فارسی
شنبه 01 ارديبهشت 1403 - السبت 10 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

چرا خداوند انسان را ضعیف آفریده است؟

  انسان از آن جهت كه به مقام خليفة اللهي رسيده(1) و از نفخه و حيات الهي جان گرفته(2) و بسياري از چيزها تحت تسخير وي قرار داده شده. ضعيف پنداشتنش تصوري اشتباه است.
انسان هايي كه به مكر شيطان، غافل و در عبادت كاهلند، خود را ضعيف پنداشته و زحمت تكليف را از خود برداشتهاند. انسان در ميدان آزمون و امتحان آفريده شده است تا گوهر وجودش را ميان شعلههاي سوزان امتحان آبديده كند، همانند سنگهاي معدني چون طلا كه بايد در آتش سوزان حرارت ببيند تا طلاي ناب و خالص به عمل آيد. هر چه حرارت بيشتر ببيند، خالصتر مي شود. اگر انسان در اين بين به ميل شيطان رغبت كند، آغاز ضعف و شكست او خواهد بود.
تا انسان هست، دنيا بر غفلت او همت بسته است: "بدانيد زندگي دنيا تنها بازي و سرگرمي و تجمّل پرستي و فخر فروشي ميان شما و افزونطلبي در اموال و فرزندان است".(3) ولي از جهتي مي توان گفت انسان ضعيف است، همان طوري كه قرآن مجيد مي فرمايد: "البته انسان ضعيف آفريده شده است".(4) اما ضعيف به چه معنا مي باشد؟ آيا او در انجام طاعات و عبادات ضعيف است يا در پيروي از نفس اماره اختياري ندارد؟ اين معناي ضعيف نيست، گرچه با اطاعت از شيطان، انسان بنده شيطان بوده و از اطاعت رحمان باز مي ماند. چنين انساني ضعيف است، زيرا اسباب ضعف را خود فراهم نموده است. خداوند براي تقويت اراده انسان در مقابل شيطان و گناه، نيروهاي بسياري در وجود وي قرار داده، مانند فطرت پاك و عقل سليم. نيز با نيروي بيروني (كه فرستادن پيامبران و نشان دادن راه سعادت و كمال باشد) نيروي دروني (عقل و دل) را تقويت نموده است.
اختيار، ضامن نجات يا گمراهي بشر است. راه به او نشان داده شده و او است كه به اختيار خود، شاكر است يا كافر: "ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد، يا ناسپاس".(5) معناي هدايت و نشان دادن راه به انسان در صورتي تحقق مي يابد كه قادر و توانا باشد، پس نميتواند ضعيف خلق شود تا به اين بهانه گناه كند و خود را معذور جلوه دهد.
علامه طباطبايي مي فرمايد: "انسان ضعيف است، زيرا قواي شهواني را كه خداوند در وي آميخته است، مدام در مورد خواسته هايشان با وي در ستيزه است و او را به سمت آنها بر مي انگيزاند".(6)
پس ضعف انسان از جهت عدم توانايي او در برابر گناه نيست، بلكه از ناحيه درگيري او با انواع تهاجمات و ترفندهاي شيطاني است، ولي خداوند نيروي مقابله با همه وسوسهها را به انسان داده است. اگر چنين نبود، مجازات و كيفر اخروي معني ندارد و انسان مي تواند بگويد گناه كردم، چون قدرت بر ترك آن را نداشتم. اما خداوند از راه پيغمبر دروني يعني عقل و وجدان و پيغمبر بيروني و هدايت پيشوايان، راه مقابله را آسان ساخته و عذر و بهانهاي براي انسان باقي نمانده است.
پي نوشتها:
1. بقره (2) آيه 30.
2. حجر (15) آيه 29.
3. حديد (57) آيه 20.
4. نساء (4) آيه 28.
5. انسان (76) آيه 3.
6. ترجمه الميزان، ج 4، ص 433.

 


منبع : پاسخگو
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

 عالم زر چیست؟
افضل اعمال انتظار فرج هست یعنی چه ؟
از چه راههایی می توان صفات خداوند را شناخت؟
چگونه همیشه یاد خدا باشیم؟
مباهله به چه معناست؟ آیا در زمان حاضر نیز می‌شود ...
آداب چيست و تفاوت آن با اخلاق كدام است ؟
چه عواملی موجب غفلت انسان می شود؟ و راه درمان ...
علّت نامیده شدن هر یک از اهل بیت علیهم‌السلام به ...
فرق بين حيا و عفت چيست؟
چگونه در حالت خواب، بدن حیات دارد ولی روح در بدن ...

بیشترین بازدید این مجموعه

چرا باید حجاب داشته باشیم؟
تحمل مصائب چگونه امکان دارد ؟
فرق حيوان با انسان در چیست؟
چگونه بفهميم كه خداوند ما را دوست دارد و از ...
 معنای قربه الی الله چیست؟ "من به خدا نزدیکتر ...
چرا شمر( این جانباز جنگ صفین در رکاب امام علی(ع)) ...
راه ترک خودارضایی ( استمنا ) چیست؟
برای در امان ماندن از جن زدگی چه باید کرد؟
معنای سبحان اللّه و ریشه این کلمه را بیان کنید؟
قبر کدام یک از پیامبران غیر از پیامبر اسلام(ص) ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^