فارسی
پنجشنبه 09 فروردين 1403 - الخميس 17 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

گناهان كبيره از نظر بزرگان

مرحوم مجلسى رحمه الله از شيخ بهايى در تعريف گناهان كبيره اين اقوال را ذكر مى كند:
1 ـ هر گناهى كه خداوند در قرآن مجيد انسان را به خاطر آن به عذاب تهديدكرده است .
2 ـ هر معصيتى كه شارع برايش حدّى معين كرده و در قرآن نسبت به آن تهديد آمده است .
3 ـ هر گناهى كه ارتكاب آن دلالت بر بى اعتنايى به دين داشته باشد .
4 ـ هر گناهى كه حرمتش به دليل قطعى ثابت شده باشد .
5 ـ هر معصيتى كه در كتاب و سنّت به شدّت مورد تهديد قرار گرفته باشد .
6 ـ ابن مسعود مى گويد : گناهان از اوّل سوره نساء تا آيه شريفه  إِن تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ   كبيره است .
7 ـ هر گناهى كبيره است ؛ زيرا هر معصيتى مخالفت خداست و كوچك و بزرگى آنها نسبت به بالا و پايين است : مثلاً بوسيدن زن نامحرم نسبت به زنا صغيره و نسبت به نظر كردن به او كبيره است . سپس علاّمه بزرگ ، خدمت گزار بى نظير مرحوم مجلسى  رحمه الله مى گويد :  گويا نظر كسى كه همه گناهان را كبيره دانسته اين است كه گناه را نبايد كوچك و ناچيز شمرد ؛ چنانچه در اخبار بسيارى آمده است :  گناه را كوچك نشماريد ؛ زيرا نافرمانى شخص بزرگ ، بزرگ است و مخالفت با
 پروردگار جليل سنگين  .
 ولى اين موضوع منافات ندارد كه برخى از گناهان نسبت به خود بزرگتر از برخى ديگر باشد و به صغائر و كبائر تقسيم گردد كه اگر از كبائر كناره گيرى شود صغائر آنها آمرزيده گردد و ارتكاب كبيره و اصرار بر صغيره با عدالت منافات دارد .  امّا در رابطه با شماره گناهان كبيره ، برخى آنها را هفت عدد دانسته اند :
 1 ـ شرك به خدا 2 ـ آدم كشى 3 ـ تهمت زنا زدن به زن پاكدامن 4 ـ خوردن مال يتيم 5 ـ زنا 6 ـ فرار از جنگ 7 ـ عقوق والدين .
و عدّه اى 13 گناه ديگر را به آن اضافه كرده اند :
1 ـ لواط 2 ـ جادوگرى 3ـ رباخوارى 4 ـ غيبت 5 ـ سوگند دروغ 6 ـ شهادت
ناحق 7 ـ ميخوارى 8 ـ بى احترامى به كعبه 9 ـ دزدى 10 ـ پيمان شكنى 11 ـ
تعرّب  بعد از هجرت 12 ـ نوميدى از رحمت خدا 13 ـ ايمنى از مكر پروردگار .
و بعضى ديگر از علما و بيداران راه حق ، 14 گناه ديگر بر گناهان بالا افزوده اند :
1 ـ خوردن مردار 2 ـ خوردن خون 3 ـ خوردن گوشت خوك 4 ـ خوردن
قربانى براى غير خدا 5 ـ خوردن هر حرامى مانند رشوه تحت عنوان سُحْت 6 ـ
قماربازى 7 ـ كم فروشى 8 ـ كمك به ظالم 9 ـ حبس حق مردم بدون دست تنگى
10 ـ اسراف 11 ـ تبذير 12 ـ خيانت 13 ـ اشتغال به كارهاى بيهوده 14 ـ اصرار ورزيدن بر گناهان صغيره .علامه مجلسى  رحمه الله سپس مى گويد :  براى هيچ يك از اين اقوال و تعريف و شماره گناهان ، دليل مطمئنى نيست و شايد پنهان بودن كبيره يا عدد آن از طرف خدا مصلحتى باشد ، چنان كه در نهان بودن شب قدر و صلاة وُسْطى مصلحت است !  برخى از بيداران مى گويند :  مصلحت پنهان بودن عدد كبيره يا خود كبيره در آن است كه انسان در تمام لحظات از هر گناهى خوددارى كند ؛ مبادا كه آن گناه كبيره باشد و اتّفاقاً در همان وقت انسان مورد خشم و غضب حق و سخط حضرت حق قرار بگيرد و توبه برايش مشكل شود ؛ چون در روايات آمده است :  از هر گناهى بپرهيزيد ؛ مبادا كه هنگام ارتكاب گناهى ناگهان مورد سخط قرار گيريد و از هيچ عبادتى روى مگردانيد كه رحمت او در عبادات پنهان است و ممكن است عبادتى باشد كه رحمت حق را به سوى شما جلب كند و شما نسبت به آن غافل باشيد  . عَنْ أَبى عَبْدِاللّهِ  عليه السلام قالَ : قالَ النَّبِىُّ  صلى الله عليه و آله : أَرْكانُ الْكُفْرِ أَرْبَعَةٌ : الرَّغْبَةُ وَالرَّهْبَةُ وَالسَّخَطُ وَالْغَضَبُ  . امام صادق عليه السلام از رسول اسلام صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه پايه هاى كفر چهار چيز است:
1 ـ دلبستگى به دنيا و شهوات نفسانى ، 2 ـ ترس از دست رفتن دنيا و ترس از پرداخت جهاد و زكات ، 3 ـ ناخرسندى از فعل خدا نسبت به خود از تقسيم روزى و قضا و قدر ، 4 ـ خشم . عَنْ أَبى عَبْدِاللّهِ  عليه السلام قالَ : قالَ رَسُولُ اللّهِ  صلى الله عليه و آله : إِنَّ أَوَّلَ مَا عُصِىَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ سِتّ : حُبُّ الدُّنْيا ، وَحُبُّ الرِئاسَةِ ، وَحُبُّ الطَّعامِ ، وَحُبُّ النَّوْمِ ، وَحُبُّ الرَّاحَةِ ، وَحُبُّ النِّساءِ  . امام صادق  عليه السلام از رسول خدا  صلى الله عليه و آله نقل مى كند : سرآغاز نافرمانى از خدا شش چيز است : دوستى دنيا ، رياست ، خوراك ، استراحت و دوستى بى مورد نسبت به زنان . زشتى اين شش برنامه در روايت ،در صورت افراط و گرايش بيش از حدّ است ، به عبارت ديگر ، اسلام نه افراط را مى پسندد و نه تفريط را ؛ بلكه اعتدال از مهمترين
ويژه گى هاى اين دين الهى است كه حتى در مورد عبادات نيز مورد سفارش قرار گرفته است . عَنْ أَبى عَبْدِاللّهِ  عليه السلام قالَ : قالَ رَسُولُ اللّهِ  صلى الله عليه و آله : مِنْ عَلاماتِ الشِّقاءِ جُمُودُ الْعَيْنِ وَقَسْوَةُ القَلْبِ وَشِدَّةُ الْحِرْصِ فى طَلَبِ الدُّنْيا ( الرِّزق ) وَالإِصْرارِ عَلَى الذَّنْبِ  . امام صادق  عليه السلام از نبىّ اكرم  صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه از نشانه هاى بدبختى خشك
چشمى و سخت دلى و حرص زياد در طلب دنيا و اصرار به گناه است . عَنْ أَبى عَبْداللّهِ  عليه السلام قالَ : قالَ رَسُولُ اللّهِ  صلى الله عليه و آله : ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ كانَ مُنافِقاً وَإِنْ صامَ وَصَلّى وَزَعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ : مَنْ إِذَا ائْتُمِنَ خانَ وَإِذا حَدَّثَ كَذِبَ وَإِذا وَعَدَ خَلَفَ ، إِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ فى كِتابِهِ :  اِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنينَ   وَقالَ :  أَنَّ لَعْنَةَ
اللّهِ عَلَيْهِ اِنْ كانَ مِنَ الْكاذِبينَ   وفى قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ  وَاذْكُرْ فى الْكِتابِ اِسْماعيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَكانَ رَسُولاً نَبِيّاً   . امام صادق  عليه السلام از نبىّ اكرم  صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه سه صفت است كه در هركه
باشد منافق است اگرچه اهل نماز و روزه باشد و خود را مسلمان بداند : كسى كه در امانت خيانت كند ، در سخن گفتن دروغ بگويد و هرگاه وعده دهد خلف وعده كند . خداوند در كتابش فرموده : خدا خيانتكاران را دوست ندارد و لعنت خدا بر او اگر از دروغگويان باشد و فرموده اسماعيل را در كتاب ياد كن همانا او
درست وعده و رسول و پيامبر بود . آنچه ذكر شد نمونه اى است از ويژگى هاى عارفان خائفِ از مقام حق و بيم داران از عذاب فردا .  آن كس كه براى شناخت محرّمات اقدام نكند و آن كس كه محرّمات را مى شناسد و از آن پروا نمى كند امتيازى از مسلمانى ندارد و آن كه از گنهكار و گناه پرهيز دارد و چون گوسپندى كه از گرگ مى گريزد از عاصيان عامد و گنهكاران معاند مى گريزد عارفى است كه خوف در دل او جايگزين شده است ، فرار و گريزش از گناه و اهل گناه ، دليل بر خوف اوست اين است معناى كلام حضرت صادق  عليه السلام كه فرمود : فَدَليلُ الْخَوْفِ الْهَرَبُ .



منبع : برگرفته از كتاب عرفان اسلامي استاد حسين انصاريان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

اقسام انديشه‏
انسان‏هاى پست‏تر از حيوان
لذّت اميد
در آداب خروج از منزل
مربیان و پنج دوره حیات انسان
نمونه‏هايى از تاريخ
حالت جذب و انجذاب
عرفان اسلامي: شرح مصباح الشريعه (جلد 8)
حکایت طلبه شاهرودى
فراز و نشیب سیر و سلوک امتحان است

بیشترین بازدید این مجموعه

حکایت طلبه شاهرودى
حالت جذب و انجذاب
مربیان و پنج دوره حیات انسان
نفس و هفت مرحله آن
نمونه‏هايى از تاريخ
لذّت اميد
انسان‏هاى پست‏تر از حيوان
عرفان اسلامي: شرح مصباح الشريعه (جلد 8)
در آداب خروج از منزل
اقسام انديشه‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^