فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

ايمان و آثار آن - جلسه اول (1) - (متن کامل + عناوین)

       

 

نشانه هاى دينداران واقعى

 

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله رب العالمين و الصلا و السلام على محمّد و اهل بيته الطاهرين صلوات الله عليهم اجمعين .

 

پيش از ورود به كلاس تربيتى امام عليعليه السلام لازم است به شايستگى علمى اين مربى بشريت اشاره كنيم. البته، بيان اين شايستگى علمى يا بايد از زبان وجودى برتر از او باشد يا به زبان خودش. او در معرّفى بخشى از توان علمى اش به ابن عباس كه از شاگردان برجسته او به شمار مى رود «1»، مى گويد:

پسر عباس! اگر براى تشكيل كلاس شرح و تفسير قرآن، افراد زود فهمى را بيابم، و من سور حمد را كه تنها هفت آيه بيش تر ندارد، براى موضوع تدريسم انتخاب كنم، و اين افراد از شروع اين كلاس تا پايانش، هم مطالبى را كه من مى گويم، بنويسند، وزن اين يادادشت ها چنان سنگين مى شد كه با آن مى توانستم هفتاد شتر قوى را گرانبار كنم. «2»

اين تعريفى كه على از خود مى كند، نشان مى دهد كه اين مغز متفكّر به طور مستقيم از چشمه بى نهايت ربانى فيض مى گرفت تا آن را به من و شما برساند و درخت وجودمان را در اين عالم، پرمحصول كند. براى همين به حقيقت بايد گفت: دل بريدن از على عليه السلام، يعنى خشكاندن درخت وجود از آبنوش تمام معانى عالى.

اين مربى بزرگ، در كلاس تربيتى كه براى امام حسن عليه السلام تشكيل داده بود، يازده نشان دينداران را تبيين كرده «3» كه ما اگر ديندارى خود را با اين نشانه ها

______________________________
(1) پى نوشت 1. عبد الله بن عبّاس بن عبد المطلب الهاشمى: و هو الذى دعا له النبى صلّى الله عليه و آله بقوله: «اللّهم علّمه التأويل و فقّهه فى الدّين». و هو أوّل من أملى تفسير القرآن، و كان من شيعه أمير المؤمنين و خواص تلاميذه، و كان يعرف بترجمان القرآن. فهرس التراث، ج 1، ص 99

(2) 2. ينابيع الموده، ج 1، ص 205. اصل روايت را ابن شهر آشوب دركتاب مناقب آل ابى طالب، ج 1، ص 322 از قوت القلوب چنين نقل كرده: قال على عليه السلام: لو شئت لاوقرت سبعين بعيرا فى تفسير فاتحه الكتاب.

(3) 3. كلينى، كافى، ج 2، ص 239. متن كامل حديث چنين است: عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِى بَصِيرٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام، قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام: إِنَّ لِأَهْلِ الدِّينِ عَلَامَاتٍ يُعْرَفُونَ بِهَا صِدْقَ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءَ الْأَمَانَهِ وَ وَفَاءً بِالْعَهْدِ وَ صِلَهَ الْأَرْحَامِ وَ رَحْمَهَ الضُّعَفَاءِ وَ قِلَّهَ الْمُرَاقَبَهِ لِلنِّسَاءِ أَوْ قَالَ قِلَّهَ الْمُوَاتَاهِ لِلنِّسَاءِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ وَ سَعَهَ الْخُلُقِ وَ اتِّبَاعَ الْعِلْمِ وَ مَا يُقَرِّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ زُلْفَى طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ ...

بسنجيم و آن ها را در خود ببينيم، به دستاوردى خواهيم رسيد كه حضرت در پايان بيان اين نشانه ها، به چنين ديندارانى بشارت آن را داده است، و اگر چنين نباشد و ما ببنيم برخى از اين نشانه ها در وجود ما نيست، به همان نسبت هم در ديندارى ما كمبود وجود دارد و ما از اين نظر در زندگى دچار بى نظمى هستيم و در برنام حياتى مان گرفتاريم.

براى همين اين كلاس، بهترين كلاس تربيتى براى ما است و محلى مى باشد براى درمان كردن دردهايى كه به خاطر كمبود برنامه هاى الهى در ما وجود دارد. بعد از شنيدن گفته هاى چنين انسانى و با چنان مغز مستقيم و با چنان زبانى كه توضيح خواسته هاى خداست، ما خواهيم توانست به درمان خود بپردازيم.

 

نشانه هاى دينداران

«إِنَّ لِأَهْلِ الدِّينِ عَلَامَاتٍ يُعْرَفُونَ بِهَا»: هر گاه خواستيد وابستگان به خدا، انبيا، ائمه و وابستگان به دين، اهل سعادت و سلامت را بشناسيد، بايد اين نشانه هاى يازدهگانه را در آن ها مشاهده كنيد. وجود اين نشانه ها در آنان، نشان مى دهد كه ريشه وجود آن ها در سرزمين نبوت و مكتب الهى زنده است، و آن ها براى به ثمر رساندن انسانيت خود، مشغول به فعاليت هستند. چنين كسانى را با اين نشانه ها بشناسيد:

 

نشان اول: راستى درسخن

نشانه اول آن ها، «صِدْقَ الْحَدِيثِ » است؛ آن ها زبانى راستگو دارند؛ زبانى دارند كه با دروغ، كه در اسلام خيانت و جنايت است، ارتباطى ندارد. دروغگو يعنى آدم ضعيف النفس، ترسو، وجود بى شخصيت، و كسى كه پيوند خود را از اصالتش بريده است. در رأس راستگويان عالم، پيغمبران خدا هستند. قرآن مجيد مى فرمايد: در بازار قيامت، برنامه اى كه منفعتى سرشار را نصيب زنده شدگان مى كند، راستى است: هذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ «1»؛ يعنى آن ها در تمام برنامه ها راستگو هستند. انسان هاى راستگويى كه به زن، فرزند و به اجتماع راست مى گويند و در تمام شؤون حيات، افرادى مورد اطمينان هستند.

______________________________
(1) 4. مائده: 119

آنان از نظر زبان، افراد راستگوى داراى صداقت و زبان مستقيم هستند. اين نشانه اول، دينداران است. «1»

 

نشان دوم: اداى امانت

دومين نشانه اى كه در دينداران ديده مى شود، «أَدَاءَ الْأَمَانَهِ» است؛ محال است كه آن ها به امانت خيانت كنند؛ آن ها افرادى هستند كه تمام وجودشان را امانت خدا مى دانند و نسبت به چشم، گوش، دست، پا، شهوت و شكم خود خاين نيستند: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَهَ عَلَى السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُوماً جَهُولًا. «2»

خدا مى گويد: من امانت قانونى و شرعى خود را بر هم عالم عرضه كردم و تنها قوه پذيرش انسان امانت من را پذيرفت، و اين چنين شد كه انسان خود را امانت دار خدا مى داند و دينداران اين ويژگى انسان بودن خود را نشان مى دهند. آنان نسبت به امانت خلق هم انسان هايى مستقيم هستند و اگر ميليون ها و ميلياردها تومان پول نزد آنان امانت گذاشته شود، اين وابستگان به خدا، بين آن پول هاى آن چنانى و پر كاهى فرقى نمى گذارند، يعنى خود را نسبت به چنين مالى هيچ كاره مى دانند؛ معنايى ندارد كه اصلًا به فكرشان خطور كند نسبت به اين پول دست درازى كنند.

روايتى را ابوذر نقل كرده كه عثمان بن عفان، خليفه سوم اهل تسنن، هم در نقل اين روايت با او شريك بوده و آن را تأييد نموده است:

شبى يك درهم به عنوان صدقه پيش پيغمبر امانت بود، رسول الله صلّى الله عليه و آله و سلّم از ترس اين كه مبادا بميرد و ورثه اش آن را از اموال مورثى به حساب آورند، شب را در حزن و وحشت به سر برد تا اين كه صبح فردايش آن يك درهم را صدقه داد و آرام گرفت و خيال خود را راحت كرد. اين رفتار حضرت، گوياى حساسيت دين نسبت به امانت است. «3»

______________________________
(1) 5. دربار صدق الحديث در كافى، ج 2، ص 104 چنين آمده:

- إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً إِلَّا بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَهِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ

- لَا تَغْتَرُّوا بِصَلَاتِهِمْ وَ لَا بِصِيَامِهِمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبَّمَا لَهِجَ بِالصَّلَاهِ وَ الصَّوْمِ حَتَّى لَوْ تَرَكَهُ اسْتَوْحَشَ وَ لَكِنِ

اخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَه.

- مَنْ صَدَقَ لِسَانُهُ زَكَى عَمَلُهُ

(2) 6. احزاب: 72.

(3) 7. تبريزى انصارى، اللمعه البيضاء، ص 807. متن كامل روايت چنين است:

ويؤيده ما روى عن أبى ذر انه قال لعثمان: لم لا تقسم هذه المائه ألف درهم وحبستها عن الفقراء؟ فقال: انتظر حتى يلحق بها مثلها فافرقها، فبكى أبوذر و قال: هل تذكر أن النبيصلى الله عليه و آله دخل ليلا فى داره و هو فى غايه الحزن و الوحشه، و رأيناه الليله الآتيه فى غايه السرور و حسن الحاله، فسألناه عن السبب و العله، فقال: كان البارحه فى دارى درهم صدقه، وخفت أن أموت فيدخلها الورثه فى جمله أموالى، و اليوم تصدقت به و حصلت لى الطمأنينه.

 

زين العابدين عليه السلام مى فرمايد: اگر خنجرى كه سر پدرم را در كربلا جدا كرد، در مملكت قيمت پيدا كند و عتيقه شود و قيمت آن هم خيلى بالا رود، و شمر آن را نزد من به امانت بگذارد، والله روز خواستن آن امانت، آن را سالم به او پس مى دهم. «1» اين منش، مكتب دين است، هر چند امروز در جهان خيلى ها دارند به امانت خيانت مى كنند، و بالاخره تمدّن فعلى بشر با چنين منش هاى غلطى سقوط مى كند و الان هم دارد سقوط مى نمايد، ولى شما با پيروى از مكتب، سعى كنيد چنين نباشيد؛ چون اگر فريب اين زندگى بى قانون و بى قاعده را بخوريد و بگوييد جهان، جهانى نيست كه به امانت خيانت نكند، پس ما هم چنين كنيم، واگر بخواهيد از اين رهنمودهاى اسلام دست برداريد، ضرر براى خود شما هست.

 

نشان سوم: وفاى به عهد

نشانه سوم دينداران: «وَفَاءً بِالْعَهْدِ» مى باشد. وابستگان به مكتب الهى، وقتى به كسى وعده مى دهند، وعده و امضاى خود را محترم مى دانند. در ميان رواياتى كه در باب وفاى به عهد رسيده «2»، يكى از آن ها خيلى

______________________________
(1) 8. وسائل الشيعه، ج 19، ص 75، حديث 12. وَ عَنْ أَبِى حَمْزَهَ الثُّمَالِىِّ، قَالَ: سَمِعْتُ سَيِّدَ الْعَابِدِينَ عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِىِّ بْنِ أَبِى طَالِبٍ عليه السلام يَقُولُ لِشِيعَتِهِ: عَلَيْكُمْ بِأَدَاءِ الْأَمَانَهِ فَوَ الَّذِى بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَوْ أَنَّ قَاتِلَ أَبِىَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِىٍّ عليه السلام ائْتَمَنَنِى عَلَى السَّيْفِ الَّذِى قَتَلَهُ بِهِ لَأَدَّيْتُهُ إِلَيْهِ، وَ فِى الْخِصَالِ بِإِسْنَادِهِ الْآتِى عَنْ عَلِىٍّ عليه السلام فِى حَدِيثِ الْأَرْبَعِمِائَهِ، قَالَ: أَدُّوا الْفَرِيضَهَ وَ الْأَمَانَهَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ وَ لَوْ إِلَى قَتَلَهِ أَوْلَادِ الْأَنْبِيَاءِ.

(2) 9. در موضوع لزوم وفاى به وعده، علاوه بر روايتى كه در متن آمده، روايات ديگرى هم نقل شده است:

الف- عن هشام بن سالم قال: سمعت أبا عبد اللّه عليه السّلام يقول: عده المؤمن أخاه نذر لا كفّاره له، فمن أخلف فبخلف اللّه بدأ و لمقته تعرّض و ذلك قوله: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ.» كافى ج 2، ص 363.

ب- مَا بَاتَ لِرَجُلٍ عِنْدِى مَوْعِدٌ قَطُّ، فَبَاتَ يَتَمَلْمَلُ عَلَى فِرَاشِهِ لِيَغْدُوَ بِالظَّفَرِ بِحَاجَتِهِ، أَشَدَّ مِنْ تَمَلْمُلِى عَلَى فِرَاشِى حِرْصاً عَلَى الْخُرُوجِ إِلَيْهِ مِنْ دَيْنِ عِدَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عَائِقٍ يُوجِبُ الْخُلْفَ؛ فَإِنَّ خُلْفَ الْوَعْدِ لَيْسَ مِنْ أَخْلَاقِ الْكِرَامِ. غرر الحكم و درر الكلم، ص. 120.

ج- عَنْ يَزِيدَ الصَّائِغِ، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِى عَبْدِ اللَّهِ عليه السّلام: رَجُلٌ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ إِنْ حَدَّثَ كَذَبَ وَ إِنْ وَعَدَ أَخْلَفَ وَ إِنِ ائْتُمِنَ خَانَ مَا مَنْزِلَتُهُ؟ قَالَ: هِىَ أَدْنَى الْمَنَازِلِ مِنَ الْكُفْرِ وَ لَيْسَ بِكَافِر.

كافى، ج 2، ص 290.

 

مهم است. در اين روايت، پيغمبر صلّى الله عليه و آله و سلّم مى فرمايد: «مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ، فَلْيَفِ إِذَا وَعَد» «1»: هر مسلمانى كه خدا را مى شناسد، و به روز قيامت ايمان دارد، اگر وعده اى مى دهد، بايد به وعده خود عمل كند. از آن جا كه شرط اجراى قانون، داشتن ضمانت اجرا است، در اين روايت حضرت به ضمانت اجرا اهميت داده و از همان نخست مى گويد: «مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ»؛ يعنى اگر كسى به وعده عمل نكند، ايمان به خدا و روز جزا ندارد. وقتى كه او به وعده خود عمل نكرد، معلوم مى شود كه وعده اش ضامن اجرا نداشته است. البته، نبايد تلاش كنيم قوانين دينى را با زور و ترس عملى كنيم و براى اين كار به ضمانت بيرونى متوسّل شويم؛ بلكه بايد قانون خدا ضامن اجراى درونى داشته باشد. وگرنه براى اجراى قانون خدا نسبت به كسى كه به خدا و روز قيامت ايمان نداشته باشد، تنها وجود ترس و زور كافى نيست و با به كارگيرى چنين ابزارهايى او قوانين دينى را اجرا نخواهد كرد؛ چون برايش ديگر حلال و حرام مهم نيست. واقعاً در اين جا بايد تمام گنهكاران تشخيص بدهند كه چقدر از خدا دور هستند؛ كسانى كه مى دانند چه چيز حرام است و در همان حال دارند مرتكب آن حرام و گناه مى شوند؛ مى دانند چه چيزى واجب است، اما به آن عمل نمى كنند؛ يعنى قانون خدا نسبت به آنان ضامن اجرا ندارد؛ چون ايمان ندارند؛ مسلمان هستند، ولى تنها مسلمان اسمى اند. آن ها هر چند تا لحظه مردن، چنين مسلمانى هستند، ولى براى اين كه بدانيد كه بعد از آن، وضعيت آنان چگونه مى شود، بايد به قرآن مراجعه كنيد تا ببينيد وضعيت آن ها چگونه مى شود.

 

نشان چهارم: صل رحم

نشانه چهارم دينداران، «صِلَهَ الْأَرْحَامِ» است. وابستگان به ما، پوشيده، سير، سيراب، پولدار و خانه دار نيستند، در حالى كه قوم، خويش و رِحِم متدين آن ها بى پول و بى خانه باشند؛ بى آب و بى برق باشند؛ بى لباس باشند. در اسلام رؤيت ارحام نداريم و به جاى آن، صله ارحام داريم. لغت صله، از اتصال است؛ يعنى قوم و خويش فقير خود را، از پدر و مادر تا آخرين فرد قوم و خويشتان، چه سببى

______________________________
(1) 10. كلينى، كافى، ج 2، ص 364.

 

باشند و چه نسبى اى كه با شما ارتباط دارند، به خود نزديك كنيد. 

 

نشان پنجم: ترحّم بر ضعيفان

نشانه چهارم، «رَحْمَهَ الضُّعَفَاءِ» مى باشد. دل وابستگان ما هيچ گاه نمى توانند ضعيفى را ببينند و بعد با بى تعهّدى و بى مسئوليتى، از او عبور كنند؛ بلكه وابستگان ما، چنان دل هايى دارند كه وقتى كه ضعيفى را مى بينند، دل هايشان آن ها را متوقف مى كند تا شكستگى آن ضعيف جبران و ترميم گردد و بعد بتوانند از او رد بشوند؛ چون هنوز رحيم بودنشان به عنوان شعاع رحمت الهى، در آن ها زنده است. 

 

 ادامه دارد . . .


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ظهور اشک از قلب صاف و پاک از گناه
معناي توحيد و شرك
حليمه سعديه، دايه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله
مرگ و فرصتها- جلسه دوازدهم
بازگشت نیکی و احسان به انسان
صلابت دربرابر دشمنان دین
كوتاهى زندگى دنيا در داستان اصحاب كهف
حقیقت جویی کمیل
نظام خانواده در اسلام - جلسه هجدهم – (متن کامل + ...
تفكر و بيدارى قلب

بیشترین بازدید این مجموعه

عقل کلید گنج سعادت - جلسه دوم - درباره تقابل عقل و ...
كسب رحمت در تجارت‏خانه دنيا
تكبر ورزيدن شيطان‏
رفتار امام حسن، عليه السلام، با مرد شامى‏
شیطان و اهل تقوا - جلسه سى و دوم – (متن کامل + ...
اسلام آوردن زكريا بن ابراهيم و خدمت او به پدر و ...
كرامات اخلاقى مرحوم حاج آقا رحيم ارباب
تفکر در وجود پیامبراکرم (ص)
دهه اول محرم 94 حسینیه آیت الله علوی تهرانی ...
تهران/ حسینیهٔ هدایت/ دههٔ اول محرّم/ ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^