يكي از ارزشهاي اسلامي در قرآن، «علم و دانش» است.
«...هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ...»1 «آيا دانايان و نادانان با هم برابرند؟».
آيا كساني كه در تحصيل فضايل و آگاهيهاي مفيد و مؤثر در كمال خويش گام بر ميدارند، با گروهي كه از حيات جز خواب و خوراك و... چيزي نميدانند برابرند؟
شكي نيست كه برتري و ارجحيت، از آن كساني است كه در راه تحصيل علم گام بر ميدارند، و ساعتهايي را به تعليم و تعلم سپري ميسازند و از ديار جهالت و لو چند قدم در شبانه روز به سوي عالم علم و نور، هجرت ميكنند:
آن را كه فضل و دانش و تقوا مسلّم است
هر جا قدم نهد قدمش خير مقدم است
در پيشگاه علم مقامي عظيم نيست
از هر مقام و مرتبهاي علم، اعظم است
جاهل اگر چه يافت تقدّم مؤخر است
عالم اگر چه زاد مؤخّر مقدّم است
جاهل به روز فتنه ره خانه گم كند
عالم چراغ جامعه و چشم عالم است
در دين مقدس اسلام و سيره عملي پيامبر و اهل بيت عليهم السلام همواره بر تكريم علما و دانشمندان دين تأكيد شده است. چنانكه امام موسي كاظم ـ عليه السّلام ـ فرمود: «عَظِّمِ الْعالِم لِعِلمِهِ وَدَعْ مُنازَعَتَهُ2؛ عالم را به جهت علمش تعظيم و احترام كن و با او منازعه منما.»
امام علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: «مَنْ وَقَّرَ عالِماً فَقَدْ وَقَّرَ رَبَّهُ3؛ كسي كه به عالمي احترام نمايد، به خدا احترام نموده است.»
پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: «اَكْرِمُوا الْعُلَماءَ فَاِنَّهُمْ وَرَثَةُ الْأَنْبِياءِ فَمَنْ أَكْرَمَهُمْ فَقَدْ اَكْرَمَ اللهَ وَرَسُولَهُ4؛ دانشمندان را گرامي داريد كه آنها وارثان پيامبرانند و هر كه آنان را احترام نمايد، خدا و رسولش را احترام نموده است.»
چگونه به علما احترام كنيم؟
1ـ تكذيب نكردن آنان:
گفتهي علما را به مجرد اينكه با فكر و عقيدهي شما جور در نميآيد، تكذيب نكنيد.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ دربارة حقوق عالم فرمود: «... ولاتكثر من القول قال فُلان و قال فُلان خلافاً لقوله...5؛ در مخالفت با گفتة او زياد نگو: فلاني چنين گفته و فلاني چنين گفته».
2ـ خدمت كردن به آنان؛
علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: «إذا رَأَيْتَ عالِماً فَكُنْ لَه خادِماً6؛اگر عالمي را ديدي، خدمتگزار او باش».
3ـ با ديدار و زيارت آنان:
پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: «مَنْ زارَ عالماً فكأنما زارني؛ هر كس عالمي را زيارت كند، گويي مرا زيارت كرده است»7؛
و در روايت ديگر، پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: «زيارت كردن علما، نزد خدا محبوبتر است از هفتاد حج و عمره مقبول و خداوند هفتاد درجه، مقام زائر علما را بالا ميبرد و رحمتش را بر او نازل ميكند.»8
4ـ شنيدن از آنان:
امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمود: «إذا جَلَسْتَ إلي عالِم فَكُنْ عَلي اَنْ تَسْمَعَ أحْرص مِنْكَ عَلي أن تَقُول9؛ هرگاه با دانشمندي همنشين شدي، سعي كن بيشتر از آنكه سخن بگويي، گوش كني.»
حكايتهايي از احترام به علماي اسلام
1ـ از آيت الله وحيد بهبهاني؛ از آن عالم جليل القدر و مرجع عصر، پرسيدند كه چگونه به اين مقام رسيدهاي؟
فرمود: اگر به جايي رسيدهام، مرهون احترامي است كه به فقها و علماي اسلام گذاشتهام.10
2ـ مرحوم آيت الله بروجردي؛ در مسجد بالاسر كنار مرقد مطهر حضرت معصومه ـ عليها السّلام ـ تدريس ميكردند؛ در يكي از روزها هنگام درس، آقا متوجه شدند كه يكي از شاگردان او به قبر حاج شيخ عبدالكريم حائري تكيه داده است، با تندي به او فرمود: آقا به قبر تكيه نكنيد، اين بزرگان براي اسلام زحمت كشيدهاند، به آنان احترام بگذاريد.
آيت الله بروجردي براي كتب علمي و ديني، احترام بسياري قايل بودند و ميفرمودند: «در تمام عمرم در اتاقي نخوابيدهام كه در آن، كتب حديث، حتي داراي يك حديث باشد.»11
3ـ امام صادق ـ عليه السّلام ـ در مجلسي كه بزرگان و سالخوردگان اصحابش حضور داشتند، از هشام بن حكم كه جوانتر از همه بود، احترام فراوان به عمل آورد و او را بالاتر از همه نشانيد، به خاطر اينكه جواني عالم و گويندهاي توانا بود. 12
احترام امام هادي ـ عليه السّلام ـ به عالم
4ـ ماجرايي در كتاب احتجاج طبرسي نقل شده كه خلاصه و مضمونش چنين است: يكي از فقهاي شيعه بر امام هادي ـ عليه السّلام ـ وارد گرديد، در حالي كه جمعي از علويين و بني هاشم در محضر امام ـ عليه السّلام ـ بودند. حضرت به آن عالم احترام نمود و جاي خود را به او داد. اين كار بر علويين و بني هاشم گران آمد. يكي از آنها نتوانست تحمل كند، به خدمت امام ـ عليه السّلام ـ رفت و عرض كرد: «يابن رسول الله! آيا شما يك عالم را بر بني هاشم مقدّم ميداري؟» حضرت فرمود: مگر خداوند در قرآن نفرموده: «... اِذا قيلَ لَكُمْ تَفَسَّحوُا فِي الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللهُ لَكُمْ...13؛ اي مؤمنان! هرگاه به شما گفته شد كه جايي را در مجلس بگشاييد، چنين كنيد تا خداوند نيز نسبت به شما در كارهايتان گشايش به وجود آورد.»
و بعد فرمود: «... يَرْفَعِ اللهُ الَّذينَ امَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ اُوتُوا العِلْمَ دَرَجاتٍ...14؛ خداوند، مؤمنان و عالمان را بر ديگران به درجاتي برتري داده است.» پس چرا ناراحتيد از اينكه من يك عالم را به خاطر اينكه خداوند او را بالا برده و عظمت داده برتري دادهام؟ اين عالم فلان ناصبي را با اقامهي دليل و برهان الهي محكوم كرده است و اين فضيلت از هر نَسَبي براي او برتر است.»15
حكايتهايي از احترام به استاد
1ـ فرزند حضرت آيت الله العظمي حائري ـ رحمه الله ـ بنيانگذار حوزهي علميه قم، از پدرش نقل كرده كه فرمود: توفيقاتي كه در زندگي نصيب من شد و در پرتو آنها توانستم حوزه را تشكيل دهم، همه مرهون خدماتي است كه به استادم؛ مرحوم سيد محمد فشاركي ـ رحمه الله ـ كردهام. زماني ايشان به شدت بيمار شدند و كار بدان جا كشيد كه من مدت شش ماه، براي ايشان، طشت مهيّا ميكردم و بدين عمل افتخار ميكردم.
2ـ بسياري از علماي بزرگ هنگام ياد كردن از استاد خود با جملهي «روحي فداه» علاقه و محبت عميق و سرشار خود را به استاد ابراز ميكردند؛ از جمله: امام خميني ـ قدس سره الشريف ـ نسبت به استاد خود آيت الله شاه آبادي ـ رحمه الله ـ چنين شيوهاي داشتند هرگاه به مناسبتي نام او به ميان ميآمد، ميفرمودند: «شيخ عارف كامل ـ روحي فداه ـ ».
پی نوشت:
1 . زمر/9.
2 . بحارالانوار، ج78، ص309.
3 . غرر الحكم، ج5، ص351.
4 . نهج الفصاحه، حديث 450.
5 . اصول كافي، ج1، ص37.
6 . ميزان الحكمه، ج6، ص489.
7 . مستدرك الوسائل، ج17، ص300.
8 . عدة الداعي، ص66.
9 . بحارالانوار، ج2، ص43، ح11.
10 . سرگذشتهاي ويژهاي از زندگي امام خميني، ج5، ص165.
11 . داستان دوستان، ج5، ص258.
12 . تعاليم آسماني اسلام، ص49.
13 . مجادله/11.
14 . مجادله/11.
15 . احتجاج طبرسي، ج2، ص455.
منبع : پایگاه دارالهدی