فارسی
جمعه 10 فروردين 1403 - الجمعة 18 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

اشتغال به غير حق‏


منابع مقاله
:

کتاب : عرفان اسلامى جلد دو         

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

امام صادق عليه السلام در اين جمله پستى دل را در اشتغال به غير خدا دانسته و دورى از توجه به حق و بريده بودن دل از عبادت و طاعت و صرف تمام عمر در به دست آوردن متاع دنيا و تحصيل لذّات فانى آن را علّت خفض و پستى قلب به حساب آورده اند.

غيرخدا هرچه هست، چون فانى و گذراست، وقتى در ترازوى عقل و وجدان سنجيده شود معلوم مى گردد كه در برابر خدا به كلّى فاقد ارزش و اعتبار است.

اعتبار و ارزش غيرخدا، فقط در اين است كه به عنوان وسيله و ابزار براى رسيدن به مقام قرب حضرت دوست به كار گرفته شود.

اين كه كتب آسمانى و معارف الهى و عاشقان و سالكان و رهروان راه حق و حقيقت، اين همه در بى اعتبارى و پوچ بودن دنيا و ما فيها سخن گفته اند منظور، دنيايى است كه انسان را از خدا غافل كرده و به صورت هدف نهايى در زندگى انسان جلوه كند.

اگر ارتباط انسان به دنيا و به لذّات و زر و زيور آن، جداى از نقشه هاى خداوند باشد، پس انسان در اين دنيا حيوانى بيش نيست، حيوانى كه كار او جمع و تفريق است: جمع كردن مواد مادّى و اضافه نمودن آن به بدن و باز خرج كردن آن مواد براى كسب قدرت. باز هم براى به دست آوردن مواد دنيا و نيز تفريق كردن قسمتى از مواد جمع شده در بدن به صورت فضولات!! اين گونه غفلت از حق و همه عمر اشتغال داشتن به غير او دليل بر پستى قلب انسان است.

اينان بايد بدانند كه اين مواد جمع شده در بدن، عاقبت بايد در خانه قبر بازگشت به دنيا داده شود و قسمتى از مواد جمع شده هم كه به صورت مال و دينار و درهم از انسان مانده، با مرگ آدمى از حيطه ملكيت خارج مى گردد.

 

تعابير قرآن از مشتغلين بغير اللّه

1- بدترين زيانكاران

اگر بستگى و محبّت دل، تنها به دنيا و مال دنيا باشد، انسان عاقبت خوشى نخواهد داشت و به فرموده قرآن دچار اخسر اعمال خواهد گشت.

[قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالًا* الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً] «1».

بگو: آيا شما را از زيانكارترين مردم از جهت عمل آگاه كنم؟* [آنان ] كسانى هستند كه كوششان در زندگى دنيا به هدر رفته [و گم شده است ] در حالى كه خود مى پندارند، خوب عمل مى كنند!

اين گونه جمع و تفريق كه انسان از آن چاره اى ندارد، كار حيوانات است. جمع كردن و خوردن و بهره مادى گرفتن و به تعبير ديگر به دست آوردن مواد و اضافه نمودن آن به بدن، سپس تحويل دادن جمع شده ها به صورت كار، يا به صورت كود و عاقبت هم بريده شدن از جمع شده ها و كم كردن آن از بدن در خانه گور. آيا اين برنامه جز عمل حيوانى نام ديگرى دارد؟!!

 

2- ضايع و باطل بودن اعمال آنان

قرآن درباره اين گونه مردم و كارهاى حيوانى و نابجايشان و اعمال خلاف و كردار بى اصلشان آيات مهمى دارد. اين گونه آيات كاركرد آنان را فاقد ارزش شمرده و اعمالشان را كه جز عمل مادى چيزى نبوده بر باد مى داند:

[الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ ] «2».

آنان كه كفر ورزيدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند خدا اعمالشان را باطل و تباه ساخت.

[وَ الَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ ] «3».

و بر كافران هلاكت و نابودى باد و [خدا] اعمالشان را باطل و تباه ساخت.

[وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ ] «4».

و در حالى كه كافران همواره سرگرم بهره گيرى از [كالا و لذت هاى زودگذر] دنيايند و مى خورند، همان گونه كه چهارپايان مى خورند و جايگاهشان آتش است.

 

3- دل هاى بيمار

خداوند بزرگ در قرآن مجيد، قلب اين گونه مردم را كه هدفى جز دنيا و شكم و جمع و تفريق مواد و به عبارت ديگر قصد و مقصدى جز كود سازى ندارند مريض اعلام كرده، مى فرمايد:

[رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلى لَهُمْ ] «5».

آنان را كه در دل هايشان بيمارى است، مى بينى مانند كسى كه در بيهوشى مرگ افتاده به تو مى نگرند و سزاوارشان هم [به سبب بيماردلى ] همين حالت است.

[أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ ] «6».

بلكه كسانى كه در دل هايشان بيمارى است، گمان كردند كه خدا كينه هايشان را آشكار نخواهد كرد.

و كسانى كه داراى قلوب مريض هستند، چاره اى جز اضافه كردن آلودگى روى آلودگى ندارند و به فرموده قرآن:

[وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ ] «7».

اما كسانى كه در دل هايشان بيمارى [نفاق ] است، پس پليدى بر پليديشان افزود و در حالى كه كافر بودند از دنيا رفتند.

مفسدان و منافقان در قرآن مجيد به دارنده قلب مريض معرفى شده اند، قلبى كه از خدا روگردان و به غير حق ميل شديد و رغبت وافر دارد.

 [فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ ] «8».

در دلِ آنان بيمارىِ [سختى از نفاق ] است، پس خدا [به كيفرِ نفاقشان ] بر بيماريشان افزود و براى آنان در برابر آنچه همواره دروغ مى گفتند، عذابى دردناك است.

اين گونه مردم از عمل خير گريزان و آلوده به اعمال شيطانى هستند.

 

4- كتمان شهادت

شهادت دادن به حق، براى گشايش كار گرفتاران است، اينان به اين اندازه هم حاضر نيستند به افراد نيازمند كمك كنند. قرآن مى فرمايد:

[وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ] «9».

و [شما اى شاهدان!] شهادت را پنهان نكنيد و هر كه آن را پنهان كند، يقيناً دلش گناهكار است و خدا به آنچه انجام مى دهيد داناست.

 

5- اهالى آتش

خداوند، دارندگان اين گونه قلب مريض را اهل آتش دانسته، آنجا كه مى فرمايد:

[وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ ] «10».

و يقيناً بسيارى از جنّيان و آدميان را براى دوزخ آفريده ايم [زيرا] آنان را دل هايى است كه به وسيله آن [معارف الهى را] در نمى يابند و چشمانى است كه توسط آن [حقايق و نشانه هاى حق را] نمى بينند و گوش هايى است كه به وسيله آن [سخن خدا و پيامبران را] نمى شنوند، آنان مانند چهارپايانند بلكه گمراه ترند؛ اينانند كه بى خبر و غافل [ازمعارف و آيات خداى ] اند.

اينان كه قلبشان سخت گرفتار دنيا و عاشق غير خدا است، از شنيدن مسائل مادّى و دنيايى خوشحال و از شنيدن نام خدا و مسائل الهى سخت ملول مى گردد.

[وَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ] «11».

و هنگامى كه خدا به يگانگى ياد مى شود [و نامى از معبودانشان به ميان نمى آيد] دل هاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، نفرت پيدا مى كند و چون يادى از معبودان ديگر به ميان مى آيد، ناگاه مسرور و شاد مى شوند!!

 

6- مردم سخت دل

قرآن مجيد از مردمى كه در تمام عمر خود به غير خدا اشتغال دارند، به عنوان مردم سخت دل ياد كرده آنجا كه مى فرمايد.

 [ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً] «12».

سپس دل هاى شما بعد از آن [معجزه شگفت انگيز] سخت شد، مانند سنگ يا سخت تر.

 

7- دل هاى قفل دار

قرآن مجيد اينان را از پى آن همه خطاكارى و دلبستگى هاى غلط به دنيا و مافيها، به دارنده قلب مُهر شده توصيف كرده است.

[خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ ] «13».

خدا [به كيفر كفرشان ] بر دل ها و گوش هايشان مُهرِ [تيره بختى ] نهاده و بر چشم هايشان پرده اى [از تاريكى است كه فروغ هدايت را نمى بينند] و براى آنان عذابى بزرگ است.

[أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها] «14».

آيا در قرآن نمى انديشند [تاحقايق را بفهمند] يا بر دل هايشان قفل هايى قرار دارد؟

 

8- دل هاى آلوده به شك

كسانى كه جز به دنيا دل خوش ندارند، خداوند بنيان زندگى آن ها را بر كفر و نفاق و قلبشان را آلوده به شك دانسته آنجا كه مى فرمايد:

 [لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ] «15».

همواره آن ساختمانى كه بنا نهاده اند در دل هايشان مايه شك و ترديد است تا دل هايشان [به سبب مرگ ] پاره پاره شود و خدا دانا و حكيم است.

بيچاره آنان كه دل به دنيا و زيور آن بسته و در همه عمر غافل از ياد دوست زيستند.

بيچاره آنان كه روز مرگ چون ديده باز كنند، جز عمر تباه و نامه پر گناه و از دست رفتن آنچه فراهم آورده بودند، چيزى نبينند.

دنياپرستان به وقت مرگ، بهره اى جز حسرت و ندامت ندارند و فرصتى براى جبران گذشته براى آنان نيست و به قول سعدى:

اى دل به كام خويش جهان را تو ديده گير

 

در وى هزار سال چو نوح آرميده گير

بستان و باغ ساخته و ندران بسى

 

ايوان و قصر سر به فلك بركشيده گير

هر نعمتى كه هست به عالم تو خورده دان

 

هر لذّتى كه هست سراسر چشيده گير

تو هم چو عنكبوتى و حال جهان مگس

 

چون عنكبوت گرد مگس بر تنيده گير

     

روز پسين چه سود بجز آه و حسرتت

 

صد بار پشت دست به دندان گزيده گير «16»

     

آرى، در اشتغال به غير خدا قلب و دل و اعضا و جوارح تابع قلب، جز ضرر و زيان و حسرت و خسران و ندامت و شرمندگى چيزى كسب نخواهند كرد و به فرموده امام صادق عليه السلام محصول اشتغال دل به غير حق، پستى و خفض است وَخَفْضُ الْقَلْبِ فى الإِشْتِغالِ بِغَيْرِ اللّهِ.

 [وَوَقْفُ الْقَلْبِ فى الْغَفْلَةِ عَنِ اللّهِ ]

چنان كه در قسمت اوّل روايت دانستيد، بلندى مرتبه قلب در ياد خداست، در اين قسمت لازم است بدانيد كه ايستادگى و بازماندگى و حركت نداشتن قلب در غفلت از خداست.

 

مناسبت وقف با غفلت

ملّا عبدالرزّاق لاهيجى در شرح مختصر خود به روايت مى گويد:

وجه مناسبت «وقف». غفلت است كه وقف به معنى قطع است و غفلت از حضرت بارى نيز موجب قطع منافع دنيوى و اخروى است. امّا دنيوى به واسطه آن كه اكثر منافع دنيوى منوط است به ذكر الهى [به آن معنايى كه در قسمت اوّل روايت گذشت ] مثل طول عمر و وسعت رزق و ... چنان كه در كتب ادعيه و احاديث مذكور است.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

مسؤوليت عظيم ما در برابر حادثه كربلا
عبداللَّه بن عبداللَّه‏
بارگاه مبارك
صله رحم
عمر سعد و گندم عراق
کرامت انسانی در نهضت حسینی
بعد از شهادت حضرت امام حسین (ع)
ارزش قرآن از منظر امام باقر(ع)
فضایل و خصایص زینب کبرى (س )
مرگ را در آغوش بگیرید

بیشترین بازدید این مجموعه

رحمت الهی(برگرفته از کتاب جلوه های رحمت الهی)
ملحق شدن راس مطهر امام حسین (ع) به بدن مطهر
كلام اميرالمؤمنين عليه السلام در باب حرص‏
نشانه های خدا در قرآن
قدرت و فرمانروائى مطلقه حق بر ظاهر و باطن هستى‏
امام سجاد علیه السلام و دفاع فرهنگی
توحید ربوبیّت در قرآن کریم
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^