فارسی
سه شنبه 04 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 13 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
1
نفر 0

توفيق و عصمت

 

منابع مقاله:

کتاب : عرفان اسلامى جلد دو         

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

[وَتُطالِعَ الْحَرَكاتِ فى الطَّاعاتِ بِالتَّوفيقِ وَتُطالِعَ السُّكُونَ عَنِ الْمَعاصى بِالْعِصْمَةِ]

توفيق و عصمت، در دو جمله بالا، دو حقيقت و دو واقعيّت است كه از جانب حضرت مولا به انسان عنايت شده است.

 

توفيق چيست؟

توفيق، حالتى است در انسان كه به امر حضرت حق براى آدمى حاصل مى شود و به وسيله اين حالت است كه انسان موفّق به تحصيل ايمان و وفق دادن تمام حركات و سكنات با فرهنگ پاك خداوند مى شود.

توفيق، نورى است الهى كه در جان و دل تجلّى مى كند و انسان با اتّصال به اين نور، به سوى رشد و كمال به حركت آمده و تبديل به يك موجود والا و پُر ارزش مى شود.

توفيق از بزرگ ترين نعمت هاى الهى است كه نصيب هركس شود، از طريق آن به خير كثير مى رسد و خانه دل او از حكمت الهى و معارف آسمانى پر گشته و به زبان او جارى مى گردد.

البتّه خداوند مهربان، همانند نعمت هاى مادى، اين نعمت معنوى را نيز نصيب هر انسانى نموده، ولى اين انسان است كه به سوء اختيار خود، اين نعمت را كنار مى زند و خود را در چاه بدبختى مى اندازد!!

خداوند بزرگ به وسيله انبيا و امامان و كتب آسمانى، انسان را دعوت به لقاء خود و به دست آوردن خشنودى حق كرده و در جسم و جان و قلب و فكر انسان قدرت پاسخ به اين دعوت را عنايت فرموده، ولى گروه كثيرى از انسان ها، به دعوت حق پاسخ نگفته و نمى گويند و با كمال تأسّف تمام نيروى خدا داده را صرف هوى و هوس و شهوت پرستى مى كنند.

هيچ كس نمى تواند بگويد كه من بى توفيق يا كم توفيقم؛ زيرا اين ادّعا تهمت محض به حضرت حق است و خداوند كسى را بى نصيب از اين نعمت ننموده است.

 

معناى عصمت

عصمت كه در حقيقت عبارت از قدرت حفظ همه حقايق در وجود انسان و نيرويى است براى دفع مضار و مفاسد، نيز از بزرگ ترين نعمت هاى الهى است و به همه انسان ها، مايه اوليّه آن مرحمت شده و اين انسان است كه بايد با روى آوردن به واجبات و ترك محرّمات به تقويت اين نيرو و قدرت برخيزد، تا جايى كه شيطان و شيطان ها از دستبرد به واقعيّت هاى ايمانى و عملى او مأيوس شوند.

از بركت مقام عصمت است كه انسان در مبارزه با دشمنان درونى و برونى پيروز مى شود.

اگر كسى به اين مقام با عظمت توجّه نكند و به پرورش اين مايه و ريشه سعادت اقدام ننمايد، با دست خود گور بدبختى و بيچارگى و شقاوت و هلاكت خويش را كنده و خود را از بسيارى از نعمت هاى مادّى و معنوى حق محروم نموده است.

شارح جملات پرمعناى اين روايت كه سعى داشته شرحش خيلى مختصر باشد، در ترجمه دو جمله مورد بحث مى گويد:

لازم است كه مؤمن در همه حال، چه در اداى واجبات، و چه در اداى مستحبّات بلكه در جميع حركات وسكنات از اغواى شيطان و فريب او غافل نباشد كه مبادا به اغواى او معصيتى يا خلاف اولايى از او صادر شود و به سبب آن مستحق عذاب يا محروم از ثواب گردد.

حاصل آن كه: بنده بايد چنان باشد كه هرگاه به توفيق الهى مرتكب فعل طاعتى شود در حركات و سكنات آن فعل مطّلع حال خود بوده كه مبادا در آن حركات امر ناملايمى مثل قصد ريا يا مانند او از او صادر شود و به سبب آن قصدِ پليد طاعتش باطل گردد.

و هرگاه به عصمت الهى ترك معصيتى كند، باز بايد از حال خود غافل نباشد كه مبادا قصد بدى چون كبر و عجب از او سانح شود.

 

تقسيم نعم الهى

حاصل آن كه: لفظ «توفيق» و «عصمت» در متن دعا اشاره به تقسيم نعمت هاى الهى است.

محقّقين بزرگوار گفته اند كه جميع نعمت هاى الهى بر دو قسم است: نعمت نفع و نعمت دفع.

نعمت نفع عبارت از اعطاى منافع و مصالح هر شخص از طريق خداست، مثل استواى خلقت و لذّات جسمانى هم چون طعام و آشاميدنى ها و لباس و مسكن و نكاح و غير آن.

و نعمت دفع عبارت است از قدرت داشتن براى دفع مفاسد و مضارّ، خواه داخلى مثل دفع آفت هاى نفس و امراض و علل بدنى، خواه خارجى مثل دفع اذيّت و آزار موذيات از انس و جان و سباع و مانند اينها.

و نعمت هاى اخروى يا معنوى هم بر دو قسم است: نعمت توفيق و نعمت عصمت، نعمت توفيق مثل توفيق يافتن بر اسلام و ايمان و توفيق پيدا كردن بر طاعت و عبادت و نعمت عصمت مانند تبرّى و بيزارى از شرك و كفر و اجتناب از فسوق و عصيان.

در هر صورت براى حفظ نعمت توفيق و عصمت، بايد بيدارى دائم داشت و لحظه اى از ياد دوست غافل نبود كه براى سلب اين دو نعمت بزرگ از انسان، دشمنان داخلى و خارجى بدون وقفه در فعاليّت اند و اين انسان است كه براى پابرجا ماندن اين دو نعمت بايد از هيچ كوششى به خصوص خالص نگاه داشتن دل، فروگذارى نكند و در تمام لحظات مراقب و مواظب و متوجّه خود باشد.

 [وَقِوامُ ذلِكَ كُلِّهِ بِالافتقار إلى اللّهِ وَالإِضْطِرارِ إِلَيْهِ وَالْخُشُوعِ وَالْخُضُوعِ وَمِفْتاحُها الإِنابَةُ إِلَى اللّهِ تعَالى مَعَ قَصْرِ الأَمَلِ بِدَوامِ ذِكرِ المَوتِ، وَعِيانُ الْوُقُوفِ بَيْنَ يَدَىِ الْجَبَّارِ]

حفظ مقام با عظمت عبوديّت و نگاهدارى از مقامات عالى معنوى مانند: شكر و عذر و توفيق و عصمت و همه حقايقى كه خداوند بزرگ نصيب انسان نموده، از دستبرد و اغواى شياطين ميسّر نيست مگر به جلب مدد حق و توسّل داشتن به حضرت دوست و اين كه انسان فقر ذاتى خود را درك كرده و به نياز خويش نسبت به حق واقف گشته و بداند كه در برابر يار لاشيئ محض است و كم ترين قدرتى از خود ندارد و اين حضرت دوست است كه بايد اين لاشيئ محض را در برابر حملات دشمنان داخلى و خارجى حفظ كند.

 

كليد حفاظت از دشمنان

عبد بايد در كمال خشوع و خضوع به طور دائم متوسّل به جناب حق باشد و لحظه اى از ياد حق غافل نماند كه به محض عارض شدن حال غفلت، دشمنان بر او حمله برده و ممكن است در همان لحظه ضربه هاى غيرقابل جبران به انسان بزنند.

و بداند كه كليد تمام اين برنامه ها ملازمت داشتن با حال انابه و استغاثه به درگاه دوست است كه اين حالت عجز و انكسار و خضوع و خشوع و انابه و استغاثه باعث جلب رحمت و مدد حق است و انسانى كه با انابه و استغاثه متّصل به عنايت حق شود، در حقيقت در حصن حصين مولا قرار گرفته و دست دشمنان ظاهرى و باطنى از او كوتاه مى شود و در اين حال تمام سرمايه هاى الهى او محفوظ مانده و همه را با خود به عالم بعد منتقل خواهد كرد و در آغوش سعادت دارين خواهد افتاد!

اين عبد خسته و بال و پر شكسته در مقام انابه و استغاثه به محضر حق درد دلى بدين مضمون سروده ام:

اى لطف توام فروغ امّيد

 

منما تو مرا زخويش نوميد

اى بر تو اميد نا اميدان

 

لطف تو شفاى دردمندان

از بندگيت قلوب روشن

 

عالم زعنايت تو گلشن

     

ياد تو بود بهار ارواح

 

نام تو به مشكلات مفتاح

پر نور جهان زلطف وجودت

 

اشياء وجود در سجودت

اى با خبر از نياز و رازم

 

بر خاك درت سر نيازم

جز مهر تو ياورى ندارم

 

من غير تو دلبرى ندارم

آزاد كنم زنفس اى دوست

 

بنماى علاج دردم اى دوست

شرمنده و نادم از گناهم

 

تيره دل و زار و روسياهم

بشكسته دل و اسير و خوارم

 

در دفتر خود عمل ندارم

احسان تو افسر است بر سر

 

محروم نشد گدا از اين در

چشمم به تو و حمايت تست

 

دل مستحق عنايت تست

زين در نروم به جاى ديگر

 

با تو چه كنم سراى ديگر

مسكين كه اسير لطف يار است

 

با يار به ديگرش چه كار است

     

 

راه رسيدن به مقام انابه

براى يافتن حال انابه و استغاثه، ساعتى از شب را با دوست خلوت كنيد، گناهان زياد خود و عمل اندك و ناقابل خويش را به ياد آريد و توجّه داشته باشيد كه اگر لحظه اى به خود واگذار گرديد دشمنان ظاهر و پنهان چه بلاها به سر شما خواهند آورد، آن گاه با خواندن ادعيه وارده مانند دعاى كميل، دعاى عرفه، دعاى ابوحمزه، دعاى بعد از زيارت حضرت رضا عليه السلام، مناجات خمس عشر با حال خشوع و خضوع، در مقابل دوست زارى كرده و اشك بريزيد و در تمام امور از او مدد گرفته تا به خير دنيا و آخرت برسيد و در تمام اين حالات وقوف خود را در پيشگاه جبّار درنظر داشته باشيد كه او به همه چيز و همه حالات آگاه و بيناست.

سعى داشته باشيد كه تمام آرزوها را از دل بشوييد و آرزويى جز آرزوى لقاء حق و به دست آوردن خشنودى و رضوان حق نداشته باشيد، البته هركس توجّه به اين معنا داشته باشد كه دائماً در حضور مولاست از آرزوها جز آرزوى ديدار حق، پاك و منزّه خواهد شد!

اين بنده ضعيف در اين زمينه گفته:

با ياد تو از قيد خودى پاك برستم

 

اين شيشه ناپاك خودى را بشكستم

بت هاى هوى را از دل و روح زدودم

 

جز ذات تو اى اصل جهان را نپرستم

من بى تو به يك لحظه نخواهم دو جهان را

 

با عشق تو اى دوست فقط سرخوش و مستم

     

بودم به ديار عدم امّا تو زاحسان

 

دادى ز خُم هستى خود باده به دستم

بودم به غم هجر و فراق تو گرفتار

 

با وعده ديدار تو از غصّه برستم

مسكين در خانه تو گشتم و صد شكر

 

هر در به جز اين در به روى خويش ببستم

     

 

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
1
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

در مقابل توهین والدینم چکار کنم؟
کمترين مرتبه و بالاترين درجه اخلاص
جوان در کلام امام صادق(ع)
مکتب علمی امام جواد (ع)
آثار فرهنگى، اجتماعى و تربيتى نماز جماعت
عاشورا ، دليل وجود تشيع
بررسی عنصر رهبری در نهضت عاشورا و ويژگی های اساسی ...
قيام عاشورا و گستره ي معناي امر به معروف و نهي از ...
منازل سلوک عرفانی در آیینه حج
سنخ احکام جدید در عصر ظهور امام زمان(عج)

بیشترین بازدید این مجموعه

حضرت سجاد(ع)
حمد خدا
راز عدم ازدواج حضرت معصومه (س)
دعا و آثار آن‏
فضیلت شب قدر
در زندانهای هارونی
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
سلمان فارسي و پيدايش تشيع در ايران
لطف عظیم پروردگار به گنهکاران
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

اتابک نیکفر
استاد بزرگ بسیار سپاس . در لحظه ها و اگر توفیق شد در نماز شب دعایتان می کنم.باقی بقایتان. براستی اگر ما خدای مهربان را نداشتیم در این دنیای دهشتناک چه برسرمان می آمد؟
پاسخ
1     0
8 تير 1391 ساعت 5:58 بعد از ظهر
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^