فارسی
پنجشنبه 09 فروردين 1403 - الخميس 17 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

مراحل روزه خصوص‏

اما روزه خصوص كه روزه شايستگان و صالحان از عباد خداست و آن عبارت از حفظ جوارح از آثام است، با شش مرحله قابل تحقق است:

اول: نگاهدارى چشم از وسعت نظر نسبت به آنچه مذموم و مكروه است و نسبت به هر چيزى كه دل را از توجه به حضرت دوست باز دارد.

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: ألنَّظْرَةُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهامِ إبْليسَ فَمَنْ تَرَكَها خَوْفاً مِنَ اللّهِ اتاهُ اللّهُ ايماناً يَجِدُ حَلاوَتَهُ فى قَلْبِهِ .

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: نگاه تير مسمومى از تيرهاى شيطان است، هر كس آن را ترك كند، خداوند ايمانى به او مرحمت كند كه لذت آن ايمان را در قلب خود بيابد.

و از آن حضرت است كه:

خَمْسٌ يُفْطِرْنَ الصَّائِمَ: ألْكِذْبُ وَالْغيبَةُ وَالنَّميمَةُ وَالْيَمينُ الْكاذِبَةُ وَالنَّظَرُ بِشَهْوَةٍ .

پنج چيز روزه را باطل مى كند: دروغ، غيبت، سخن چينى، قسم دروغ، نظر به شهوت.

دوم: حفظ زبان است از هذيان، دروغ، غيبت، نمامى، فحش، جفا، خصومت، مراء كه در اين زمينه ها بايد زبان را وادار به سكوت كرد، يا مشغول ذكر حق يا تلاوت قرآن كه ذكر و تلاوت و يا سكوت از آن همه گناه سنگين، روزه زبان است.

در خبر است كه:

دو زن روزه دار در عهد رسول خدا صلى الله عليه و آله، بر اثر گرسنگى و تشنگى موجب تلف اجازه افطار خواستند حضرت قدحى نزد آنان فرستاد و دستور استفراغ داد، يكى از آنان خون و گوشت تازه استفراغ كرد در حدى كه نصف قدح را گرفت و آن ديگر هم همان طور در حدى كه قدح پر شد، مردم تعجب كردند حضرت فرمودند: اينان از آنچه خدا حلال كرده بود «خوردن، آشاميدن، سر زير آب بردن و...» روزه بودند و به آنچه حضرت حق حرام فرموده بود افطار كردند، يكى از آن كه پيش ديگرى نشست و از مردم غيبت كرد، يعنى از گوشت مردم خورد.

صدوق به اسنادش از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نقل مى كند:

مَنِ اغْتابَ مُسْلِما بَطَلَ صَوْمُهُ وَنَقَضَ وُضُوءُهُ فَإنْ ماتَ وَهُوَ كَذلِكَ ماتَ وَهُوَ مُسْتَحِلٌّ لِما حَرَّمَ اللّهُ .

هر كس از مسلمانى غيبت كند روزه اش باطل و وضويش شكسته شده و اگر به اين حال بميرد حلال شمارنده حرام خدا مرده.

سوم: حفظ گوش از شنيدن برنامه هاى حرام است و شنيدن برنامه حرام كه عبارت از شنيدن دروغ در حق مسلمان، تهمت و افترا در حق مؤمن و غيبت مردم است و هم چنين شنيدن موسيقى و آواز زنان، به اندازه اى از نظر ديانت مقدسه گناهش سنگين است كه هم ترازوى با خوردن حرام شمرده شده:

[سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ ] .

آنان فوق العاده شِنواى دروغ اند [با آن كه مى دانند دروغ است و] بسيار خورنده مال حرام.

نبىّ اسلام صلى الله عليه و آله فرموده:

ألْمُغْتابُ وَالْمُسْتَمِعُ شَريكانِ فى الْإثْمِ .

غيبت كننده و شنونده در گناه شريك هستند.

چهارم: حفظ بقيه جوارح از دست و پا از مكاره و شكم از شبهات است كه معنا ندارد انسان از حلال روزه بگيرد، با حرام افطار كند.

كسى كه از حلال روزه بگيرد و با حرام افطار كند، مانند شخصى است كه خانه اى بسازد ولى شهرى را خراب كند.

غذاى حلال اگر زياد خورده شود مضر است، روزه براى تقليل أكل حلال است، واى بر كسى كه آلوده به حرام است.

اگر كسى به وسيله روزه حلال را كم كند، ولى از طرفى دچار به حرام شود، يعنى شكم را از خوردن حفظ كند، ولى اعضا و جوارحش در گناه آزاد باشند، مثل كسى است كه از خوردن دواى زياد به خاطر ضررش پناه بخوردن سم ببرد، آيا اين عمل نتيجه جهل و بى خردى نيست؟

حرام، سمى است كه هلاك دين در آن است و حلال دارويى است كه كم آن سودمند و بسيارش مضر است و منظور از روزه تقليل در خوردن حلال است و آنچه روزه اى است كه حلال در آن كم خورده شود و حرام در آن بسيار انجام بگيرد!

پنجم: در وقت افطار قناعت به كم خوردن از حلال كند، مواظب باشد شكم را از غذا پر نكند كه ظرفى در پيشگاه حضرت او مبغوض تر از شكم پر آن هم از حلال نيست، حرام خوردن كه كار روزه دار و مردم مؤمن نمى باشد، تا نسبت به آن قضاوت شود.

كسى كه هر چه بخواهد به وقت افطار بخورد، چگونه مى تواند با روزه اش دشمن خدا را مقهور و قدرت شهوت را بشكند؟

مقصود از روزه، خالى شدن شكم از طعام و تعديل شهوت است، اگر بنا باشد سفره ماه رمضان رنگين شود، تمام همت انسان قبل از رمضان و در رمضان معطوف جمع كردن غذاهاى رنگارنگ مى شود، آن وقت خوراك انسان در سحر و افطار ماه رمضان بيشتر از اوقات ديگر مى گردد، در اين صورت آدمى به اهداف پاك روزه نخواهد رسيد!

شما در ماه رمضان بايد سعى كنيد با كم خوردن قدرت و سلطه شيطان را نسبت به خود ضعيف كنيد و نيروى شهوت را مهار نماييد و از طغيان هوا و هوس و غرائز سركش بكاهيد.

ششم: دلش پس از افطار مردد بين بيم و اميد باشد؛ زيرا نمى داند روزه اش قبول شده تا از مقربان باشد، يا مردود شده و از مغضوبان است و در آخر هر عبادتى بايد مؤمن در چنين حالى باشد.

روايت شده وجود مقدس حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام روز عيد فطر به گروهى گذشت كه در حال خنده بودند فرمود:

خداوند عزوجل ماه رمضان را ميدان تمرين براى عبادش قرار داد، تا در مسابقه طاعت شركت كنند، گروهى مسابقه را بردند و رستگار شدند و دسته اى تخلف كردند و هلاك شدند. عجب است كل عجب، از خنده كننده بازيگرى كه در چنين روزى كه برندگان فائز شدند و بازندگان هلاك گشتند، اين چنين بى خبر است، به خدا قسم اگر پرده برگيرند، نيكوكار به نيكى اش ادامه مى دهد و بدكار از بدى هايش دست مى شويد .

بيداران راه خدا مى فرمايند:

مقصود از صحت روزه قبولى آن و مقصود از قبولى وصول به مقصود و مقصود از وصول به مقصود تخلق به صفتى از اوصاف حضرت حق كه صمديت است مى باشد.

و نيز مى فرمايند:

مقصود از روزه اقتدا به ملائكه الهى است و اين اقتدا با كفّ از شهوات حاصل مى شود، چرا كه ملائكه منزّه از شهواتند و انسان كه رتبه اش به خاطر نور عقل مافوق بهائم و به خاطر داشتن شهوت مادون ملائكه است، مى تواند از طريق شكستن شهوت به وسيله روزه و مجاهدت و كوشش براى تسلط به شهوت شبيه ملائكه گردد.

كسى كه منغمر در شهوات است در اسفل سافلين به سر مى برد و غبار حيوانيت بر چهره انسانى او نشسته، ولى كسى كه مالك نفس و مسلط بر شهوات است، تا اعلى عليين ارتفاع معنوى گرفته و به افق ملائكه رسيده و از آنجا كه ملائكه بندگان مقرب اند مقرب به ملائكه هم مقرب خداست.

نبىّ اسلام صلى الله عليه و آله در عظمت روزه مى فرمايد:

إنَّمَا الصَّوْمُ أمانَةٌ فَلْيَحْفَظْ أحَدُكُمْ أمانَتَهُ .

روزه امانت است، بايد هر يك از شما به حفظ امانت اقدام كند.

و هر زمان اين آيه را مى خواند:

[إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها] .

خدا قاطعانه به شما فرمان مى دهد كه امانت ها را به صاحبانش بازگردانيد.

دست بر گوش و چشم مى گذاشت و مى فرمود:

گوش امانت است، چشم امانت است .

با روزه اى كه اعضا و جوارح هم از گناه روزه اند مى توان امانات را به صاحب اصلى اش كه حضرت حق است، بازگرداند، در صورت گرفتار بودن به گناه در امانت خيانت مى شود و خيانت گر جزايش آتش است!

بياييد با تضرع و خضوع و خشوع به درگاه حضرت او به انابه برخيزيم و از حضرتش با كمال صدق و صفا بخواهيم كه: تمام گناهان ما را كه در گذشته از ما صادر شده و نقائص عبادات ما را ببخشد و در بقيه عمر توفيق عمل خالص در تمام زمينه هاى عبادى به ما عنايت كند.

به قول الهى آن عارف دل سوخته:

خداوندا چو دادى گوهر جان

 

عطا كن تاج علم و گنج ايمان

     

 

بجانم پرتو صدق و صفا بخش

 

مقام صبر و تسليم و رضا بخش

مرا بخش آنچه زيب جسم و جانست

 

سعادت آنچه در هر دو جهان است

من از غير تو بيزارم الها

 

بدرگاه تو زارم پادشاها

شد از كف رايگان عمر عزيزم

 

سزد خون دل از چشمان بريزم

دريغا عمر ضايع كردم اى داد

 

شدم دور از اميد وصل فرياد

دريغا حسرتا نقد جوانى

 

همه رفت از كف من رايگانى

     

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

اقسام انديشه‏
انسان‏هاى پست‏تر از حيوان
لذّت اميد
در آداب خروج از منزل
مربیان و پنج دوره حیات انسان
نمونه‏هايى از تاريخ
حالت جذب و انجذاب
عرفان اسلامي: شرح مصباح الشريعه (جلد 8)
حکایت طلبه شاهرودى
فراز و نشیب سیر و سلوک امتحان است

بیشترین بازدید این مجموعه

حکایت طلبه شاهرودى
حالت جذب و انجذاب
مربیان و پنج دوره حیات انسان
نفس و هفت مرحله آن
نمونه‏هايى از تاريخ
لذّت اميد
انسان‏هاى پست‏تر از حيوان
عرفان اسلامي: شرح مصباح الشريعه (جلد 8)
در آداب خروج از منزل
اقسام انديشه‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^