبران گذشته ، ترك گناه و به ميدان آوردن عمل صالح خاموش مى كند . هر كسى مى تواند آتش خود را با توبه واقعى خاموش كند .

 

 

پی نوشت ها:

 

293) حشر (18 : (59؛ »و هر كسى بايد با تأمل بنگرد كه براى فرداى خود چه چيزى پيش فرستاده است.«

294) الفروق اللغوية، أبو هلال العسكرى: 544 - 543، ش 2189؛ »الفرق بين النظر والرؤية: أن النظر طلب الهدى، والشاهد قولهم نظرت فلم أر شيئا، وقال علي بن عيسى: النظر طلب ظهور الشى، والناظر الطالب لظهور الشى والله ناظر لعباده بظهور رحمته إياهم، ويكون الناظر الطالب لظهور الشى بإدراكه من جهة حاسة بصره أو غيرها من حواسه ويكون الناظر إلى لين هذا الثوب من لين غيره،والنظر بالقلب من جهة التفكر، والانظار توقف لطلب وقت الشى الذي يصلح فيه قال والنظر أيضا هو الفكر والتأمل لأحوال الأشياء ألا ترى أن الناظر على هذا الوجه لابد أن يكون مفكرا والمفكر على هذا الوجه يسمى ناظرا وهو معنى غير الناظر وغير المنظور فيه ألا ترى أن الانسان يفصل بين كونه ناظرا وكونه غير ناظر، ولا يوصف القديم بالنظر لان النظر لا يكون إلا مع فقد العلم ومعلوم أنه لا يصلح النظر في الشى ليعلم ألا وهو مجهول، والنظر يشاهد بالعين فيفرق بين نظر الغضبان ونظر الراضي، وأخرى فإنه لو طلب جماعة الهلال ليعلم من رآه منهم ممن لم يره مع أنهم جميعا ناظرون فصح بهذا أن النظر تقليب العين حيال مكان المرئي طلبا لرؤيته، والرؤية هي إدراك المرئي، ولما كان الله تعالى يرى الأشياء من حيث لا يطلب رؤيتها صح أنه لا يوصف بالنظر.«

295) عبس (24 : (80؛ »پس انسان بايد به خوراكش با تأمل بنگرد.«

296) الكافى: 49/1، باب النوادر، حديث 8؛ »عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ U فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ قَالَ عِلْمُهُ الَّذِي يَأْخُذُهُ عَمَّنْ يَأْخُذُهُ.«

297) عبس (24 : (80؛ »پس انسان بايد به خوراكش با تأمل بنگرد .«

298) البرهان في تفسير القرآن: 163/1، حديث 366؛ »قال أمير المؤمنين عليه السلام في قول الله U: هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ ءٍ عَلِيمٌ. قال: هو الذي خلق لكم ما في الأرض جميعا لتعتبروا به، و لتتوصلوا به إلى رضوانه، و تتوقوا به من عذاب نيرانه. ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ أخذ في خلقها و إتقانها فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ ءٍ عَلِيمٌ و لعلمه بكل شي ء- علم المصالح- فخلق لكم ما في الأرض لمصالحكم، يا بني آدم.«

299) مستدرك الوسائل: 370/12، باب 15، حديث 14327؛ »عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين عليه السلام أَنَّهُ قَالَ مَا زَالَتْ نِعْمَةٌ عَنْ قَوْمٍ وَ لَا غَضَارَةُ عَيْشٍ إِلَّا بِذُنُوبٍ اجْتَرَحُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ.«

300) آل عمران (182 : (3؛ »و گرنه خدا به بندگان ستمكار نيست.«

301) يونس (44 : (10؛ »يقيناً خدا هيچ ستمى به مردم روا نمى دارد.«

302) نساء (49 : (4؛ »به اندازه رشته ميان هسته خرما مورد ستم قرار نمى گيرند.«

303) نساء (124 : (4؛ »و به اندازه گودى پشت هسته خرما مورد ستم قرار نمى گيرند.«

304) البرهان في تفسير القرآن 176/2 ]سورة النساء (124 : (4 ]؛ » »وَ لا يُظْلَمُونَ نَقِيراً« ]و هي النقطة التي في النواة.«

ترجمه بيان السعادة: 204/4؛ » »فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقِيراً« »نقير« يعنى چيز اندك، و نقير عبارت از نقطه وسط هسته خرماست. و علّت اختلاف بين دو فقره از آيه كه در اوّلى شرط مجمل است و جزاء مضارع بدون فاء است و در دوّمى تفصيل در شرط داده و جمله را اسميّه مصدّر با فاء آورده است، اين است كه اين نوع سخن گفتن از عادت صاحبان حيا و كرم است كه در جانب وعيد به اجمال و در جانب وعده با تفصيل و تأكيد سخن مى گويند.«

 البرهان في تفسير القرآن 91/2 ]سورة النساء (50 - 49 : (4 ]؛ »و قوله تعالى: وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا قال: القشرة التي تكون على النواة.«

 ترجمه مفردات: 9/3، )فتل( ]فتل[؛ »فتلت الحبل فتلا: ريسمان را تاباندم. فتيل: همان مفتول و تابيده شده است و نيز رشته نازك ميان شكاف هسته خرما كه به شكل نخ و ريسمان است و فتيل ناميده شده، خداى تعالى گويد: »وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا«.«

305) حشر (18 : (59؛ »اى اهل ايمان ! از خدا پروا كنيد ؛ و هر كسى بايد با تأمل بنگرد كه براى فرداى خود چه چيزى پيش فرستاده است.«

306) تفسير العياشي: 208/2، حديث 26؛ »عن أبي عبد الله عليه السلام قال تفكر ساعة خير من عبادة سنة، قال الله »إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ«.«

 

ادامه دارد . . .


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

گرفتارى گناه در لحظه مرگ
ارتباط انسان با وحى الهى و شيطانى‏
لشگركشى زيباى خدا
تبيين كلمه «غاسق» در قرآن‏
ناله‏هاى اميرالمؤمنين عليه السلام از خوف جهنم‏
مخلَصين، تاجران پرمنفعت‏
ديدگاه قرآن درباره زندگى پاك‏
نشانه دوم اهل تعقّل‏
نفس - جلسه نهم
خودشناسی - جلسه ششم

بیشترین بازدید این مجموعه

خودشناسی - جلسه ششم
نفس - جلسه نهم
ديدگاه قرآن درباره زندگى پاك‏
مخلَصين، تاجران پرمنفعت‏
ناله‏هاى اميرالمؤمنين عليه السلام از خوف جهنم‏
مرورى بر آيات 151 و 152 سوره انعام‏
ياد مرگ: راه نجات از پستى دنيا
بصيرت يوسف (ع)
فضل و رحمت الهی - جلسه هجدهم - (متن کامل + عناوین)
نماز، زیباترین صدا در عالم

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^