حرّ بن يزيد رياحى جز اين سفر كار ديگرى نكرد. او تا طلوع آفتاب عاشورا آدمى سطحى نگر بود، ولى وقتى فكر كرد تمام شئوناتش از لشكر يزيد جدا شد و الهى محض شد. اين معجزه سفر فكر است. زمان زيادى هم لازم ندارد، چون سرعت سير فكر از سرعت نور هم بيشتر است. البته، بسته به شخصى كه فكر مى كند هم دارد، براى همين، براى بعضى ها بيش از يك ساعت طول مى كشد و براى عده اى مى تواند فقط يك لحظه باشد. كافى است انسان درستى يا نادرستى جريانى را با عقل و فطرت و وجدانش ارزيابى كند و ببيند موقعيتى كه در آن قرار دارد موقعيت درست يا موقعيت نادرستى است و مطابق آن عمل كند.
درباره اهميت فكر و انديشه، بالاتر از اين سخن پروردگار نديده ام كه مردم را براى درك راستى پيغمبر به فكر كردن توصيه مى كند، زيرا به كارگيرى عقل و فطرت و وجدان در جريان انديشيدن نورانيت مى آورد و اثرى عميق در انسان مى گذارد. بى ترديد، حتى معجزه هم قدرت فكر را ندارد، چون بسيارى از مردم معجزه را نوعى جادوگرى مى پندارند، ضمن اين كه درك معجزه و پذيرش آن خود نيازمند انديشيدن و به كار گرفتن عقل است. قرآن مى فرمايد:
«قل إنّما اعظكم بواحدة أن تقوموا للّه مثنى و فرادى ثمّ تتفكروا ما بصاحبكم مّن جنّة إن هو إلا نذير لّكم بين يدى عذاب شديد».
بگو: من فقط شما را به يك حقيقت اندرز مى دهم و آن اين كه دودو و يك يك براى خدا قيام كنيد. سپس، درباره رفيقتان محمد (كه عمرى با پاكى و امانت و صدق و درستى در ميان شما زندگى كرده) بيانديشيد كه هيچ گونه جنونى ندارد. او براى شما از عذاب سختى كه پيش روست جز بيم دهنده اى نيست.
بياييد درباره اين انسان فكر كنيد تا به اين نتيجه برسيد كه كوچك ترين اختلال يا انحرافى در او وجود ندارد و او به راستى افق طلوع اسماء و صفات الهى است و تمام وجودش با حق آميخته است.
منبع : پایگاه عرفان