فارسی
سه شنبه 29 اسفند 1402 - الثلاثاء 8 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند
تاریخ انتشار : 28 ارديبهشت 1390 ساعت 10:40 صبح

روضه امام حسین(ع) شیعه‌‏ام کرد

روضه امام حسین(ع) شیعه‌‏ام کرد

 قبل از آن که روضه تمام شود، بلند شدم و به مدرسه برگشتم. به اتاقم رفتم و خواستم بخوابم؛ ولی سخنان روحانی شیعه فکرم را به خود مشغول کرده بود. طاقت نیاوردم. به کتابخانه حوزه رفتم تا آن روایت را پیدا کنم.

به گزارش شیعه آنلاین، حجت الاسلام والمسلمین شریف زاهدی طلبه نوشیعه زاهدانی جریان شیعه شدن خود را اینگونه برای دانشجویان بیان نمود: «...کنجکاو شدم تا بدانم سخنران چه می گوید؛ زیرا به ما گفته بودند که هر چه روحانیون شیعه می گویند، دروغ است. به این نیت رفتم که ببینم چه دروغ هایی می گوید. نزدیک حسینیه شدم. می خواستم وارد حسینیه شوم ولی خجالت کشیدم؛ چون لباس مولوی ها بر تن من بود...»

 

حجت الاسلام والمسلمین "شریف زاهدی" طلبه نوشیعه زاهدانی که بیش از ده سال است به تشیع گرویده در دانشکده علوم قرآنی قم جریان شیعه شدن خود را اینگونه برای دانشجویان بیان نمود: بنده محمد شریف زاهدی اهل نیک شهر استان سیستان و بلوچستان هستم. بعد از 11 سال تحصیل در مدارس و حوزه های علمیه اهل سنت، با شنیدن روضه امام حسین (علیه السلام) بارقه هدایت در دلم پدید آمد و پس از تحقیقات مفصل در سال 1382 به مکتب نورانی اهل بیت علیهم السلام مشرف شدم.

 

یکی از اساتیدم «مولوی عیسی ملازهی» امام جماعت مسجد محمد رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بود. گاهی که برایشان مشکلی ایجاد می شد و نمی توانست به مسجد برود، بنده را به جای خود می فرستاد تا نماز جماعت را اقامه کنم. شب عاشورای سال 1375 بود و من به جای استادم به مسجد رفتم و نماز عشاء را خواندم. همه مردم از مسجد بیرون رفتند. من آخرین نفری بودم که از مسجد بیرون آمدم و درب مسجد را قفل کردم. می خواستم به مدرسه برگردم که صدای سخنرانی از حسینیه شیعیان مهاجر چابهار که در فاصله پنجاه متری مسجد بود، توجهم را جلب کرد.

 

کنجکاو شدم تا بدانم سخنران چه می گوید؛ زیرا به ما گفته بودند که هر چه روحانیون شیعه می گویند، دروغ است. به این نیت رفتم که ببینم چه دروغ هایی می گوید. نزدیک حسینیه شدم. می خواستم وارد حسینیه شوم ولی خجالت کشیدم؛ چون لباس مولوی ها بر تن من بود.

 

آهسته کنار پنجره نشستم و به صحبت های روحانی شیعه‌ گوش دادم. سخنرانی او درباره شخصیت امام حسین علیه السلام بود. می گفت: "در کتاب مسند احمد حنبل و سنن ترمذی و چند کتاب دیگر، این روایت آمده است که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرموده اند: "إن الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنة» امام حسن و امام حسین سرور جوانان بهشت هستند و همین طور از کتاب های اهل سنت مطالبی به همراه آدرس هایشان بیان می کرد".

 

این سؤال به ذهنم آمد که این روحانی شیعه، چگونه کتاب های اهل سنت را مطالعه کرده است؟؛ زیرا به ما گفته بودند کتاب های شیعه را نخوانید؛ گمراه کننده است! چرا آنها ـ شیعیان ـ نمی گویند کتاب های اهل سنت را نخوانید که گمراه می شوید؟،‌ فقط علمای ما چنین می گویند؟

 

سخنرانی اش تمام شد و روضه خواندن را شروع کرد. روضه قتلگاه امام حسین(ع) را خواند که روضه جانسوزی بود؛ به طوری که اشک های من ملای سنی که تا آن لحظه، حتی یک قطره اشک هم برای مظلومیت امام حسین(ع) نریخته بودم، سرازیر شد و بسیار گریه کردم.

 

قبل از آن که روضه تمام شود، بلند شدم و به مدرسه برگشتم. به اتاقم رفتم و خواستم بخوابم؛ ولی سخنان روحانی شیعه فکرم را به خود مشغول کرده بود. طاقت نیاوردم. به کتابخانه حوزه رفتم تا آن روایت را پیدا کنم.

 

البته قبلا روایت "سیدا شباب" را در کتاب "مسند احمد" دیده بودم؛ ولی برای آن که دلم آرام شود، به سراغ روایت و سند آن رفتم. آن را پیدا کردم و پس از آن، کتاب "حیات الصحابه" را برداشتم و با کمال تعجب دیدم که آنچه روحانی شیعه نقل کرده، صحیح است. به خودم گفتم: اینها، مطالبی است که از کتاب های ما نقل می کنند، پس معلوم است که خیلی از کتاب های ما را مطالعه کرده اند و مطالب زیادی از ما می دانند.

 

آن شب، شب عجیبی بود. سؤالاتی وجود مرا فرا گرفته بود و هر چه فکر می کردم نمی توانستم خودم را قانع کنم! از خود سؤال می‌کردم: "آیا شیعیان آنچنان که وهابیان تبلیغ می کنند، واقعا مشرکند؟!" لحظه ای با خودم فکر کردم، عجیب است! آن طور که در آیات قرآن و روایات آمده است، مشرکان مخالف خدا و پیامبرند و مخالف با دین مبین اسلام هستند! پس اینها ـ شیعیان ـ چه نوع مشرکانی هستند که  خداوند و پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را قبول دارند و حتی به اهل بیت پیامبر محبت می ورزند و بر منبرهایشان نیز از پیامبر اسلام مدح و تعریف و بر مصائبشان گریه می کنند؟! به دلم افتاد که امکان ندارد اینها مشرک باشند.

 

بعد از این بود که تحقیق درباره‌ تشیع را آغاز کردم و اولین بار با مطالعه‌ کتاب شبهای پیشاور نوشته  «مرحوم سلطان الواعظین شیرازی» بسیاری از حقایق برایم روشن شد و می‌دیدم بسیاری از مطالبی که از منابع اهل سنت در این کتاب ذکر شده، مورد تایید همه‌ فرق اهل سنت است و این برایم خیلی جالب بود.

 

سپس تحقیقات خود را ادامه دادم و کتاب‌های بیشتری مطالعه کردم تا به این نتیجه رسیدم که تشیع حق است و از سال 79 به صورت تقیه و پنهانی شیعه شدم و در سال 82 تصمیم گرفتم که این مطلب را آشکار کنم و رسماً آن را اعلام کردم.» منبع:ابنا

 

 

 


منبع : شیعہ آنلاین
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

برنامه سخنرانی استاد انصاریان در ماه رمضان اعلام ...
مراسم نکوداشت مقام علمی و فرهنگی استاد انصاریان ...
در عرفان اهل‌بیت(ع) مطلقا برتری نژادی مطرح نیست
اعلام برنامه استاد انصاریان در ایام نیمه ماه رجب
پیام استاد انصاریان در پی حادثه تروریستی کرمان
در روایات همواره به نیکی از مردم یمن یاد شده است
مسئولیت سنگینی بر دوش روحانیون قرار گرفته است
اعلام برنامه سخنرانی استاد انصاریان در ایام ...
مومنان نسبت به یکدیگر مهر و محبت دارند
عمل مومن، خیرالعمل است

بیشترین بازدید این مجموعه

جمع‌آوري نمادهاي مذهبي شيعيان عربستان
افزايش نفوذ شيعيان در قاره آفريقا
توهین‌ ارتش انگلیس به نمادهای‌اسلامی
توهين گروه‌هاي ناشناخته يمني به قرآن
برگزاری گردهمایی مسلمانان فرانسه
تخريب بزرگترين قبرستان مسلمانان قدس
آغاز همايش بين‌المللی «واقعه كربلا» در تركيه
اجرای دوره تابستانه آموزش علوم اسلامی در «شارجه» ...
جمع آوری ده هزار كتاب با موضوع امام علي (ع) در ...
مقابله با کتب آموزشی اسلامی در تگزاس

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^